X
GO
اخبار
تاریخ انتشار: چهارشنبه 19 شهریور 1399
تعداد بازدید خبر : 442
تاریخ ثبت : چهارشنبه, 19 شهریور,1399 | 02:54 ب.ظ
تاریخ انتشار : چهارشنبه, 19 شهریور,1399 | 02:54 ب.ظ
تاریخ آخرین بروزرسانی : چهارشنبه, 19 شهریور,1399 | 02:54 ب.ظ

صلح و سازش با اشغالگران صهیونیست حرام و باطل است

  • صلح و سازش با اشغالگران صهیونیست حرام و باطل است
اتحادیه جهانی علمای مسلمانان

اتحادیه جهانی علمای مسلمان با صدور فتوایی با امضای حدود ۲۰۰ عالم و دانشمند مسلمان صلح سازش با اشغالگران صهیونیست را حرام دانست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، اتحادیه جهانی علمای مسلمان با صدور فتوایی که به امضای حدود ۲۰۰ عالم و دانشمند مسلمان در کشورهای عربی و اسلامی و مناطق دیگر جهان رسیده است, صلح و عادی سازی روابط با اشغالگران صهیونیست را که اشغالگران مسجد الاقصی, قدس و فلسطین هستند؛ حرام اعلام کرد.
متن فتوا به شرح زیر است:
مسئله فلسطین صرفاً یک مسئله سیاسی نیست بلکه یک مسئله مرتبط با مسجد الاقصی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم از آن به معراج برده شد و نیز سومین مسجد مسلمانان است و به مثابه هویت آنان و موجودیت و جهاد آنهاست....
مسئله فلسطین مسئله تهاجم و اشغالگری صهیونیستها در سرزمین فلسطین در سایه قیمومیت انگلیس بود که با تقسیم فلسطین این قیمومیت پایان یافت و سپس بیشتر اراضی فلسطین به اشغال در آمد و امروز می خواهند بقیه سرزمین فلسطین را به شیوه های غصب, بر خلاف حق, کشتار, آواره سازی و ویرانگری روشمند اشغال کنند و برخی کشورهای عربی با همه جنایات مختلفی که علیه ملت فلسطین و علیه مقدسات مسلمانان و مسیحیان صورت می گیرد به بستن توافقنامه هایی موسوم به صلح یا بهتر بگوییم توافقنامه های تسلیم و سازش یا صلح با اشغالگران صهیونیست مبادرت کرده اند.
دردناکتر اینکه برخی از کسانی که خودشان را عالم می دانند و برخی طرفهای اهل صدور فتوا در این اواخر با شتاب از عادی سازی استقبال می کنند که البته این حرکت آنان نه برای بازگرداندن حقوق غصب شده به صاحبانشان بلکه برای به رسمیت شناسی و عادی سازی روابط با اشغالگران و غصب و غاصبان است...
به همین سبب علمای امت معتقدند این حقایق مسلّم را روشن و دروغ بودن شبهات گمراه کننده را که با اصول شرعی و فتواهای علمای ثابت قدم در طول یک قرن در تضاد است بر ملا کنند.
علمای حاضر به اتفاق معتقدند آنچه بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل -که همچنان بیشتر فلسطین از جمله مسجد الاقصی و قدس شریف در اشغال آن است و شب و روز می کوشد بقیه فلسطین را نیز اشغال کند - رخ داده است در حقیقت صلح و آتش بس نیست بلکه کوتاه آمدن از مقدس ترین سرزمینها و با برکت ترین آنها و به رسمیت شناختن مشروعیت دشمن اشغالگر و اعتراف به آن و به جنایاتی مانند قتل و آواره سازی است که به لحاظ شرعی و قانونی و انسانی حرام است و نیز اعتراف به قادر ساختن اسرائیل برای اشغال همه فلسطین و سلطه اش بر خاورمیانه و به خصوص بر کشورهای عرب خلیج ( فارس ) و سایر کشورهای عربی و تحقق رؤیایش در رسیدن به جزیره العرب است. 
به همین سبب آنچه توافقنامه های صلح یا آشتی یا عادی سازی روابط در این مورد نامیده می شود حرام و از نظر شرعی باطل و یک جنایت بزرگ و خیانت به حقوق الهی و رسول او و حقوق سرزمین و ملت فلسطین و حق امت اسلامی ما و شهدای ما در طول تاریخ است. این توافقنامه به چند دلیل باطل است؛
اول؛ فلسطین با مسجد الاقصی و قدس و وجب به وجب آن برای مردم فلسطین است که از هزاران سال در این سرزمین زندگی می کنند وحتی در کتابهای آسمانی نیز به این اذعان شده که فلسطین یک سرزمین اسلامی از زمان فتوحات اسلامی قرن هفتم تا نیمه قرن بیستم است یعنی زمانی که اشغالگران صهیونیست در سایه اشغالگری انگلیس این سرزمین را به اشغال خود در آوردند و اشغالگران انگلیسی با اعلامیه بالفور باعث شدند این سرزمین به اشغال صهیونیستها در آید....
الف : اینکه متنهای قطعی زیادی در کتاب خدا و سنت رسول خدا درباره لزوم بسیج هنگام تجاوز و هنگام اخراج مسلمانان از سرزمین و دیارشان وجود دارد...( استناد به برخی آیات قرآن کریم)
ب: اینکه آنچه امروز صلح نامیده می شود صرفاً یک آتش بس است زیرا صلح دائم شامل وفا و دوستی و محبت با دشمن اشغالگر در برابر مؤمنان است و چنین چیزی بر اساس متنهای زیادی به اتفاق آرا حرام است....( استناد به آیات قرآن کریم)
دوم؛ اینکه همه فقها اتفاق نظر دارند انواع مختلف جهاد از جمله جنگ برای دفاع از خود و دفع ظلم زمانی که دشمن به یک کشور اسلامی حمله می کند و آن را به اشغال خود در می آورد واجب عینی می شود و فقها همچنین درباره جایز نبودن مصالحه با کفار برای کوتاه آمدن از یک شهر اسلامی یا اجازه به آنان برای گسترش سلطه اش بر مسلمانان اتفاق نظر دارند.
سوم؛ اینکه مصالحه با اشغالگران بر سر سرزمین های اسلامی لزوما باعث می شود بسیاری از متون شرعی مربوط به جهاد و مقاومت در برابر اشغالگران متجاوز و وجوب استرداد حقوق تعطیل شود.... (استناد به آیات قرآن کریم)
چهارم؛ اینکه علمای مسلمان از منازعه صهیونیستی- فلسطینی- اسلامی غافل نبوده اند بلکه به این مسئله اولویت داده اند و در طول یک قرن از زمان صدور اعلامیه بالفور تاکنون کنفرانسهای متعدد برگزار و فتواهای زیادی صادر کرده اند که اتحادیه جهانی علمای مسلمان اینها را به صورت سند در آورده است که به صدها فتوا و کنفرانس و تصمیم می رسد و نشانگر اتفاق نظر آنان در باره حرام بودن کوتاه آمدن از یک وجب از سرزمین فلسطین و واجب بودن جهاد و مقاومت در برابر متجاوزان و آزادسازی سرزمینی است که اشغال شده است.
خلاصه اینکه علمای امت و نهادهای آنان در طول یک قرن درباره حرام بودن کوتاه آمدن از سرزمین فلسطین و مسجد الاقصی و قدس و وجب به وجب خاک فلسطین و لزوم جهاد و مقاومت برای آزادسازی و پاکسازی از اشغالگری اختلاف نداشته اند اما فتواهای شاهانه ای ظهور و بروز کرد که بر خلاف همه متون شرعی و اصول و تصمیمات و فتواهاست.
پنجم؛  اینکه صلح بین مسلمانان و دشمنان در حال جنگ در صورتی جایز است که آتش بس موقت برای مصلحتی برقرار شود یا آنکه مفسده ای مانند کوتاه آمدن از سرزمین اسلام یا اجازه به آنان برای سلطه بر شهری از شهرهای اسلامی داشته باشد.
در ادامه این فتوا آمده است آنچه صلح یا توافقنامه صلح بین برخی کشورهای عربی نامیده می شود صلح دائم و اعتراف دائم به اسرائیل است که متجاوز و اشغالگر سرزمین فلسطین و مسجد الاقصی و قدس و مناطق دیگرش است و این از نظر شرعی حرام و به اتفاق نظر همه فقهای قدیمی و جدید باطل است ....
ششم؛ افزون بر آن، چنین توافقنامه هایی موجب تهاجم فرهنگی و نفوذ عقیدتی و اخلاقی و سیاسی و امنیتی و اقتصادی و اجتماعی و رسانه ای است.
بنابراین چنین توافقنامه هایی بین دشمن اشغالگر و برخی کشورهای غربی باعث عدول از اصول اسلام در مسائل متعدد اساسی است:
الف : کوتاه آمدن از سرزمین اسلام به خصوص مسجد الاقصی و قدس و سرزمین مبارک بر خلاف اصول اسلام و بر خلاف اصول عقل و فطرت و حتی بر خلاف قوانین ملتهاست که اشغالگری را ممنوع و مقاومت در برابر استعمار و اشغالگران را با همه شیوه ها جایز اعلام کرده است.
ب : رضایت به جنایت صهیونیستها اعم از قتلهای تقریبا هر روزه و آواره سازی ملت فلسطین و خارج کردن آنها از سرزمین و دریاشان بر خلاف اصول اسلام است که جهاد برای دفاع از مظلومانی را که از سرزمینشان اخراج شده اند و دفاع از مقدسات را مشروع دانسته است. ( استناد به آیات قرآن کریم)
هفتم؛ آنچه بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل رخ می دهد لازمه اش آن است که به دشمنان وفاداری و محبت و از مومنان این وفا و محبت دریغ شود و حتی به ضرر کوتاه آمدن از حقوق آنان باشد که از بزرگترین گناهان است و بر خلاف متون شرعی است و موجب خروج از دین می شود و این چیزی است که تصمیمات کنفرانس سوم مجمع مطالعات اسلامی وابسته به الازهر در سال 1966 میلادی بر آن صحه گذاشته است و درباره خروج از اسلام با همکاری با صهیونیستهای غاصب که اعراب و مسلمانان را از سرزمینشان اخراج کردند هشدار داده است.
هشتم؛ آنچه برخی سازشکاران درباره کوتاه آمدن از طریق به میان کشیدن شبهه مصلحت یا اجتهاد در عصر جدید مطرح کرده اند باید گفت کوتاه آمدن از مسجد الاقصی و قدس و این سرزمین مبارک یک مفسده بزرگ است که در متون شرعی به آنان اشاره شد.
نهم؛ آنچه عادی سازی روابط بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل نامیده می شود عادی سازی نیست بلکه عادی سازی در اصل لغت و بر اساس عرف حقوقی یعنی بازگراندن چیزی به طبیعت خودش است و مشخص است که سرزمین فلسطین برای اهل آن است و مقتضای عادی سازی یعنی بازگرادندن فلسطین به اهلش است اما عادی سازی مد نظر این کشورها به معنای برقراری روابط طبیعی و متنوع سیاسی و اقتصادی با دولت اشغالگر است که به جنگ بین دو طرف و جهاد برای بازگرداندن سرزمین اشغال شده پایان دهد یا به وارد کردن ضرر به حقوق مشروع ملت فلسطنی و مقدسات اسلامی منجر شود و مشروعیت دادن به رژیم صهیونیستی و تثبیت ارکان آن و درخواست محلی و منطقه ای برای حفظ آن و تضمین توسعه آن برای آنکه بر امت اسلامی تسلط سیاسی و اقتصادی پیدا کند از اهداف عادی سازی و مقاصد سازشکاران است و برخی از آنان نیز به صراحت این را گفته‌اند.

برچسب ها:
ارسال نظر: