سازمان مجاهدین خلق که در ایران به نام منافقین اشتهار دارد،یک گروه تروریستی کاملا شناخته شده می باشد که بارها خود به ترور های خود اذعان داشته است.
محسن پاک آیین
سازمان مجاهدین خلق که در ایران به نام منافقین اشتهار دارد،یک گروه تروریستی کاملا شناخته شده می باشد که بارها خود به ترور های خود اذعان داشته است. شهادت شهید بهشتی رئیس اسبق قوه قضائیه و 72 تن از یاران انقلاب ، شهادت محمدعلی رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر وقت ایران،ترور شهدای محراب و تعدادی دیگر از مسئولین در انفجارهای نماز جمعه تهران، ترورهای کور مردم عادی به بهانه حمایت آنان از انقلاب،ترور نافرجام حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری ، ترور ناجوانمردانه فرماندهان نظامی از جمله شهید صیاد شیرازی، تنها بخشی از جنایات تائید شده این گروه تروریستی می باشد.
اقدامات تروریستی منافقین به حدی آشکار بود که حتی آمریکا تحت فشار افکار عمومی در سال ۱۹۹۷ گروهک منافقین را در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه قرار داد،اگرچه هرگز آن ها را محدود نکرد و حاضر به محاکمه و مجازات این گروهک نگردید.
اتحادیه اروپا نیز در یک ژست انساندوستانه در سال ۲۰۰۲ ، سازمان منافقین را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد اما هفت سال بعد به خاطر استفاده ابزاری ، این گروه را از این لیست خارج کرد. پنجشنبه گذشته 26 نوامبر 2010،پارلمان اروپا هم به میدان آمد و تحت لابی عوامل صهیونیسم با صدور قطعنامهای ضعیف و از وزارت امور خارجه آمریکا خواست نام گروهک منافقین را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کند.
این قطعنامه لازمالاجرا نیست و تنها پارلمان اروپا را در فهرست حامیان تروریسم قرار می دهد. این پارلمان قبلا نیز بر حمایت از 3 هزار و 500 تروریست منافق که در اردوگاه اشرف در عراق هستند، تاکید داشته و از این جهت دارای یک سابقه طولانی در حمایت از تروریسم می باشد.این پارلمان از اوباما تقاضای حمایت از منافقین را نموده،در حالی که بعد از واقعه ساختگی یازده سپتامبر ،چشم خود را بر جنایات آمریکا در عراق و افغانستان بسته و در جنایات آمریکا بر علیه جهان اسلام شریک است .
شواهد آشکار در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده است که اتحادیه اروپا و آمریکا ،در جهت منافع سیاسی خود از گروهک تروریستی منافقین به عنوان اهرم فشار بر علیه ایران سوء استفاده کرده اند.برای اروپا و آمریکا حمایت از تروریستها تا زمانی که درخدمت منافع آنها هستند،یک اصل غیر انکار بوده و شعار مقابله با تروریسم و حمایت از حقوق بشر،تنها در این مسیر برای آنان قابل تفسیر است.
ماده یک مشترک کنوانسیون 1949 ژنو تصریح میکند که اگر دولتها با نقض حقوق بشر از طرف یک دولت دیگر مواجه شدند باید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند.پارلمان اروپا به ترور به عنوان یکی از مصادیق نقض حقوق بشر اعتقاد ندارد و به همین دلیل است که چشم خود را برجنایات تروریسم دولتی اسرائیل بسته و از اصلیترین حامی این رژیم ،تقاضای حمایت از سازمان تروریستی مجاهدین خلق می نماید.
رویکرد پارلمان اروپا نسبت به موضوع تروریسم و اساسا تلاش این پارلمان برای حمایت از تروریست های شناخته شده،نه تنها اروپا و آمریکا را در جامعه جهانی منزوی کرده بلکه ارزش های انساندوستانه اروپا که میراث انقلاب فرانسه می باشد را نیز به چالش کشیده است. طبیعی است تا زمانی که آمریکا و اروپا از موضوع تروریسم استفاده ابزاری کرده و در این مسیر دل به قطعنامه های بی خاصیت و فاقد اعتبار نهادهائی همچون پارلمان اروپا می بندند،نمی توان امیدی به مقابله جدی با ترویسم داشت.
در این عرصه کشورهای مستقل و غیر متعهد باید با فعالیت تاثیر گذار در سازمانهای بینالمللی و بهره گیری از رسانه های سنتی و مدرن و تشکیل نهادهای غیر دولتی در عرصه حمایت از حقوق بشر و مبارزه واقعی با تروریسم ،جلوتر از کشورهای غربی حرکت کرده و نقش خود را جهت ایجاد جهانی عاری از تروریسم ایفا نمایند.
mosenpak@yahoo.com