"ما تروریست نیستیم." این را لتیشیا مارک، رئیس یک سازمان غیردولتی مربوط به زنان کولی در شهر تیمیشوارا رومانی میگوید.
نیک تورپ
"ما تروریست نیستیم." این را لتیشیا مارک، رئیس یک سازمان غیردولتی مربوط به زنان کولی در شهر تیمیشوارا رومانی میگوید.
او میافزاید:"ما جانی نیستیم. ما مردمی معمولی هستیم که میخواهیم زندگی مناسبی داشته باشیم." اخراج از فرانسه آن چنان دردآور بوده که کولیهای غرب رومانی را به واکنش واداشته است.
در حالی که بیشتر تمرکز کولیها روی پیداکردن راههای جایگزین برای بقاء خانوادهایشان است، برخی از آنان یک تظاهرات اعتراضی را در شهر تیمیشوارا سازماندهی کردهاند. هدف این تظاهرات تلاش برای بهبود ارتباط بین گروههای پراکنده کولیها و ایجاد جبههای واحد از گروههای مدافع حقوق شهروندی کولیها بوده است.
آندراس بوبو، ۳۱ ساله که ساکن دهکده تواگیار در غرب رومانی است میگوید: "من در کارم با فلزات سروکار داشتم، آهن، مس و آلومینیوم." " نیکلاس سارکوزی ، رئیس جمهور فرانسه یک فاجعه به تمام معنیاست "آندراس بوبو تا سه هفته پیش او در یکی از حدود ۱۴ کمپ کولیها در شهر مارسی در جنوب فرانسه زندگی میکرد.اما روزی پلیس سر رسید و به آنها اطلاع داد که کمپ باید به زودی بسته شود و اگر آنها فورا محل را ترک نکنند، پلیس برای این کار به زور متوسل خواهد شد و آنها را به رومانی بازخواهد گرداند.بسیاری از کولیها میگویند که "پاکسازی" کمپ نتیجه سیاست های جدید نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه و دولت او مبنی بر "به خانه بازگرداندن مهاجران" است.
اما مقامات فرانسه مدام میگویند که آنها کمپهای کولیها را به این دلیل تخلیه میکنند که افراد مستقر در آن در شرایط نامطلوبی زندگی میکنند و این کمپها زمینه مناسبی برای رشد رفتارهای مجرمانه و قانون شکنانه است. آنها میگویند که کولیها به صورت "داوطلبانه" به کشور مادری خود باز میگردند.
آقای بوبو میگوید: "سارکوزی یک فاجعه به تمام معنی است."خیلی از کسانی که فرانسه را ترک کردند میخواهند هر چه زودتر بازگردند. برادرش ایون توضیح میدهد: "تا حالا روابط ما با پلیس فرانسه خوب بوده است. آنها از کمپ ما بازدید کردهاند تا مطمئن شوند همه چیز مرتب است. آنها به ما گفتهاند اگر ما قانون شکنی نکنیم میتوانیم این جا بمانیم."
واسیل بلاگا، وزیر توسعه منطقهای رومانی گفته است که هیچ کدام از صدها نفر کولی که بازگردانده شده اند، سابقه جنایی در فرانسه ندارند.برادران بوبو به همراه ۱۱ نفر دیگر از اهالی دهکدهشان با اتومبیل و اتوبوس به رومانی بازگشتهاند قبل از آن که (توسط فرانسه) اخراج شوند.مرز بین اخراج و بازگشت داوطلبانه چندان مشخص نیست. به همه آنها گفته شده که کاغذی را امضا کنند ولی آنها نمیدانند روی این کاغذ چه نوشته شده است.هیچ ترجمهای از این کاغذ به آنها ارائه نشده و زبان فرانسه آنها هم تعریفی ندارد. بعضیها حتی خواندن و نوشتن هم بلد نیستند.رومانیها میتوانند از کشورشان با داشتن کارت شناسایی پلاستیکی خارج شوند، بنابر این خطر مهر شدن پاسپورت و جلوگیری از بازگشتشان وجود ندارد.تحت مقررات ویژه اتحادیه اروپا برای رومانی و بلغارستان که در سال ۲۰۰۷ به آن پیوستهاند، شهروندان این کشورها میتوانند تا سه ماه بدون داشتن مدارک اقامت یا کار در دیگر کشورهای عضو بمانند.
کولیهای فرانسه
- پس از پیوستن بلغارستان و رومانی به اتحادیه اروپا ، حدودا ۱۲ هزار کولی به فرانسه مهاجرت کردند
- بسیاری از آنها فاقد "اجازه کار" هستند و به همین دلیل در کمپها زندگی میکنند و به گدایی متوسل میشوند
- در فرانسه حداقل ۴۰۰ هزارنفر "کوچ نشین" شناخته میشوند که رومانیایی تبار بوده و ملیت فرانسوی دارند
به همین دلیل کولیها مدام میآیند و میروند. آندراس بوبو شش سال در مارسی مانده و در این مدت بارها برای مدتی کوتاه به خانه بازگشته است.در حالی که رسانهها تا کنون بیشتر روی این نکته تمرکز کرده اند که در ازای بازگشت داوطلبانه، به هر بزرگسال ۳۰۰ یورو و به هر کودک ۱۰۰ یورو توسط مقامات پرداخت میشود، بیشتر کولیهایی که من با آنها صحبت کردم ترجیح میدانند بدون این پول، به خانه بازگردند و برای این کار دلایل متعددی داشتند.آنها نمیخواستند داغ اخراج بر پیشانیشان باشد، از پرواز با هواپیما میترسیدند ولی از همه مهمتر، آنها دوست داشتند هر چه زودتر به فرانسه بازگردند.خیلی از آنها یکی دو عضو خانوادهشان را در مارسی باقی گذاشتهاند تا از دارایی آنها نگه داری کند و زمینه را برای بازگشت آنها فراهم سازد.گروهی از آنها زیر یک سرپناه در یکی از کمپهای باقی مانده زندگی میکنند و گروهی دیگر به سادگی روی زمین لخت میخوابند.بنابه گفته سازمان خیریه "دکترهای جهان" ۹ کمپ از مجموع ۱۴ کمپ موجود در مارسی تخریب شده است.
از روزهای رونق شهر کوچک بانلوک واقع در مسیر تواگیار تنها سایهای کمرنگ باقی مانده است.شهروندان اتحادیه اروپا میتوانند بدون اجازه کار در کشورهای دیگر عضو این اتحادیه اقامت کنند . قلعهای که روزی، از این منطقه در مقابل لشکر عثمانیان حفاظت میکرد، تبدیل به خرابهای شده که همه جای آنرا خزه پوشانده. پول اختصاص داده شده برای ترمیم آن هنگامی که دیوارهای خارجیاش مرمت شد، به اتمام رسید.یک گروه از کولیها در کنار یک دیوار متعلق به قرون وسطی در حال بریدن هیزم برای سوزاندن هستند. یک الاغ به تنهایی برای جابه جا کردن بار هیزم تقلا می کند، باری که با تعادل نیمبندی روی یک کالسکه بار شده است.
در خیابانی در حاشیه شهر، کولیهایی که تازه بازگشتهاند، آن قدر عصبانی هستند که نمیتوان با آنها صحبت کرد.یک پسرک نوجوان از من میپرسد: "آیا برای ما غذا آوردهاید؟ یا کاری برایمان سراغ دارید؟ آمدهاید کمک کنید یا این که برای بینوایی ما دلسوزی کنید؟" در میان آنها مردی بود که او را شوهر لنا کنستانتین میخواندند؛ همسرش در ۴۸ سالگی به دلیل سکته قلبی مرده بود، درست هنگامی که به خانواده آنها گفته بودند که به زودی از فرانسه اخراج خواهند شد. خانوادهاش به شدت بدهکار بود. او آن قدر غمگین بود که نتوانست صحبت کند.به ما گفتند که کشیش ارتودوکس آن محل برای انجام مراسم کفن و دفنی مناسب برای خانم کنستانتین تقاضای ۱۰۰۰ یورو پول کرده است. به رغم فقر ظاهری، تمام اعضای دهکده دست به دست هم دادهاند تا این مقدار پول را فراهم کنند.
زنی که ۴ سال در مارسی به گدایی مشغول بوده و ماه پیش اخراج شده، میگوید: "فرانسویها خیلی دست و دلباز و مهرباناند." محلهای مورد علاقه او برای گدایی، کنار اداره پست و یک نانوایی بزرگ بوده. او میگوید: "مردم دلشان برای من میسوخت. بعضیها همیشه چیزی به من میدادند."در میان کسانی که با آنها صحبت کردم تنها یک زن بود که در مورد بازگشتن دودل بود. او میگفت دیگر از پلیس میترسد و نگران سلامت شکننده خود است.