مدعیان غربی حقوق بشر تلاش میکنند تا واقعیت جنایت شکنجههای گسترده از سوی دولتهای خود را در هیاهوی اتهام زنیهای حقوق بشری به دیگر کشورها مخفی کنند.
به گزارش مرکز پایش ستاد حقوق بشر، با وجود ممنوعیت صریح شکنجه بر اساس ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر، همچنان هزاران نفر در سراسر جهان همچنان در معرض آن و دیگر اشکال بدرفتاری قرار دارند.
۲۶ ژوئن از سال ۱۹۹۸ تاکنون به عنوان روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه معرفی شده است؛ این نامگذاری با در نظر داشتن دو رویداد تاریخی انجام شد:
نخست، ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ که روز امضای منشور سازمان ملل در بحبوحه جنگ جهانی دوم به عنوان نخستین سند بین المللی که اعضای سازمان ملل را ملزم به احترام و ترویج حقوق بشر کرد؛ دو، ۲۶ ژوئن سال ۱۹۸۷ زمانی که کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه و دیگر رفتارها و مجازاتهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز به اجرا درآمد.
قربانیان شکنجه طیف وسیعی از افراد هستند، از زندانیان جنگی تا ساکنان ساده و غیرنظامی یک محله؛ از پناهندگان و پناهجویان تا افراد دارای معلولیت؛ از بومیان در کشورهای مختلف تا اقشار آسیب پذیری مانند کودکان؛ از قربانیان ناپدید شدن اجباری تا قربانیان خشونت جنسی در درگیریهای نظامی.
هزاران مکان نیز در جهان وجود دارند که در آنها شکنجه صورت میگیرد؛ پیش از این زندانها و سایتهای مخفی اصلیترین محل شکنجه بودند، اما اکنون مرزهای اروپا و آمریکا عمدهترین مکان شکنجه هستند.گذشته از همه اینها، شکنجه یک جرم سنگین در حقوق بین الملل است که توجیه پذیر نیست؛ بر اساس کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه، همه کشورها موظفند ادعاهای شکنجه و رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز را مورد تحقیق و پیگرد قانونی قرار داده و به هر وسیله ممکن از شکنجه جلوگیری کنند.
با وجود این تقریبا عمده افراد صادر کننده و اجراکننده دستور شکنجه از عدالت میگریزند.آمار دقیقی از تعداد بازماندگان شکنجه در جهان وجود ندارد؛ این تا حدی بدان دلیل است که شکنجه عمدتا در خفا و دور از چشم عموم صورت میگیرد؛ ضمن این که آسیبهایی مانند جراحتهای فیزیکی و روانی، احساس شرم و گناه و بی اعتمادی عمیق به روابط انسانی که بازماندگان متحمل میشوند، آنان را از افشای تجربیاتشان باز میدارد.
تخمینهای محافظه کارانه شمار بازماندگان شکنجه را بیش از یک میلیون نفر تخمین میزنند.بررسی این موضوع واقعیتهای مهمی را آشکار میکند که سبب میشود مسئولان و مقصران اصلی تداوم چنین جنایتی به خوبی معرفی شوند.
بر اساس اسناد و مدارک موجود کشورهای غربی مدعی حقوق بشر از بزرگترین مرتکبان شکنجه در جهان هستند.در مورد آمریکا، نگاهی به آن چه در زندانهای آشکار و سایتهای مخفی این کشور در خاک آمریکا و دیگر کشورهای جهان میتواند اسناد متقنی از شکنجههای هولناک و ضد انسانی را به دست بدهد.
زندانهای ابوغریب در عراق، بگرام در افغانستان و گوانتانامو در کوبا، مکانهایی هستند که آمریکا در آنها شکنجه را به اوج رساند.از سوی دیگر در گزارش دولتی که در سال ۲۰۱۸ در انگلیس منتشر شد، مشخص شد که انگلیس پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در آمریکا اجازه تحویل، ربودن و شکنجه افراد متهم به آن چه را تروریسم خواند، داده است.اینها فقط نمونههایی از اسناد و شواهد موجود از شکنجه به دست کشورهای غربی مدعی حقوق بشر هستند.
در حالی که کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در دهههای اخیر تلاش کرده اند تا تصویری بشری و حامی حقوق بشر از خود به جهان مخابره کنند، اسناد و شواهد موجود نشان میدهند که این کشورها در چارچوب اقدامهای ناقض حقوق بشری خود به شکلی گسترده دست به شکنجه افراد میزنند.
سوالی که در این جا پیش میآید، اینست که نوع، نحوه و قربانیان این شکنجه چیست؟باید توجه داشت که شایعترین نوع شکنجه در سالهای اخیر، شکنجه ایست که پناهندگان و پناهجویان در و درون مرزهای اروپا و آمریکا متحمل میشوند؛ نرخ شیوع شکنجه برای این افراد تقریبا ۴۴ درصد است.
با در نظر داشتن نرخ مذکور و آن چه بر پناهجویان و پناهندگان در مرزها و درون مرزهای اروپا از یک سود و آمریکا از سوی دیگر میگذرد، ابعاد هولناک این جنایت بشری آشکار میشود.بر اساس بررسیهای انجام شده در این زمینه فقط در آمریکا چند میلیون بازمانده شکنجه وجود دارد.وضعیت در اروپا نیز با نگاهی به آنچه فقط در هفتههای اخیر بر پناهجویان گذشته آشکار میشود.