به گزارش مدیریت ارتباطات و اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، پرسش مهمی در رابطه با اقدامها و فعالیتهای حقوق بشری سازمان ملل از گوشه و کنار جهان شنیده میشود: «چرا تلاشهای عملی سازمان ملل در زمینه حقوق بشر با اظهارات ادعایی اش در این رابطه مطابقت ندارد؟»
سالانه دهها میلیون نفر در سراسر جهان از نقض حقوق بشری خود رنج میبرند؛ این نقضهای حقوق بشری در سراسر جهان اعم از کشورهای ثروتمند یا جنگ زده رخ میدهند. با وجود سازمانها و نهادهای مختلف حقوق بشری و به دلیل پیشرفتهای قابل توجه و کارآمد برای ثبت و ضبط وقایع و اطلاع رسانی درباره جنایتهای جنگی و نقضهای مکرر حقوق بشر، انتظارها برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقهایی به بن بست خورد.
تداوم نقض حقوق بشر در جهان؛ ناتوانی یا عدم اراده سازمان ملل
در این میان ناکامی یا عدم اراده سازمان ملل برای حفظ، توسعه و رعایت حقوق بشر در جهان بیش از دیگران به چشم میآید.سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ به عنوان سازمانی متشکل از و برای دولتها تاسیس شد، هرگز از آرمانهای حقوق بشری که منشور آن برای اولین بار اعلام کرد، استفاده نکرده است.
سازمان ملل با وجود ایجاد شورای حقوق بشر جدید در سال ۲۰۰۶ برای غلبه بر گذشته نامشخص حقوق بشری خود، ریاکاری سازمانیافته اش در این زمینه را ادامه میدهد. غیر قابل انکار است که سازمان ملل که برای حفاظت از صلح و امنیت جهانی و توسعه حقوق بشر تاسیس شد، نتوانسته است از حقوق بسیاری از مردم جهان حفاظت کند که در سراسر جهان قربانی پاکسازی قومی و نژادی، سیاستهای ضد مهاجرتی، آوارگی اجباری، جنگ، خشونتهای جنسیتی و … می شوند.
باید توجه داشت که میان ناکامی به عنوان سناریوی خوش بینانه و عدم تمایل به عنوان سناریوی بدبینانه درباره فعالیت حقوق بشری سازمان ملل تفاوت قائل شد.
دلایل زیر به خوبی میتوانند تایید کنند که سناریوی دوم واقعیت دارد:
- تاثیرگذاری و دستکاری برخی از کشورها و بلوکهای سیاسی بر دستگاههای حقوق بشری سازمان ملل که تضعیف این سازمان را در پی دارد.
- ضعفهای قانونی سازمان ملل در زمینه حقوق بشر
- سیاسی کاری سازمان ملل و ضریب دادن به رویکرد کشورهای غربی در موضع گیری حقوق بشری خود
- تاکید بر نقض حقوق بشر در برخی از کشورها و چشمپوشی از موارد مشابه و بعضا وخیم تر در کشورهای همسو
«روزا آن فریدمن»، کارشناس ارشد حقوق بین الملل در کتابی با استفاده از مثالهای عینی با استناد قانون و مشی سازمان ملل، توضیحهای روشنی درباره این که چرا و چگونه سازمان ملل در بهترین حالت توانایی و در بدترین حالت تمایلی به حمایت از حقوق بشر ندارد، میدهد.
ضعفهای سیستمی شورای حقوق بشر سازمان ملل
شورای حقوق بشر سازمان ملل تاکنون بارها به شکل تاسف باری از تلاش برای محافظت از افراد یا حتی اعضای خود در برابر نقض شدید حقوق بشر خودداری کرده است. در عین حال براساس بررسیهایی که گروههای حقوق بشری در سراسر جهان انجام داده اند، شورای حقوق بشر قطعنامههای کمی را در مورد نقض حقوق بشر تصویب کرده است.
حتی در صورت تصویب قطعنامههایی برای محکومیت یا اقدام جهت جلوگیری از نقض حقوق بشر مانند موضوعهای «دارفور»، «فلسطین اشغالی» و «سریلانکا»، فاقد قدرت اجرایی برای اطمینان از این قطعنامهها بوده است.
ناکامی در حمایت از حقوق بشر فقط در شورای حقوق بشر سازمان ملل رخ نمیدهد، بلکه این امر موضوع مبتلابه همه نهادهای حقوق بشری سازمان ملل است؛ زیرا همه آنها برخلاف شورای امنیت قدرت اجرایی ندارند. این عدم اعطای قدرت اجرایی به دستگاههای حقوق بشری را نباید سهوی یا ناشی از ناممکن بودن اعطای ضمانت اجرایی دانست؛ زیرا سیاسی کاری وجه غالب بر فعالیتهای حقوق بشری این دستگاههاست و به خوبی مشهود است.
سیاسی کاری یکی از دلایل اصلی ناکامی سیستم حقوق بشری سازمان ملل است و مادامی که برخی از کشورهای دارای نفوذ از متحدان خود حمایت کرده و توجه به نقض حقوق بشر را به چند کشور مشخص محدود کنند، این سوءاستفاده از قدرت ادامه مییابد.
به نظر میرسد سیاسی کاری مهم ترین آفت در دستگاههای حقوق بشری سازمان ملل است.
منبع: میزان