به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، سید «مهدی جلالی» وکیل پایه یک دادگستری در یادداشتی درخصوص کشتار وحشیانه مردم غزه و نقض حقوق بین الملل و کنوانسیون های مربوطه که تبدیل به فاجعه بارترین بحران بشری عصر حاضر شده، نوشت:
امروزِ روز، خطیرترین مقطع زمانی ست که بشر باید نتیجه و محصول هزاران سال سابقه تمدن ادعایی خویش را در عمل و فارغ از هر آنچه در (تئوری و فرضیه و نظریه و..) دکترین علمی خود ارائه کرده، به بار بنشاند. در وضع کنونی نیاز نیست حتی عالم به علم حقوق بین الملل، یا حقوق بشردوستانه(حقوق بینالمللی بشردوستانه در موقعیتهای مخاصمات مسلحانه اعمال میشود..) خوانده باشیم، یا عضو سازمان ها و انجمن ها مرتبط با این علوم بوده باشیم یا بشویم؛ بلکه صرف اینکه "انسان" باشیم، باور و یقین به "انسانیت" خود داشته باشیم میتواند عامل اصلی کنش گر بودن ما باشد. هر انسانی که کمترین بهره هوشی و علمی عرفی از واژگان حقوق" و اخلاق" بداند، با وجدانی بیدار و سالم، و با صلابت تکلیف به ایستادگی در برابر نظام سلطه دارد.
چون روند اقدامات مجرمانه و جنایاتکارانه رژیم ناحق و خبیث صهیونیستی (به پشتوانه حمایتهای بیدریغ چنددولت خاص و محدود که آمریکای منفور در راس آن است) پایانی ندارد؛ و از سوی دیگر این نظام تقلبی و اشغالگر نه تنها کمترین پروایی در نقض فاحش قواعد حقوق بین الملل و حقوق بشر ندارد، و همزمان و بی امان مرتکب جنایات جنگی، نسل کشی و جنایت علیه بشریت می گردد و در این حال نتنها خسارات جبران ناپذیری بر تمامیت تمدن بشری در عالم امکان وارد کرده، بلکه روش و منش عرفی خود را در قالب حقانیت به دنیا القاء می کند که ادامه بیش از این به تنهایی به منزله سقوط جایگاه آدمی در طول تاریخ موجودیت اوست، هرگونه همکاری و حمایت و سکوت و عدم هجمه بر این موجودات عقب مانده، صرفا جایگاه نوع آدمی (ما هو انسان) را با حیوانات میزان خواهد کرد، چرا که اینچنین خوی توحّش ازمقتضیات ذات حیوان است که از عقل، منطق، درک، احساس و اخلاق بی بهره است و آدمی فرقش با حیوان درهمین است.
وقتی آمارهای نهادهای رسمی اعلام میکند: در روزهای گذشته از ابتدای طوفان الاقصی حجم مواد احتراقی و انفجاری از انواع آن، که در غزه سوخته و استفاده شده چندین برابر توان تخریبی-انفجاری بمب های اتمی آمریکا در هیروشیما بوده است، به تنهایی گواه مطلب فوق است که سکوت در برابر چنین موجوداتی، به نوعی عقبگرد بشر به انسان اولیه است که هیچ نمیدانست، و انبیاء و رسولان الهی را درک نکرده بود و هنوز سابقه ای از دین مداری، عرفان، اخلاق و حکمت نداشت..، و نه انسان امروز که روزانه صدها اثر تالیفی، تحقیقی پژوهشی مینویسد و هزاران مقاله همایش و سمینار و... در باب پیشرفت و تکامل خود به همنوعان خود در جهان ارائه میکند؛ و صاحب آثار ادبی نظم و نثر در باب محبت و مهرورزی به انسان و حیوان و عالم خلق است و راه خود را در مسیر کمال در عشق حقیقی با در نظر گرفتن گذشت ، انفاق، ایثار، سخاوت در این راه است.
در این مدت کوتاه که هزاران نفر در یک محدوده جغرافیایی کوچک به طرز فجیع کشته شده و صدها تن زیر آوارهای ناشی از تخریب سکونتگاه ها و منازل شخصی از بین رفته و جان داده اند و کودکان و نوزادانی که کمترین توان دفاع، یا حتی درک موضوع و موقعیت خود را نداشته اند، و بیماران و جانبازانی که در بیمارستانها و مراکز درمانی بستری بوده اند و مورد حملات موشکی و انفجاری قرار گرفته اند و درمانگرانی که بواسطه رسالت حرفه ای خود در حال انجام وظیفه بوده اند(وطیفه مقدس الهی نجات جان انسانها از مرگ) ، اشخاصی مبغوض با ارواحی مسخ شده در حال انجام این جنایات بوده و هستند.
حال من و شمایی که این مطلب را میخوانیم وقتی مرور میکنیم نهادها و سازمانهای بین المللی و در راس آن شورای امنیت سازمان ملل چه اقداماتی انجام داد!؟ و اساسا مگر پذیرفته شده است از نهاد و مرکزی که خود را پرچمدار وحدت و حقوق ملتها میداند سکوت کند!؟ و نه تنها سکوت کند که از ظالم دفاع کند!؟
اکنون به این یقین رسیده ایم نه تنها زمان انحلال و انقراض رژیم نابودگر صهیونیست به پایان رسیده، بلکه سازمان مللی که قدرتش برخواسته از اندیشه و رای و وجدان عمومی ملتها نباشد، و صرفا در خدمت و معطوف به ایجاد قانونگذاری در له و خواست چند دولت محدود (و نه حتی در راستای حقیقت و خواست قلبی متبوعین خود باشد) می باشد نیز تاریخش عرضه و مصرفش به پایان آمده، و همه ملتهای آزاده و آزاد اندیش جهان فارغ تبلیغات دروغین مافیای خشن قدرتهای طاغوتی خواهان نظم نوین که همان نظم حقیقی باشد و بر پایه عدالت، امنیت و رفاه عامه برای ساکنین زمین است هستند.
لذا ما آحاد بشر آزادانه در سرارسر جهان مضافا بر محکومیت سابقه و مستمر و قطعی نظام اشغالگر، ویرانگر و جعلی به جرایم و جنایات متعدد( اعم از تخریب بلاانقطاع اموال و املاک و دارایی عام مردمی بی دفاع در موقعیتی از این کره خاکی، ایجاد قحطی(غذا و دارو و..)، جنایات علیه بشریت، نسل کشی، کودک کشی و..) داریم؛ بلکه از دولتهای خود خواستار اقدام فوری به اضمحلال همه جانبه این دولت و نظام نامشروع در همه ابعاد آن، و همچنین محاکمه جنگی ،میدانی و فوری همه مسببین این جنایات اعم از مسئولین صهیونیستی و حامیان آن که به انحاء مباشرت، مشارکت، معاونت در اقدامات مجرمانه دخیل بوده اند داریم.
ایمان داریم کمترین ثمره آن احیاء و هویدا شدن حق حیات مردمی بی دفاع است که هرلحظه بدون ارتکاب و اثبات جرمی به خاک و خون کشیده میشوند و پس از آن حق تعیین سرنوشت توسط خود ملت فلسطین خواهد بود، و در سطح بعد با حمایت های بشردوستانه خود در جهت کمک به بازسازی آن در حد وسع خود خواهیم داشت.
برخی از مستندات ، قواعد و مقررات حقوق بین الملل اسلام :
آیات 4 الی 8 و آیه 104 سوره مبارکه اسراء از آخرین کتاب الهی که تنها لوح محفوظ عالم است (و کتاب اصلی و مرجع یک چهارم جمعیت جهان است و مورد استناد و بهره برداری دانشمندان و نخبگان تمام علوم و دولتمردان و دولتهای دینی اسلامی در عالم ), حاکی از اعلام پیشین خدای سبحان در خصوص دو فساد بنی اسرائیل و به تبع آن دو عقوبت ایشان است.
آیات ۷۶ و ۷۷ سوره إسراء خطاب به پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوآله(:«وَ إِنْ کادُوا لَیَسْتَفِزُّونَکَ مِنَ الْأَرْضِ لِیُخْرِجُوکَ مِنْها وَ إِذاً لا یَلْبَثُونَ خِلافَکَ إِلاَّ قَلِیلاً. سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِیلاً: و نزدیک بود [مشرکان] تو را از این سرزمین حرکت دهند تا از آن بیرونت کنند و در آن صورت پس از تو جز مدتى اندک درنگ نمىکردند [و بعد از آن دچار عذاب خدا مىشدند.]. [مهلت نیافتن دشمنان جز مدتى اندک] شیوهاى است که همواره درباره [امتهاى] پیامبرانى که پیش از تو فرستادیم [جارى] بوده است و براى شیوه ما هیچ دگرگونى و تغییرى نخواهى یافت.» بر اساس این دو آیه، یکی از سنتهای همیشگی خدای متعال، هلاکت اقوامی بوده که پیامبران الهی را از سرزمینهایشان بیرون کردهاند. عبارت «لا یَلْبَثُونَ: دیری نمیپایید» نشان میدهد که عقوبت چنین ظلمی در زمان اندکی رخ میدهد.
آیه ۱۳ سوره مبارکه ابراهیم که مجدداً از سنت هلاکت ستمگران بخاطر اخراج پیامبران الهی سخن به میان آمده است: «وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ: ولى کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه همکیش ما شوید. پس پروردگارشان به آنان وحى کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود مىکنیم.»، علامه طباطبایی به قرینه آیه ۸۸ سوره أعراف که تهدید اخراج از سرزمین را هم خطاب به پیامبر خدا و هم مؤمنان ذکر کرده است، بر این باور است که تهدید به اخراج در آیه ۱۳ سوره ابراهیم هم خطاب به رسولان الهی و هم مؤمنان است و آنچه سبب هلاکت کافران میشود، ستمی است که در اخراج رسولان حق و پیروان آنها از سرزمینهایشان مرتکب میشوند.
بنابراین اخراج مؤمنان از سرزمینهایشان، ستمی است که مطابق سنتهای الهی، عقوبت قریبالوقوع ستمگران را به دنبال دارد.
آیه۴۰ سوره حج: "الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ؛ همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند ( و از آیینش دفاع نمایند ) یاری میکند خداوند قوی و شکست ناپذیر است" وقتی مشرکان، مسلمانان را از مکه بیرون کردند، عده ای از مسلمانان به مدینه رفتند و عده ای به سرزمینهای دیگر مهاجرت کردند، در آن زمان، مشرکان همه زمینها و خانههای مسلمانان را غصب کردند و خداوند متعال با این آیه به پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآله اجازه دفاع داد.
آیه ۲۲۷ سوره شعرا : "إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثیراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد میکنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمی خیزند (و از شعر در این راه کمک میگیرند) آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست" این آیه شریفه، افرادی را با چهار ویژگی ایمان، عمل صالح، یاد خدا و دفاع از مظلوم برشمرده که ویژگی چهارم مصداق مبارزه با ظلم صهیونیستها و دفاع از مردم مظلوم فلسطین است.
آیه ۱۴ سوره برائت خطاب به مسلمانان عصر پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوآله) = عذاب دشمنان اسلام مشروط به مجاهدت مؤمنان شده است: قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ: با آنان بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و رسوایشان نماید و شما را بر آنان پیروزى دهد و سینههاى (پر سوز و غم) مردم مؤمن را شفا بخشد. این آیه به روشنی به این قاعده مهم رهنمود میکند که اگر مؤمنان وارد میدان مبارزه با کافران و ستمگران نگردند، محال است خداوند آنها را عذاب کند و مؤمنان را بر ظالمان پیروز گرداند . بنابراین در هر عصری اگر مؤمنان شایستهای دست به دست هم بدهند و در میدان مبارزه با دشمن حاضر شوند، بدون تردید جبهه مقابل دچار اضمحلال قطعی خواهد شد و عذاب الهی بر ستمگران محقق میشود.
آیهی ۱۹۰ سوره بقره: "وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِین"( و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخاستند مبارزه کنید، امّا تجاوز نکنید، چراکه خداوند متجاوزان را دوست ندارد). بر این اساس، در مواجهه ، مقابله و مبارزه با متجاوزان ، حجت و مجوز الهی هست. با این وصف با متجاوزان در کجا باید مبارزه کرد؟ «وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ»؛ این آیه بدان معناست که در هرجایی که تواناییاش را داشتید، میتوانید با آنها مبارزه کنید. فرض کنید که اراضی ما توسط متجاوزان اشغال شده است، خداوند در اینباره در آیهی ۱۹۱ سوره بقره میفرماید: «وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ»؛ یعنی آنها را از همان جایی که شما را آواره کردهاند، بیرون برانید.
برخی از مستندات ، قواعد و مقررات حقوق بین الملل:
نقض اصل تفکیک و تمایز نظامیان از غیرنظامیان (قاعده ۱۲ از مجموعه قواعد عرفی حقوق بشردوستانه)، اصل تفکیک، به همراه اصل حمایت از غیرنظامیان، نقش بنیادی در حقوق بین المللی بشردوستانه دارند.
اصل ضرورت (بند ۳ ماده ۴۱ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو)
اصل تناسب (بند ۵ ماده ۵۱ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو)،
اصل احتیاط (بند ۱ ماده ۱۳ پروتکل دوم الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو)،
اصل منع حملات کورکورانه و بیهدف (بند ۴ ماده ۵۱ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو)
اصل حمایت ویژه از کودکان (ماده ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹) که تأکید بر حمایت ویژه از کودکان در مخاصمات مسلحانه دارد. * این کنوانسیون بالاترین تعداد دولتهای عضو در یک معاهدهی حقوق بشری، را دارد. 196 عضو درحالیکه اعضاء سازمان ملل 193 عضو است.
ارتکاب جرایمی چون محاصره کامل شهر، حمله مستقیم به بیمارستانهای غیرنظامی و نیروهای امدادگر و تجهیزات امدادی و هدف قرار دادن اماکن حمایتی ( ماده ۱۸ کنوانسیون چهارم ژنو1949 (هدف قرار دادن و قتل عامدانه غیرنظامیان (بند ۲ ماده ۵۱ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو)،
قتل جمعی (بندهای A و B ماده ۷ اساسنامه رم)
نسلکشی (کنوانسیون نسلکشی ۱۹۴۸) که همگی گواه جنایت پیشگی این نظام جعلی، خودکامه و طغیانگر است. و سایر اصول قراردادی و عرفی موجود و لازم الرعایه تابعین حقوق بین الملل در حقوق بشر از جمله: مادهی (۶) کنوانسیون حقوق کودک صراحتا به حق ذاتی زندگی کودکان تاکید داشته و در مادهی (۱۹) این کنوانسیون نیز به جلوگیری در خشونت و دسترسی به امکانات اولیهی زندگی پرداخته و مواد 24، 27، 28، 45 کنوانسیون مذکور که به اقسام حقوق کودک و اقدامات مقتضی در جهت حمایت و صیانت از حقوق کودکان.