به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، در حالیکه شهروندان عربستان انتظار داشتند، در پی اقداماتی که با نام اصلاحات آغاز شد، طعم مشارکت در حاکمیت را بچشند، اما عملا می بینند به جای گرفتن قدرت از تعداد محدودی از اعضای خاندان سلطنتی و سپردن آن به مردم، همه را یک جا به بن سلمان سپرده اند.
ولیعهد ماجراجوی سعودی پس از کسب قدرت بی سابقه در این کشور، با اقدامات خود پای در راهی نهانده که نه تنها کشور را از شرایط دشوار و گرفتار در آن نجات نداده، بلکه پیش از این، دیکاتورهای منطقه آن را آزموده اند و سرنوشت محتوم آنها سقوط بوده است.
فساد ساختاری
ایجاد ساختاری برای مبارزه با فساد از سوی شاه سعودی و سپردن سکان آن به ولیعهد را شاید بتوان به عنوان مهم ترین اقدام اصلاحی کشور در دوره جدید نام برد که در صورت درست اجرا شدن، می توانست بزرگ ترین مانع اصلاحات کشور طی سال های اخیر را از پیش روی بردارد . چند روز پس از راه اندازی این تشکیلات، قریب به 300 نفر از بازرگانان، سرمایه داران و شاهزادگان سعودی دستگیر و در یکی از هتل های چند ستاره ریاض زندانی شدند.
کمتر از سه ماه بعد از این اقدامات و پس از کلی حرف و حدیث شماری از افراد بازداشت شده در قبال پرداخت پول آزاد شدند و از سرنوشت بقیه هم خبری منتشر نشد. دادستان عربستان رقم دریافتی از بازداشت شدگان هتل 'ریتزکارلتون' را 107 میلیارد دلار اعلام کرد، اما هرگز معلوم نشد این میزان دریافتی با چه مکانیسمی به بیت المال بازگردانده شد، شاید اساسا قرار نبود این مبلغ به جایی جز حساب های ولیعهد واریز شود.مردم، پرچمی که ولیعهد جوان تحت عنوان مبارزه با فساد بر افراشته بود را با لو رفتن خرید تابلوی نفیس نقاشی و خانه ویلایی در یک کشور اروپایی از سوی وی، خیلی زود نقش بر زمین یافتند و پی بردند که راه اندازی این تشکیلات تنها اقدامی برای تسویه حساب های سیاسی و قدرتمند ساختن اقتصادی کسی بود که در قالب سخنان زیبا و دلفریب، قصد فریفتن خلق را داشت .
بسیاری از مردم با اعتراض به گسترده شدن فساد در ساختارهای نظام سیاسی کشور از اینکه اقدامی برای حل این معضل به عمل نیامده ، به شدت عصبانی هستند.کاربران عربستانی در فضای مجازی در واکنش به ادامه فساد در کشورشان با ساخت هشتگ های اعتراضی خشم خود را به این روند نشان داده اندفساد حتی به ادارات تحت امر بن سلمان هم کشیده شده است . همین چند روز پیش بود که دادستان عربستان از دستگیری یکی از مدیران اجرایی در وزارت دفاع کشور به اتهام دریافت رشوه میلیونی خبر داد.
شوک ناشی از انتشار این خبر آن هم در وزارت دفاع کشور ، موجی از بدبینی نسبت به ساختاری که ولیعهد کشورشان برای مبارزه با فساد تدارک دیده ، ایجاد کرد.
شهروندان عربستان معتقدند که بن سلمان به همراه برخی افراد نزدیکش، از یک سو سخن از مبارزه با فساد می زنند و از سوی دیگر به جمع آوری ثروت های غیر قانونی از محلی که به عموم مردم تعلق دارد، مشغول است.یکی از کاربران توئیتر نوشته بود: بن سلمان دو مشاور دارد که توئیت های زیادی را منتشر می کنند. گفته می شود نفوذ یکی از این دو مشاور، فراتر از همه وزرا از جمله وزیر خارجه عربستان است. مشاور دیگر بن سلمان هم به ورزش علاقه مند است و نقش ثروتمند عربی را بازی می کند که مشتری همه چیز است.مردم عربستان که این سالها تحت فشار افزایش قیمت ها به ویژه گرانی سوخت ، چند برابر شدن مالیات ها و در عین حال بیکاری بودند، شعار مبارزه با فساد ولیعهد را با هدف تامین کسری بودجه در جنگ یمن ارزیابی می کنند و می گویند: اگر قرار به برخورد و مبارزه با فساد در کشور باشد، ولیعهد باید این کار را از خانواده سلطنتی آغاز کند.
تزلزل در پایه های بقا
در دوران بن سلمان به دو عامل اصلی بقای آل سعود یعنی قبیله (خاندان سلطنتی) و مذهب به شدت لطمه وارد شده است . دوران کنونی در حالی شاهد یکی از بی نظیرترین کشمکش ها در درون خاندان سلطنتی است که در گذشته و در بدترین شرایط ، بسیاری از موضوعات در داخل خاندان سلطنتی حل و فصل می شد و موضوع به سطح جامعه کشیده نمی شد.
تردیدی نیست که بن سلمان در اقدامی که بیشتر به کودتا شبیه است، بدون نوبت و طی کردن مراحل و مناسک، قدرت در کشور را قبضه کرده است . او که به خوبی می داند این ترقی که به لطف حمایت پدرش صورت گرفته است و مورد رضایت خاندان سلطنتی نیست، به همین دلیل به کوچک ترین بهانه ای ، افراد مخالف را دستگیر و روانه زندان می کند.
او علاوه بر آنکه 'متعب بن عبدالله' فرزند شاه قبلی و رئیس گارد ملی و 'ولید بن طلال' میلیارد معروف سعودی و دیگر پسر عموی خود را برای مدتی میهمان هتل رتیز کارلتون کرد، دو تن دیگر از شاهزاده های معروف کشور به نام های 'عبدالعزیز بن فهد' و 'ترکی بن عبدالله' را هم بازداشت کرده، اما خبری از سرنوشت آنها در دسترس نیست .
گفته می شود عبدالعزیز بن فهد، 33 درصد از سهام شرکت 'ام بی سی' را در اختیار دارد. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، پسر عموی خود را در ماه سپتامبر سال 2017 بازداشت کرد. منابع رسانه ای می گویند، بازداشت بن فهد چند علت داشت که از جمله آنها تمایل بن سلمان برای دستیابی به بخشی از دارایی های او است.
بن فهد همچنین به 'محمد بن زاید' ولیعهد ابوظبی دشنام داده بود. بعضی از منابع رسانه ای می گویند، بن سلمان با بازداشت عبدالعزیز تلاش کرد محمد بن زاید را که متحد بن سلمان محسوب می شود، راضی کند.
ترکی بن عبدالله بن عبدالعزیز، دیگر شاهزاده ای است که از سرنوشت او پس از بازداشت، اطلاعی در دست نیست. ترکی بن عبدالله در دوره شاهی پدرش، امیر منطقه مکه مکرمه بود. او در ماه نوامبر گذشته بازداشت شد و همچنان سرنوشت او نامعلوم است.
و همه اینها در حالی بود که چنانچه گفته شد در گذشته و در بدترین شرایط هم پیامدهای اختلافات بین اعضای خاندان حاکم، مهار می شد تا وحدت آل سعود حفظ شود.
یکی دیگر از پایه های قدرت آل سعود طی سال های گذشته مذهب و مقامات مذهبی این کشور بوده است .
بن سلمان به منظور تحکیم پایه های قدرت خود در یک سال گذشته، قدرت دستگاه علمای مذهبی را به حاشیه برد، منتقدان را بازداشت کرد و با بازداشت بستگان و شاهزادگان و تجار برجسته و برخی مقامات بلندپایه و گرفتن مایملک و دارایی های آنان تلاش کرد تا نخبگان جامعه عربستان را به نحوی از سر راه بردارد.
ولیعهد سعودی در این مسیر، رهبران مذهبی افراطی و بسیار محافظه کار عربستان را با توسل به ترکیبی از این تدابیر اعم از ارعاب ، اجبار و استناد به سنتهای مذهبی به ویژه دیدگاه حاکم در میان علمای فوق محافظه کاران سعودی مبنی بر اینکه مسلمان باید از حاکم خود حتی اگر ظالم و غیر عادل باشد تبعیت و اطاعت کند ، به نحوی رام و مطیع کرده است.
این اقدامات علیه کسانی که سالها یکی از پایه های مشروعیت حکومت آل سعود را تشکیل داده اند، بسیار گران تمام شده و مترصد فرصتی برای قرار گرفتن در مقابل رژیم حاکم هستند.
برخی ازعلمای سعودی می گویند: درجه تغییرات در عربستان به درجه تنوع دیدگاه های علمای مذهبی بستگی دارد. به اعتقاد آنها تغییرات زمانی روی می دهند که میان علما اختلاف وجود داشته باشد و زمانی متوقف می شود که علما با هم یکصدا و هم نظر باشند.
اصلاحات منهای سیاست
ولیعهد سعودی از ابتدای روی کار آمدن در چارچوب برنامه ای با عنوان چشم انداز 2030 وعده انجام اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را به مردم کشورش داد. در زمینه اقتصادی ادعا شده که وابستگی به فروش نفت در این چشم انداز به صفر می رسد، بیکاری کاهش و رشد اقتصاد کشور بدون نفت افزایش خواهد یافت .
البته پیش بینی محافل مهم اقتصادی این است که برنامه اصلاحات بن سلمان در آینده با مقاومت روبرو خواهد شد. به طوری که روزنامه 'فایننشال تایمز' به نقل از دیپلمات های غربی مستقر در ریاض نوشت: مخالفت ها در خاندان حاکم علیه ولیعهد سعودی به دلیل اشتباه بزرگ او در جنگ یمن افزایش یافته است. همچنین نارضایتی مردمی در نتیجه شکست برنامه اقتصادی او رو به فزونی است.
در زمینه اجتماعی هم تسهیلاتی از جمله حق رانندگی زنان، حضور آنان در استادیوم های ورزشی، تاسیس سالن های سینما، برگزاری کنسرت های مختلط و از این قبیل امور در نظر گرفته شده تا مردم عربستان خوشحال شوند.
با وجود اینکه رژیم سعودی مدعی آغاز اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در کشور شده، اما از اصلاحات سیاسی خبری نیست.
دهها نفر از نویسندگان، روزنامه نگاران ، شعرا ، روحانیون ، تجار و کسبه با کوچک ترین انتقادی دستگیر و روانه زندان می شوند.
مخالفان در حالی زندانی شده اند که از حقوق خود به عنوان یک متهم هم محروم شده اند. دلیل بازداشت ، مکان نگهداری ، حق داشتن وکیل و دیدار با نزدیکان ، از جمله حقوقی است که برای بازداشت شدگان در عربستان بی معنا است.
سازمان عفو بین الملل هم هشدار داده است: مقام های عربستان از زمانی که بن سلمان به عنوان ولیعهد این کشور انتخاب شده، روند هدف قراردادن مخالفان را تشدید کرده اند.
'کاتیا رو' مسوول آزادی های عمومی و فردی در سازمان عفو بین الملل در تحلیل خود درباره گزارش این سازمان در سال 2018 میلادی گفت: ولیعهد سعودی اعلام کرده که دست به اصلاحاتی خواهد زد که هدف از آن اصلاح و مدرنیزه کردن کشور است و مثال بارز در این زمینه آزادی حق زنان در رانندگی است. اما این مسائل نادیده گرفتن حقوق بشر در عربستان را نمی پوشاند. جامعه مدنی به طور خشونت باری سرکوب می شود و مخالفان سیاسی، مدافعان حقوق بشر و روزنامه نگاران مورد هدف قرار می گیرند تا سکوت اختیار کنند.
'توماس فریدمن' در گزارشی در روزنامه 'نیویورک تایمزگ، بن سلمان ولیعهد سعودی را حاکمی مستبد و به روز به شمار آورد که به تقویت دمکراسی هیچ توجهی ندارد و در اطراف او چماقدارانی حضور دارند که بدترین توصیه ها را به او می کنند.پیش پیش بینی می شود این شاهزاده جوان سعودی نتواند به راحتی و سرعت به آرزوی خود برسد. علت این موضوع بسیاری از مسائل درونی و عینی است. برای عربستان بسیار سخت است به راحتی از هویت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ماجراجویی هایی که دهه ها به آن عادت کرده، چشم پوشی کند.هنوز پیگرد و فشار زیاد بر منتقدان رژیم و دستگیریهای خودسرانه و شکنجه در دستور کار است و هیچ نشانهای مبنی بر اینکه شاه حاضر است اندکی از قدرت مطلقه خود واگذار کند، وجود ندارد. این اصلاحات برای برخی جنبه نمادین دارد و آن را وسیلهای برای آراستن وجهه عربستان میدانند.
تکیه به آمریکا و اسرائیل
دولت سعودی به عنوان بازوی اجرایی دولت آمریکا در منطقه علاوه بر ایجاد تنش با همسایگان، دخالت در امور داخلی کشورهای عربی – اسلامی مانند سوریه ، عراق ، اردن ، فلسطین و قطر را در دستور کار قرار داده است .سعودی ها که تصور می کنند امنیت خود را با پول هایی که در جیب رئیس جمهوری آمریکا ریخته اند، خریداری کرده اند، تلاش دارند به عنوان ضلعی از مثلث شومی که آمریکا و رژیم صهیونیستی دیگر اضلاع آن را تشکیل می دهند، به مساله فلسطین به عنوان مهم ترین مساله جهان اسلام در چارچوب منافع صهیونیسم پایان دهند.
کشوری که زمانی یکی از کشورهای خط مقدم مبارزه و جنگ علیه رژیم صهیونیستی بود ، اکنون دست ها را بالا برده و در راه عادی سازی روابط با تل آویو گام بر می دارد. از حق آنان در اشغال سرزمین های اسلامی دفاع و پنهانی با مقامات آن دیدار می کند و اقدامات مردم فلسطین برای پایان دادن به اشغال سرزمین شان را ماجراجویی می خواند.
رژیم سعودی به پشتوانه حمایت آمریکا و اسرائیل، یمن فقیرترین همسایه خود را هدف آماج حملات نظامی قرار داده و طی سال گذشته دهها نفر از مردم آن را به خاک و خون کشیده و بخش اعظمی از زیرساخت های آن را نابود کرده است .چشم طمع به منابع نفت و گاز کویت به عنوان یکی دیگر از کشورهای همسایه دوخته و در تلاش است تا بخش دیگری از این سرزمین را به خود محلق کند، از پیشرفت 'کشوری کوچک با سیاستی بزرگ ' شاد نیست و اگرچه تلاش می کند آن را بی اهمیت نشان دهد، اما معلوم است که تمام حواسش به یافتن راهی برای سد کردن پیشرفت آن معطوف است .
خوش خیالی سعودی ها به وجود حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی آنها را گستاخ تر هم کرده است. هوای در افتادن با ایران به سرشان زده و با چشم های بسته از هر اقدام ضد ایرانی حمایت می کنند و از فرط خوشحالی بالا و پایین می پرند.دولتمردان سعودی فراموش کرده اند، بعد از عملیات تروریستی 11 سپتامبر که 15 تن از مجریان آن تبعه سعودی بودند، اولین واکنش آمریکایی ها، پیشنهاد تجزیه عربستان به سه کشور مجزا بود.طرح خاورمیانه بزرگ به تلاش برای تقسیم کشورهایی مانند سوریه وعراق محدود نیست، بی گمان هدف بعدی آن عربستان است، پس نباید به وعده های آمریکا و اسراییل دلخوش بود، لذا بهتر است سعودی ها،هشیار شده و از راهی که به دنبال آمریکا و اسرائیل طی کرده اند، باز گردند در غیر این صورت مردم دست به کار شده و سرنوشت محتوم دیکاتورهای منطقه این بار نصیب آل سعود خواهد شد.
منبع: ایرنا