به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر ، دهم آذر در تقویم به عنوان روز مجلس نامگذاری شده است. علت این نامگذاری شهادت آیتالله سیدحسن مدرس در روز دهم آذر ماه سال ۱۳۱۶ است.
آیتالله سیدحسن مدرس، فقیهی مجاهد و عالمی پرهیزکار بود که از چهرههای درخشان تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی این بزرگمرد در مقطع نهادینه شدن مشروطیت و نهاد مجلس در ایران، او را به شخصیتی ممتاز در میان مشاهیر ایران اسلامی تبدیل کرده است.
ولادت در زواره
آیتالله سیدحسن مدرس در سال ۱۲۴۹ خورشیدی در شهرستان زواره از توابع اصفهان متولد شد و در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه (شرضا) رفت و نزد پدربزرگش «میرعبدالباقی» درس خواند و پس از درگذشت پدربزرگش در شانزده سالگی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت.
تکمیل تحصیلات در نجف
سیدحسن مدرس تحصیلات خود را در اصفهان نزد علامه شیخمرتضیریزی و در سامرا و نجف نزد مراجعی چون «میرزای شیرازی»، «آخوند خراسانی» و «سیدمحمدکاظم یزدی» تکمیل کرد.
ورود به مجلس به عنوان مجتهد طراز اول
ورود رسمی آیتالله مدرس به عرصه فعالیت سیاسی و پارلمانی به فروردین ۱۲۸۸ بازمیگردد؛ زمانی که مجلس دوم افتتاح شد. در این زمان مدرس به عنوان مجتهد طراز اول به موجب اصل دوم متمم قانون اساسی ایران، مسئول انطباق مصوبات مجلس با اصول شرعی بود.
ایستادگی شهید مدرس در برابر مرعوب کردنها و تطمیعکردنهای مستکبران خارجی و قلدران داخلی
شهید مدرس در دوره سوم مجلس که در تاریخ ۱۴ آذر ماه ۱۲۹۳ شمسی توسط احمدشاه قاجار افتتاح شد، به عنوان نماینده مردم تهران راهی خانه ملت شد. شهید آیتالله مدرس در دوران نمایندگی خود، شاخصههای یک نماینده مردمی و اسلامی را به منصه ظهور گذاشت؛ وی در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیها و مرعوب کردنها و تطمیعکردنهای مستکبران خارجی و قلدران داخلی عصر خود ایستاد و پایمردی کرد و در حد استطاعت خود اجازه نداد منافع و مصالح دینی و ملی مردم ایران اسلامی، مود دست درازی بیگانگان و ایادی داخلی آنها قرار گیرد.
مهاجرت در واکنش به اقدام تجاوزکارانه روس و انگلیس
هنوز از عمر مجلس سوم یک سال نگذشته بود که جنگ جهانی اول آغاز شد؛ دولت ایران در جریان این جنگ اعلام بیطرفی کرد. ولی روس و انگلیس با نادیده گرفتن بیطرفی کشورمان، ایران را مورد تهاجم خود قرار دادند. در واکنش به اقدام متجاوزانه روسها و انگلیسیها، گروهی از نمایندگان مجلس سوم که در رأس آنها آیتالله مدرس قرار داشت به سمت قم و پس از آن به سمت کرمانشاه مهاجرت کردند و به نوعی قیامی را علیه متجاوزان ترتیب دادند. مهاجرین در کرمانشاه دولتی موقت تشکیل دادند که آیتالله مدرس جزو شخصیتهای اصلی این دولت بود و وزارت عدلیه آنرا هم برعهده داشت.
مخالفت غیورانه شهید مدرّس با یک قرارداد استعماری
شهید مدرس در دورانی که ردای نمایندگی مردم را بر تن داشت، اقدامات شجاعانه بسیاری را در برابر تضییع کنندگان حقوق مردم که در طیف مستکبرین و مستبدین قرار داشتند، ترتیب داد که یک نمونه از تجلی شجاعت و شهامت وی، مخالفت آن فقیه بزرگوار با قرارداد استعماری ۱۹۱۹ است. در سال ۱۲۹۸ شمسی وثوقالدوله در قامت نخست وزیر وقت، قراردادی هفت مادهای را به صورتی کاملا محرمانه با انگلیس منعقد کرد که این قرارداد به ۱۹۱۹ معروف شد.
مدرس در خصوص خطرهای قرارداد ۱۹۱۹ تاکید داشت که روح این قرارداد استقلال مالی و نظامی ایران را از بین میبرد. این فقیه و نماینده شجاع با روشنگریهای خود پیرامون قرارداد استعماری وثوقالدوله، بزرگترین قدرت استعماری زمان خود یعنی انگلستان را به زانو درآورد.
تلاش مذبوحانه انگلیسیها برای کاستن از اقتدار نهاد روحانیت
انگلیسیها که از فسخ قرارداد استعماری ۱۹۱۹ در نتیجه مجاهدتها و روشنگریهای آیتالله مدرس، به شدت عصبانی و زخم خورده بودند و مجددا پس از فتوای تحریم تنباکوی میرزای بزرگ، به عیانترین شکل ممکن، قدرت و نفوذ نهاد روحانیت را در جامعه مذهبی ایران مشاهده کردند، در صدد برآمدند تا از اقتدار روحانیت بکاهند. بطور کلی انگلیسیها برای پیشبرد نقشهها و اغراض شوم و ضدایرانی خود، بزرگترین مانع را روحانیت شجاع و متعهد و ارادت مردم ایران به نهاد دین و روحانیت میدانستند.
کودتای ننگین انگلیسی و روی کار آمدن رضاخان
از همین رو، انگلیسیهای خبیث، با برکشیدن دو فرد واداده و خائن به نامهای ضیاءالدین طباطبائی و رضاخان میرپنج، کودتایی را در ایران ترتیب دادند. این کودتای انگلیسی در سوم اسفند ۱۲۹۹ در تهران رخ داد و دو فرد مزدور انگلیس مورد اشاره، امور سیاسی و نظامی کشور را در جهت اغراض شوم انگلیس عهدهدار شدند تا زمینه قراردادهای استعماری را مشابه قرارداد ۱۹۱۹ فراهم آورند.
افشاگری شهید مدرّس علیه مهرههای خائن انگلیسی
شهید مدرس جزو نخستین شخصیتهایی بود که نسبت به توطئه انگلیس در روی کار آوردن ضیاءالدین طباطبائی و رضاخان، افشاگری کرد و دسائس و خیانتهای مهرههای انگلیس در ایران را برملا کرد.
نطق کوبنده آیتالله مدرّس در واکنش به توطئه رضاخان علیه ملت ایران
یکی از حوادث اسفبار که با دوران مجلس چهارم مصادف بود، طغیان رضاخان در مقام وزارت جنگ است. وی سعی داشت امور نظمیه، بودجه و قوای نظامی را تحت اختیار خود قرار دهد. شهید مدرس بدون آنکه از تشکیلات عنکبوتی رضاخان هراسی به دل راه دهد با قدرت معنوی فوقالعادهای مبارزه با این چهره منفور را آغاز کرد و در جلسه ۱۴۸ دوره چهارم مجلس که مصادف با ۱۲ مهر ۱۳۰۱ بود نطقی علیه رضاخان بیان کرد و اظهار داشت: در وضع کنونی امنیت مملکت در دست کسی است که اغلب ما از دست او راضی نیستیم و باید بدون ترس و پرده بگویم که ما قدرت داریم او را عزل کرده بر کنارش کنیم.
نسخه تجویز شده از انگلیس برای تجزیه ایران و هوشیاری آیتالله مدرّس در برابر این توطئه
رضاخان در جریان مجلس چهارم برای فریب مردم و عملی ساختن برنامههای استعمار انگلیس، بحث ایجاد نظام جمهوری را مطرح کرد و عدهای از به ظاهر نمایندگان مجلس نیز که در زمره عوامل انگلیس محسوب میشدند، طرح انگلیسی مطرح شده از جانب رضاخان را تبلیغ کردند و به صحن مجلس آوردند. شهید مدرس که سراسر وجودش برای اعتلای نام اسلام و ایران میتپید، با کیاست و تیزهوشی فوقالعادهای که داشت به سرعت متوجه شد که طرح ایجاد نظام جمهوری یک طرح انگلیسی برای تجمیع قدرت نزد فرد وابستهای همچون رضاخان است؛ لذا محکم و استوار در برابر این طرح ساخته و پرداخته شده توسط انگلیسیهای خبیث، علم مخالفت برافراشت.
اسائه ادب به ساحت روحانیت و مدرّس در مجلس و خشم مردم از این اتفاق
در زمان یکی از نطقهای مستدل آیتالله مدرس در مخالفت با استقرار نظام جمهوری -که در واقع یک نقشه شوم استعماری برای تجزیه ایران بود- فردی به نام «تدین» که از بوقچیهای رضاخان و از عوامل انگلیس بود سعی کرد با ایجاد آشوب و بلوا در صحن مجلس، مانع از نطق مستدل و کوبنده مدرس در مخالفت با طرح انگلیسی جمهوریت شود. این فرد پس از آنکه در به هم ریختن مجلس و ایجاد مانع در سخنرانی مدرس ناکام ماند، در خارج جلسه و هنگام تنفس، شخصی به نام «حسین بهرامی» معروف به احیاءالسلطنه را تحریک و تحریض کرد و این عنصر انگلیسی نیز به ساحت روحانیت و آیتالله مدرس اسائه ادب کرد و بر صورت نماینده شجاع و حق خواه مردم، سیلی زد؛ این سیلی و این جسارت باعث شد، عواطف مردم مسلمان و دلداه به روحانیت مردم ایران و تهران جریحهدار شود و جمعیت انبوهی برای اعتراض به نمایندگان مزدور انگلیس به سمت بهارستان محل تشکیل جلسات مجلس روانه شوند.
در این هنگام که انبوهی از مردم در حمایت از آیتالله مدرس در بیرون از ساختمان مجلس تجمع کرده بودند، نمایندگان وابسته به انگلیس با درماندگی، رضاخان را از راهی مخفیانه از مجلس بیرون بردند و شهید مدرس با آرامش کامل به میان مردم آمد و از بیداری و آگاهی آنان تشکر کرد.
تلاش مدرّس برای استیضاح رضاخان
در مجلس پنجم و در حالی که مسلمانان مبارز در توقیف و تبعید بودند و از هر سو فشارهای زیادی به مدرس و یارانش وارد میآمد، مدرس تنها راه چاره را مطرح کردن موضوع استیضاح رضاخان دانست. لذا در هفتم مرداد ۱۳۰۳ با مقدمهای ماهرانه و به دور از خشونت و جدل، جنایات رضاشاه را افشا کرد و متن استیضاح را که به امضای وی و تنی چند از یارانش رسیده بود قرائت نمود. ولی به دلیل جنجال و هیاهویی که طرفداران رضاخان و گروهی اراذل و اوباش به راه انداختند استیضاح مطرح نشد.
سوء قصد به آیتالله مدرّس با دسیسه چینی رضاخان
در دوره ششم مجلس مدرس ریاست سنی مجلس را عهده دار بود. در این مقطع مدرس و طرفدارانش تحت فشار بیشتری بودند و آن سید وارسته کمتر به مجلس میرفت و بیشتر مشغول تدریس بود. اما وقتی مخالفان و معاندان مشاهده کردند که فریاد حق طلبی مدرس خاموش نخواهد شد تصمیم به ترور او گرفتند که این حرکت آنان نافرجام ماند و تیرهای شلیک شده بازو و کتف مدرس را مجروح کرد و مدرس پس از ۶۴ روز سلامتی خود را بازیافت و در ۱۱ دی ماه ۱۳۰۵ در مجلس حاضر شد.
انتخابات فرمایشی رضاخانی
با فرارسیدن دوره هفتم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۷ رضاخان تصمیم گرفت به هر نحو ممکن از ورود مدرس و یارانش به مجلس جلوگیری کند و به همین دلیل انتخاباتی کاملا فرمایشی برگزار کرد. به نحوی که حتی یک رأی به نام مدرس از صندوقها بیرون نیامد به همین علت مدرس در مجلس درس خود گفت: اگر ۲۰ هزار نفر از مردمی که در دوره گذشته به من رأی دادند همگی مرده باشند یا رأی نداده باشند پس آن یک رأی را که خودم به خودم دادم چه شده است!
تبعید آیتالله مدرّس به خواف
سرتیپ درگاهی رئیس شهربانی تهران که عداوتی خاص با مدرس داشت، برای خوش خدمتی به انگلیس و رضاخان قلدر در پی فرصتی می گشت تا زهر خود را فرو ریزد. به همین منظور در شب دوشنبه شانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ به همراه چند پاسبان مسلح به منزل مدرس رفته، پس از مضروب و مجروح کردن اهل خانه و هتک حرمت شهید مدرس ،وی را سر برهنه و بدون عبا دستگیر کردند و به قلعه خواف تبعید نمودند.
شهادت در کاشمر
آن شهید والامقام دوران تبعید را علیرغم اوضاع مشقت بار با روحی شاداب و چهرهای ملکوتی سپری کرد. آن فقیه فرزانه پس از ۹ سال اسارت در قلعه خواف به دنبال اجرای نقشه رضاخان روانه کاشمر شد و در حوالی غروب ۲۷ رمضان ۱۳۵۶ قمری مطابق با دهم آذر ۱۳۱۶ شمسی سه جنایتکار و اجیر شده توسط رضاخان به نامهای «جهانسوزی»،«خلج» و «مستوفیان» نزد مدرس آمده و چای سمی را به اجبار به او دادند و چون دیدند از اثر سم خبری نیست عمامه سید را در حین نماز از سرش برداشته، برگردنش انداختند و آن فقیه بزرگوار را به شهادت رساندند.
هماکنون آرامگاه، شهید آیتالله مدرس این فقیه فرزانه در شهر کاشمر زیارتگاه دوستدران اسلام ناب و اعتلای ایران اسلامی میباشد.
شهیدی که القاب برای او کوچک است
حضرت امام خمینی(ره) در رابطه با شهید آیتالله مدرس، میفرمایند: در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک مینمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ارزش این شخصیت عالیمقام را نمیتواند درک کند.
هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در مدرّس اثر نمیکرد
مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۷۸، طی بیاناتی در دیدار کارگزاران حج مدرّس، درباره شخصیت شهید مدرس، فرمودند: خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علیالظّاهر فضا را بر ضدّ او آنچنان متشنّج کرده بودند که علیهش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نماینده خوب در مجلس است. بعضیها زود مرعوب میشوند! من بارها عرض کردهام که قدرتهای استکباری - یعنی همین قدرتهای سلطهگرِ جهانی - که مرتّب روی این کشور و آن کشور دست میاندازند و دولتها و ملتها را زیر یوغ خودش میکشانند، عمده کارشان از ترساندن میگذرد. قدرت واقعیشان آن قدر نیست که بر زبان میآورند.
مجلس باید مظهر عزّت ملّی و اقتدار و استحکام نظام باشد
معظمله همچنین در دیدار نمایندگان و کارکنان مجلس دهم در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ شاخصهای کلی یک مجلس را بیان فرمودند که تامل مجدد در این شاخصها با توجه به اینکه در روز مجلس قرار داریم، ضروری است؛ ایشان در آن دیدار فرمودند:
مجلس باید مظهر عزّت ملّی و مظهر اقتدار و استحکام نظام باشد؛ مجلس این است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه مجلس، منتخب عموم مردم کشور در جاهای مختلف است که با یک انگیزهای آمدهاند این شخص را -این برادر را، این خواهر را- انتخاب کردهاند. و امام فرمودند که مجلس، عصارهی فضایل ملّت است؛ این نکته، نکتهی مهمّی است؛ توجّه کنید: عصارهی فضایل، نه عصارهی همهی خصلتها! بعضی از خصلتها جزو فضایل نیست. مجلس بایستی عصارهی فضایل ملّت باشد. فضایل این ملّت هم خیلی زیاد است. مجلس نباید نماد تردید باشد، نماد خودکمبینی باشد؛ نباید نماد یأس و نومیدی یا نماد عدم اعتنا و عدم مبالات به مسائل کشور باشد. نباید مجلس نشان بدهد که نگاهش به ظرفیّتها و تواناییهای ملّی، نگاه مأیوسانه است؛ این فضایل ملّت که باید اینجا عصارهی آنها جمع بشود، این چیزها است.