X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: دوشنبه 03 خرداد 1389

آشنایی با سازمان عفو بین‌الملل (Amnesty International)

شهروز شهوند

در نیمه دوم قرن بیستم پس از پشت سر نهادن تکرار تجربه دهشتناک جنگ جهانی اول در مقیاسی وسیع تر در قالب جنگ جهانی دوم ، و گذر از آن همه فاجعه با جریحه دار شدن احساس جامعه جهانی ازاین حجم عظیم آتش و خون ، شاهد شکل گیری و تاسیس نهادهایی به منظور ممانعت از تکرار تاریخ جنگ سالار این نیمه و تجاوز به حقوق انسانی بودیم . ظهور حکومت های توتالیتر پس از جنگ اول و به دنبال آن وقوع جنگ دوم ابعاد ددمنشانه سرشت برساخته های بشری را آشکار ساخت و کسانی را که نگران "آینده انسان" بودند به فکری عمیق فرو برد . پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان نوع بشر را از شر شرارت های دامن گستر آن روزگار رهانید ،راه های گوناگونی را تا کنون پیش پای ما نهاده است . آزمودن و پیمودن مسیر های پیشنهادی اینک یر خزانه تجربه ما در دفاع از حقوق انسان ها افزوده است و خود پدید آورنده شیوه های جدید ی در نقاطی از جهان شده است که نیم قرن پیش کسی راگمانآن در سر نمی آمد.
‌● تاریخ اولیه (۱۹۶۱-۱۹۷۹)
عفو بین الملل بوسیله یک وکیل انگلیسی به نام " پیتر بنسون" در جولای ۱۹۶۱ در شهر لندن پایه گذاری شد . براساس شرحی که بنسون داده او در نوامبر ۱۹۶۰ در شبکه راه آهن زیر زمینی لندن در حال رفتن بوده است وقتی که خبری را میخواند که دو دانشجوی پرتغالی به خاطر" نوشیدن مشروب به سلامتی آزادی" به هفت سال حبس محکوم شده اند .بنسون بعد ها در مقاله مشهورش در روزنامه آبزرور به نام " زندانیان فراموش شده " واکنش خود را به این موضوع اینگونه توصیف میکند : " هر روز هفته روزنامه را که باز میکنی داستانی از یک جایی و درباره یک کسی پیدا میکنی که که حبس شده یا مورد شکنجه قرار گرفته یا به دار آویخته شده است چرا که عقاید او برای حکومتش غیر قابل پذیرش بوده است ... در این هنگام خواننده روزنامه دچار یک حس تهوع آور ناتوانی میشود .با این حال اگر این حس انزجار بتواند به صورت واحد و در قالب یک اقدام مشترک در آید کارهای موثری میتواند انجام بگیرد " .بنسون و دوستش اریک بیکر پس از مشاوره با دیگر نویسندگان ، دانشگاهیان و حقوقدانان و بویژه الک دیگز - یک عضو منظم و کارورزیده حزب کمونیست - از طریق لوییس بلوم کوپر به دیوید استر -ویراستار روزنامه آبزرور - که در ۲۸ مه ۱۹۶۱ مقاله بنسون را منتشر کرد ، نا مه ای نوشت . مقاله مذکور توجه خوانندگان را به" آنهایی که زندانی شده ، تحت شکنجه قرار گرفته یا اعدام شده اند چرا که عقاید یا مذهبشان برای حکومتشان قابل پذیرش نیست "، یا نحوه دیگری از نقض مواد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر به وسیله حکومت ها ، جلب میکرد .
این مقاله نقض حقوق بشر در مقیاس جهانی در زمینه هایی چون محدودیت هایی برای ازادی مطبوعات ، احزاب سیاسی اپوزیسیون ، دادرسی عمومی بموقع قبل از محاکمه عادلانه و حق پناهندگی سیاسی را به تصویر کشید . این مقاله کمپین " درخواست برای عفو ، ۱۹۶۱" را به راه انداخت که هدف آن بسیج افکار عمومی به نحوی سریع و وسیع برای دفاع از افرادی که بنسون آنها را زندانیان عقیدتی "Prisoners of Conscience" مینامید بود .
" درخواست برای عفو ، ۱۹۶۱" در روزنامه های بین المللی دیگر در شماری وسیع تجدید چاپ شد . در همان سال بنسون یک کتاب به نام " شکنجه ۱۹۶۱" که مواردی از چندین تحقیق و گرد آوری توسط بنسون و بیکر درباره زندانیان عقیدتی را در برداشت ، منتشر نمود . به دنبال تلاش های بنسون و بیکر ، نخستین نشست بین المللی در ماه جولای برگذار شد که نمایندگانی از بلژیک ،بریتانیای کبیر ، فرانسه ، آلمان ،ایرلند ، سوئیس و ایالات متحده در آن حضور داشتند . در این نشست رهبری تصمیم گرفت که "درخواست " باید پایه های یک سازمان دائمی را شکل بدهد . که در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۲ رسما به نام " عفو بین الملل" نامگذاری شد.
آنچه که به عنوان یک درخواست کوچک آغاز شده بود به زودی به یک جنبش دائمی بین المللی مبدل شد که به منظور حمایت از کسانی که به خاطر بیان غیر خشونت بار دیدگا هایشان زندانی شده اند و همچنین تامین تصدیق جهانی مواد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر ملل متحد ، کوشش مینمود .
از همان آغاز تحقیقات و کمپین در فعالیت های عفو بین الملل جای داشت . یک کتابخانه به منظور اطلاع از وضعیت زندانیان عقیدتی تاسییس شد و شبکه گروه های محلی -که گروه های " سه تایی" نامیده شد - آغاز به کار کرد . هر گروه به نیابت از طرف سه زندانی ، از هر کدام از مناطق ایدئولوژیک جهان آن موقع - کمونیست ، کاپیتالیست و در حال توسعه - کار میکرد.
در میانه ده ۱۹۶۰ حضور جهانی عفو بین الملل رو به رشد بود و دبیر خانه بین المللی و کمیته اجرایی بین المللی به منظور مدیریت سازمان های ملی عفوبین الملل - که section نامیده میشد و در چندین کشور ایجاد شده بود - تاسیس شد . نهضت بین المللی به منظور توافق بر سر اصول و تکنیک های بنیادین خود شروع به کار کرد . برای نمونه مسئله اینکه آیا زندانیانی که از خشونت طرفداری کرده اند - مانند نلسون ماندلا- را میتوان به عنوان زندانی عقیدتی قبول نمود یا نه ، مطرح شد و همگی متفق القول بر آن بودند که نمیتوان به چنین زندانیانی عنوان " زندانی عقیدتی " را داد . گذشته از کار کتابخانه و گرو ه های نامبرده ، فعالیت های عفو بین الملل به منظور کمک به خانواده های زندانیان ؛ فرستادن ناظرانی به محاکمات ، تاسیس نمایندگی در نزد حکومت ها ، و پیدا کردن پناهندگی و کار در خارج از کشور برای آنان ، گسترش یافت . عفو بین الملل در سال ۱۹۶۵نخستین گزارشات خود درباره وضعیت زندانیان در پرتغال ، افریقای جنوبی و رومانی را منتشر کرد و و از قطعنامه ملل متحد برای تعلیق و برانداختن نهایی مجازات اعدام برای جرائم سیاسی در زمان صلح حمایت کرد. فعالیت و نفوذ عفو بین الملل به نحو فزاینده ای در میان سازمان های بین دولتی افزایش یافت .تا پیش از پایان دهه ۱۹۶۰ بوسیله سازمان ملل ، شورای اروپا و یونسکو به عفو بین الملل " مقام مشورتی " اهدا شد .
هدایت عفو بین الملل در دهه ۱۹۷۰ در دست سین مک برایدSean McBride و مارتین انالس martin ennals قرار داشت . هنگام کار برای زندانیان عقیدتی ، دامنه شمول موضوعات پیگیر توسط سازمان به مسائلی چون " محاکمات عادلانه" و مخالفت با بازداشت طولانی مدت بدون محاکمه (ماده ۹ اعلانیه جهانی حقوق بشر) ، و بویژه شکنجه زندانیان (ماده ۵ اعلانیه جهانی حقوق بشر ) گسترش یافت . عفو بین الملل معتقد بود که دلایل اساسی حکومت ها برای شکنجه زندانیان، کسب اطلاعات و یا سرکوب مخالفت بوسیله استفاده از ترور یا هر دو است .
بعلاوه آنچه که موجب نگرانی میشد صدور روش های پیچیده تر، تجهیزات و آموزش های شکنجه به کشور های دست نشانده بود . عفو بین الملل از کشورهایی که به نظر میرسید ادعاهای مربوط به شکنجه زندانیان در آن رایج است گزارشاتی جمع آوری کرد و کنفرانس های بین المللی را درباره شکنجه سامان داد. سازمان همچنین خواستار نفوذ افکار عمومی به منظور وارد آوردن فشار به حکومت های ملی با سازمان دادن به کمپین هایی برای" لغو شکنجه" شد که چندین سال ادامه یافت .اعضای عفو بین الملل از ۱۵۰۰۰ نفر در سال ۱۹۶۹ به ۲۰۰۰۰۰ در سال ۱۹۷۹ رسید . این رشد منابع سازمان را قادر ساخت تا برنامه اش -بیرون از دیوارهای زندان -که شامل کار بر روی موضوعاتی چون مفقودین ، مجازات اعدام و حقوق پنا هندگان بود را توسعه دهد. یک تکنیک جدید تحت عنوان " اقدام فوری" با هدف بسیج سریع اعضا پیش رو گذاشته شد . اولین اقدام فوری در ۱۹ مارس ۱۹۷۳ به نیابت از" پروفسور لوئیز باسیلیو روسی"، یک برزیلی آکادمیک که بنا به دلایل سیاسی دستگیر شده بود صورت گرفت. لوئیز شخصا معتقد بود که درخواست عفو بین الملل بسیار مهم بود :" من میدانستم که مورد من همگانی شده است ، من میدانستم آنها دیگر نخواهند توانست که مرا بکشند. پس از فشار روی من کاسته شد و شرایط بهبود یافت ".
عفو بین الملل در سطح بین دولتی به منظور کاربست "حداقل استاندارد های قانونی ملل متحد در رفتار با زندانیان " و کنوانسیونهای بشردوستانه موجود ، به منظور تضمین تصویب دو میثاق حقوق بشر ملل متحد-که در سال ۱۹۷۶ به اجرا در آمد و در حصول به قطعنامه ۳۰۵۹ ملل متحد که رسما شکنجه را محکوم کرد مفید واقع شد و حکومت ها را به وفاداری به ابزارها و مقررات موجود که این اعمال را ممنوع میکرد فرا خواند- پافشاری کرد .در سال ۱۹۷۲ و در کمیسیون حقوق بشر بین آمریکایی، "مقام مشورتی" به عفو بین الملل اهدا شد . در ساال ۱۹۷۴ سین مک براید Sean McBride ، رییس کمیته اجرایی بین المللی عفو بین الملل، به خاطر تخصیص تلاش طولانی مدتش برای حقوق بشر جایزه نوبل صلح را دریافت نمود .
● تاریخ متاخر (۱۹۸۰-۲۰۰۸)
در دهه ۱۹۸۰ عفو بین الملل به عنوان یک جایزه دار صلح نوبل و برنده جایزه حقوق بشر ملل متحد انتقادات بیشتری از حکومت ها کرد. اتحاد جماهیر شوروی ادعا کرد که عفو بین الملل کارهای جاسوسی را هدایت میکند ، حکومت مراکش عفو بین الملل را به عنوان مدافع یاغیان و قانون شکنان محکوم کرد و حکومت آرژانتین گزارش سالانه عفو بین الملل در سال ۱۹۸۳ را مردود شمرد . در طول دهه ۱۹۸۰ ، عفو بین الملل به کارزار برای زندانیان عقیدتی و شکنجه ادامه داد . مسایل جدیدی شامل کشتارهای خودسرانه و خارج از صلاحیت قضایی دادگاه ، نقل و انتقالات نظامی ، امنیتی و پلیسی؛ قتل های سیاسی و ناپدید شدن برخی افراد مطرح شدند.
در سال های پایانی این دهه، شمار رو به افزایش پناهندگان در گستره جهان یک موضوع نگران کننده مشهود برای عفو بین الملل بود . زمانیکه بسیاری از پناهندگان جهانی آن موقع به خاطر جنگ و قحطی جابجا شده بودند عفو بین الملل ، به تبعیت از قیمومیت آن، فعالیت خود را بر روی کسانی که فرار کرده بودند متمرکز ساخت ،چرا که نقض حقوق بشر اقتضا می کرد که از آن ممانعت به عمل آید . این بحث مطرح شد که حکومت ها بیش از متمرکز شدن روی محدودیت های جدید برای ورود پناه جویان ، نقض حقوق بشر را که موجب تبعید و جلای وطن مردم شده است مورد توجه قرار بدهند .صرف نظر از کمپین دوم درباره شکنجه در طول نیمه اول این دهه ،بزرگترین کمپین دهه ۱۹۸۰ تور " اینک حقوق بشر !" بود که بسیاری از نوازندگان مشهور و دسته های نمایش ، کنسرت هایی برای چهلمین جشن سالیانه اعلامیه جهانی حقوق بشر برگذار کردند.
سراسر دهه ۱۹۹۰ عفو بین الملل با هدایت دبیر کل سنگالی خود پیر سینpierre sane به افزایش تعداد اعضای خود به ۲.۲ میلیون نفر در ۱۵۰ کشور و منطقه ادامه داد . عفو بین الملل به کار بر روی طیف وسیعی از موضوعات و وقایع جهانی ادامه داد. برای نمونه گروه های افریقای جنوبی در سال ۱۹۹۲ به عفو بین الملل پیوستند و میزبان پیر سین برای ملاقات با حکومت آپارتاید به منظور وارد کردن فشار برای انجام بازرسی در باره ادعایی راجع به تجاوز و بد رفتاری پلیس، پایان بخشیدن به فروش اسلحه به مناطق دریاچه بزرگ great lake) ) و لغو مجازات اعدام شدند .
در دهه ۱۹۹۰ میلادی عفو بین الملل وادار به انجام واکنش نسبت به وقوع نقض حقوق بشر در زمینه گسترش منازعات مسلحانه در مناطقی نظیر : آنگولا ، تیمور شرقی ، خلیج فارس، سومالی و یوگوسلاوی سابق شد . عفو بین الملل نسبت به مداخلات نظامی خارجی در این منازعات مسلحانه موضعی از سر مخالفت یا حمایت اتخاذ نکرد .عفوبین الملل استفاده از زور ، حتی نیروی زورمرگبار، را رد نکرد (و نمیکند) یا از طرف های درگیر تقاضا نکرد تا سلاح های خود را زمین بگذارند . در عوض ، انگیزه های پشت مداخله خارجی و گزینشگری اقدامات بین المللی نسبت به منافع استراتژیک آنهایی که قشون و نیروهایی را فرستاده بودند مورد پرسش قرار داد . اینگونه استدلال شد که می بایست اقدامات به موقعی به منظور جلوگیری از تبدیل شدن "مسائل حقوق بشر " به " فجایع حقوق بشر " و پیش آمدن وضعیتی که در آن هم مداخله و هم انفعال نشان دهنده شکست جامعه بین المللی باشد ، صورت بگیرد .
هر فدر هم که عفو بین الملل در جلو بردن مسئله به رسمیت شناختن جهانشمولی حقوق بشر پیش رونده بود ،این کمپین Get Up, Sign Up""بود که۵۰امین سال اعلامیه جهانی حقوق بشر را نشان داد. ۱۳ میلیون امضا در حمایت از اعلامیه جمع آوری شد و در ۱۰ دسامبر ۱۹۹۸ (روز جهانی حقوق بشر) در شهر پاریس یک کنسرت موسیقی برگذار شد.
عفو بین الملل به طور ویژه توجه خود را به تجاوزات صورت گرفته در حق گروه های خاص شامل : پناهندگان ، اقلیت های نژادی ، قومی و مذهبی ؛ زنان و کسانی که اعدام شدند یا در ردیف مرگ قرار داشتند، معطوف کرد . گزارشی راجع به مجازات اعدام به نام " when the state kills" و کمپین " حقوق زن ، حقوق بشر است " ، اقدامات کلیدی برای دو مسئله متاخر بودند و نشان داد که هنوز عفو بین الملل به میزان بالایی یک سازمان گزارشگر و کارزار کننده است .
در سطح بین دولتی ، عفو بین الملل در حمایت از ایجاد کمیساریای عالی ملل متحد برای حقوق بشر (تاسیس شده در سال ۱۹۹۳) و یک دادگاه جنایی بین المللی (تاسیس شده در سال ۲۰۰۲) به بحث و مذاکره پرداخت . بعد از سال ۲۰۰۰ دستور کار عفو بین الملل به چالش های برآمده از جهانی شدن و و تاثیرات حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده معطوف شد . مسائل مربوط به جهانی شدن منجر به یک جابجایی عمده در سیاست های عفو بین الملل شد ، دامنه کار سازمان با در برگرفتن حقوق فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی- حوزه ای که در گذشته کمتر روی ان کار شده بود - گسترش یافت . عفو بین الملل احساس کرد که این جابجایی و تغییر رویه بسیار مهم بود ، نه فقط به خاطر باوربخشیدن به اصل عمومی تقسیم ناپذیری حقوق بشر ، بلکه به خاطر قدرت فزاینده کمپانی ها و تحلیل رفتن بسیاری از دولت - ملت ها به عنوان یک پیامد جهانی شدن .
متعاقب حملات ۱۱ سپتامبر دبیر کل جدید عفو بین الملل، آیرین کان Irene Khan گزارش داد که یک مقام ارشد حکومتی به نمایندگان عفو بین الملل گفته است : " نقش شما با فروریختن برج های دوقلو در نیویورک فرو پاشیده شد ". در سال های متعاقب حملات ، برخی از پیشرفت های حاصله بوسیله سازمان های حقوق بشری در طی دهه های گذشته، دچار فرسایش شد . عفو بین الملل استدلال میکند که حقوق بشر اساس امنیت همه بود نه مانعی در برابر آن . وقتی که کان در سال ۲۰۰۵ بازداشتگاه های امریکا در خلیج گوانتانامو را با "گولاگ شوروی" همانند دانست ، بی درنگ با انتقاداتی از سوی حکومت بوش و واشینگتن پست مواجه شد .
در طول نیمه اول دهه جدید ، عفو بین الملل توجه خود را به موضوعاتی نظیر خشونت علیه زنان ، کنترل تجارت جهانی اسلحه و اهمیت کارایی ملل متحد معطوف داشت . اعضای سازمان که در سال ۲۰۰۵ نزدیک به دو میلیون نفر میشدند به تلاش برای زندانیان عقیدتی ادامه دادند.
عفو بین الملل در ارتباط با جنگ عراق، در ۱۷ مارس ۲۰۰۸ گزارش داد: با وجود اینکه ادعا میشود اوضاع امنیتی در ماه های اخیر در عراق بهبود یافته است ، وضعیت حقوق بشر پس ازگذشت ۵ سال از آغاز جنگ درسال ۲۰۰۳، مصیبت بار است.
● کار
پنج حوزه کلیدی وجود دارد که عفو بین الملل به آنها رسیدگی میکند : حقوق زنان ، حقوق کودکان ، پایان بخشیدن به شکنجه و اعدام ، حقوق پناهندگان و حقوق زندانیان عقیدتی. برخی از اهداف ویژه سازمان به قرار زیر می باشند : لغو مجازات اعدام ، پایان دادن به اعدام های خودسرانه و خارج از صلاحیت بررسی قضایی و ناپدید شدن افراد ، تضمین محاکمه فوری و عادلانه برای همه زندانیان سیاسی ، تضمین آموزش رایگان برای همه کودکان در سر تا سر جهان ، مبارزه با مصونیت از نظام عدالت ، پایان دادن به استخدام و استفاده از کودکان به عنوان سرباز، آزاد کردن همه زندانیان عقیدتی ، توسعه حقوق فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی برای تمامی جوامع به حاشیه رانده شده ، حمایت از مدافعان حقوق بشر ، بالا بردن مدارای مذهبی ، توقف شکنجه و بدرفتاری ، توقف کشتارهای غیر قانونی در منازعات مسلحانه و حمایت کردن از حقوق پناهندگان ، مهاجران و پناه جویان .
آماج عفو بین الملل تنها حکومت ها نیستند بلکه موجودیت های غیر حکومتی و اشخاص خصوصی (بازیگران غیر دولتی ) را نیز در بر میگیرند .
به منظور پیش بردن این اهداف ، عفو بین الملل چندین تکنیک را برای اطلاع رسانی عمومی و بسیج افکار عمومی توسعه داده است . سازمان به انتشار گزارشات بیطرفانه و دقیق رسیدگی میکند. گزارش ها از طریق مصاحبه با زندانیان و دیگر زیان دیدگان و دیگر کسانی که حقوقشان نقض شده و نمایندگا ن آنها، بازماندگان و خانواده های کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، وکلا و روزنامه نگاران، پناهندگان ، دیپلمات ها ،گروه های مذهبی و انجمن های کارگری، آژانس های بشر دوستانه و دیگر سازمانهاو مدافعان حقوق بشر ، مصاحبه با مقامات رسمی ، نظارت بر جریان محاکمات ، کار با فعالان محلی حقوق بشر و دیدبانی رسانه های گروهی بدست میآید . قبل از هر گونه بیان ، انتشار یا صدور گزارشی ، متن آن به دقت مورد بررسی قرارمیگیرد تا اطمینان حاصل شود که آن به واقع درست و صحیح است ، از نظر سیاسی بی طرفانه و سازگار با رسالت عفو بین الملل باشد . هنگامی که عفو بین الملل بیش از وقایع بی چون و چرا با اظهارات و ادعا ها سرو کار دارد ، این را به طور شفاف در یافته هایش می آورد و به منظور انجام تحقیقات بیشتر از حکومت ها درخواست بازرسی میکند.اگر عفو بین الملل دچار اشتباهی شود اصلاحیه ای صادر می نماید .نتیجتا گزارش عفو بین الملل به خاطر قابلیت اطمینان آن مورد تصدیق قرار میگیرد
هدف سازمان انتشار بموقع جراید و نشر اطلاعات در خبر نامه ها و دیگر وب سایت ها می باشد . عفو بین الملل همچنین مامورین رسمی ای به کشور ها به منظور انجام تحقیقات و بازرسی های مودبانه اما مصرانه و پیگیر می فرستد.
اگر عفو بین الملل توان دسترسی رسمی به یک کشور را نداشته باشد ، تیم تحقیقاتی ممکن است برمنابع اطلاعاتی خارج از کشور شامل گزارش رسانه های خبری ، کارشناسان ، پناهندگان ، نمایندگان دیپلماتیک و مدافعان حقوق بشر تکیه کنند . کمپین ها برای بسیج افکار عمومی میتواند شکل فردی ، کشوری یا موضوعی بگیرد .امروزه تکنیک های بسیاری نظیر درخواست مستقیم (برای نمونه، نامه نگاری) ، رسانه های گروهی و کارهای تبلیغاتی و تظاهرات عمومی، گسترش یافته است . تبلیغات از طریق رسانه های خبری و اینترنت پیام سازمان را به زبان های مختلف به میلیون ها انسان می رساند .کمپین می تواند زندگی قربانیان نقض حقوق بشر و بازماندگان آنها،فعالان و مدافعان حقوق بشر و حتی ناقضین آن را دگرگون کند.
در وضعیاتی که نیاز به توجه فوری است ، عفو بین الملل شبکه های اقدام فوری موجود یا شبکه های واکنش به بحران را فرا می خواند. برای بقیه موارد ، اعضا را احضار میکنند . این مسئله نیز در نظر گرفته میشود که منابع انسانی بزرگ خود یک توانایی دیگر کلیدی می باشد .
● سازمان
عفو بین الملل تا حدود زیادی از اعضای داوطلب ساخته شده است اما شمار کمی کارمند حقوق بگیر نیز در خود نگه می دارد . در کشور هایی که عفو بین الملل حضور نیرومندی دارد ، اعضا در دسته هایی به نام بخش""SECTION سازمان داده شده اند . بخش ها معمولا فعالیت های بنیادی عفو بین الملل را به وسیله تعداد قابل توجهی عضو ، که برخی از آنان گروه هایی را تشکیل میدهند ، و کارمندان تخصصی ، هماهنگ میکنند . هر کدام از آنان دارای هیئت مدیره ای می باشد . در سال ۲۰۰۵ در سر تا سر جهان ۵۲ بخش وجود داشت .ساختارها "Structures"از دیگر تقسیمات سازمان می باشند . ساختار ها همچنین فعالیت های بنیادی را هماهنگ میکنند اما اعضای کمتر و تعداد کارمندان محدودی دارند .در کشور هایی که در آن بخش ها یا ساختار ها حضور ندارند، مردم میتوانند به عنوان " اعضای بین المللی " حضور داشته باشند . دو مدل سازمانی دیگر نیز وجود دارد : " شبکه های بین المللی " که موضوعات خاصی را ترویج میکند یا یک شخصیت خاص دارد و " گروه های وابسته " ، که کارهایی مانند گرو های بخشی انجام میدهند ، اما در حالتی ایزوله .
سازمان هایی که در بالا از آنها نام برده شد بوسیله یک شورای بین المللی (international council)، که بوسیله یک رییس شورای بین المللی هدایت میشود ، نمایندگی میشوند. اعضای بخش ها و ساختار ها برحسب تعداد اعضایشان حق منصوب کردن یک یا شمار بیشتری نماینده در شورا را دارند . شورای بین المللی ممکن است نمایندگانی از شبکه های بین المللی و دیگر شخصیت ها به جلسات خود دعوت نماید ، اما تنها نمایندگان بخش ها و ساختار ها حق شرکت در رای گیری ها را دارند . کارکرد شورای بین المللی گماشتن و پاسخگو نگه داشتن هیئت حاکمه داخلی و تعیین مسیر حرکت نهضت است . شورای بین المللی هر دو سال یکبار تشکیل جلسه می دهد .
کمیته اجرایی بین المللی (IEC) که توسط رییس کمیته اجرایی بین المللی اداره میشود ، شامل هشت عضو و یک صندوقدار است . این اعضا توسط شورای بین المللی و به نمایندگی از آن انتخاب میشوند و سالی دو بار تشکیل جلسه میدهند . وظیفه کمیته اجرایی بین المللی تصمیم گیری به نمایندگی از عفو بین الملل ، اجرای استراتژی طرح شده توسط شورای بین المللی ، و تضمین مطابقت آن با اساسنامه و قوانین موضوعه سازمان است .
دبیر خانه بین المللی مسئول هدایت و انجام امور روزانه عفو بین الملل طبق دستور العمل کمیته اجرایی بین المللی و شورای بین المللی است . این دبیر خانه تقریبا توسط ۵۰۰ کارمند تخصصی عضو و در راس آن یک دبیر کل اداره میشود . دبیر خانه بین المللی چندین برنامه کاری را اداره میکند : سازمان ها و حقوق بین الملل ، تحقیقات ، کمپین ها ، بسیج نیرو ها ؛ و ارتباطات.
دفتر دبیرخانه از زمان تاسیس در نیمه دهه ۱۹۶۰ در لندن واقع شده است .
عفو بین الملل تا حدود زیادی بوسیله کمک بلاعوض و حق الزحمه ای که اعضای آن در سر تا سر جهان می پردازند تامین مالی میشود . این سازمان هیچ گونه کمک و بخششی را از جانب حکومت ها و سازمان های حکومتی نمی پذیرد . این هدایای شخصی و غیر منتسب این اجازه را میدهد تا این سازمان استقلال کامل خود را از هر دولتی و همه ایدئولوژی های سیاسی ، علایق اقتصادی و مذهبی حفظ کند .
در پایان به منظور اطلاع بیشتراز بخش های عفو بین الملل در کشور ها و مناطق جهان به همراه اسامی دبیران کل سازمان از آغاز تا کنون آورده شده است :
▪ بخش های عفو بین الملل Amnesty International Sections در سال ۲۰۰۵ :
الجزایر ، آرژانتین ، اتریش ، بلژیک (فلمنگی زبان ) ; بلژیک (فرانسوی زبان ) ، بنین ، برمودا ، کانادا(انگلیسی زبان );کانادا (فرانسوی زبان ) ، شیلی ، Côte d'Ivoire ، دانمارک ، جزایر فارو ، فنلاند ، فرانسه ، آلمان ، یونان ، گویان ، هنگ کنگ ، اسلند ، ایرلند ، اسرائیل ، ایتالیا ، ژاپن ، جمهوری کره ، لوگزامبورگ ،Mauritius،مکزیک ، مراکش ، نپال ، هلند ، نیوزیلند ، نروژ ، پرو ، فیلیپین ، لهستان ، پرتغال ، پورتوریکو ، سنگال ، سیرالئون ، اسلوونی ؛ اسپانیا ، سوئد ، سوئیس , تایوان ، توگو ، تونس ، UK ، ایالات متحده امریکا ، ارو گوئه ، ونزوئلا
▪ سازختار های عفو بین الملل Amnesty International Structures در سال ۲۰۰۵ : بلاروس ، بولیوی ، بورکینافاسو ، کرواسی ، Curaçao ، جمهوری چک ، گامبیا ، مجارستان، مالزی ، مالی ، مول داوی ، مغولستان ، پاکستان ، پاراگوئه ، اسلاواکی , آفریقای جنوبی ، تایلند ، ترکیه ، اوکراین ، زامبیا ، زیمباوه .
دبیران کل : پیتر بنسون (۱۹۶۱-۱۹۶۶) ، اریک بیکر (۱۹۶۶-۱۹۶۸) ، مارتین اینالس (۱۹۶۸-۱۹۸۰) ، توماس همربرگ(۱۹۸۰-۱۹۸۶) ، ایان مارتین (۱۹۸۶-۱۹۹۲) ، پیر سین (۱۹۹۲-۲۰۰۱) ، آیرین کان (۲۰۰۱-تا کنون )

 

منبع: ماهنامه عرصه سوم