X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: شنبه 18 دی 1389

درک نادرستی که حیثیت زن مسلمان را به بازی گرفت

هفدهم دیماه سالروز کشف حجاب در ایران در سال 1314 هجری خورشیدی است، اقدامی که بنا بر اسناد موجود در تاریخ به دستور رضا شاه و برای پیشرفت جامعه ایرانی و با اجبار انجام گرفت و در نهایت هم به عنوان یکی از مظاهر اسلام زدایی در ایران، زمینه سقوط سلسله پهلوی را فراهم آورد.

به گزارش «تابناک»، بخشنامه کشف حجاب جهت تصویب رضا شاه در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در اول دی ماه دستور العمل اجرای غیر رسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد.

 رضا شاه در روز هفدهم دی ماه 1314 برای اعطای گواهینامه فارغ‌ التحصیلان به دانشسرای عالی رفته بود، در حالی که ملکه ایران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباس‌های اروپایی به تن کرده بودند، طی نطقی از کشف حجاب و پیشرفت زنان سخن گفت:

«...شما زنها باید این روز را که روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی که بدست آورد‌ه‌ اید برای خدمت به کشور خود از آن استفاده کنید... شما خواهران و دختران من حالا که داخل جامعه شده‌اید و برای پیشرفت خود و کشورتان این قدم را برداشته‌اید باید بفهمید که وظیفه شما این است که برای کشور خودتان کار کنید، سعادت آینده در دست شماست.»

و بدین گونه بود که کشف حجاب اجباری در ایران به نام پیشرفت موقعیت و جایگاه زنان و به منظور توسعه غایی جامعه ایرانی با زور و سرکوب به اجرا گذاشته شد و البته دیری نپایید که همین به پاشنه آشیل سلطنت پهلوی تبدیل گردید و بر سر آن طایفه آن رفت که رفت.

با این حال اکنون که سال های مدیدی از آن واقعه می گذرد، ‌مروری بر خاطرات سیاستمداران پهلوی درباره احوال رضاخان و هدف وی از کشف حجاب حاوی نکاتی خواندنی است، به طوری که مستشارالدوله سفیر کبیر ایران در ترکیه، تأثیرپذیری رضاخان از بی‌حجابی زنان ترکیه را چنین توضیح می‌دهد:

«شبی پس از پایان ضیافت رسمی باشکوه وقتی رضاشاه به عمارت حزب خلق که محل اقامت او در آنکارا بود مراجعت کرد تا پاسی از شب نخوابید و در تالار بزرگ خانه ملت قدم می‌زد و فکر می‌کرد و گاه گاه بلند می‌گفت: عجب! عجب! وقتی چشمان شاه متوجه من شد که در گوشه تالار ایستاده بودم، فرمود: صادق، من تصور نمی‌کردم ترکها تا این اندازه ترقی کرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا می‌بینم که ما خیلی عقب هستیم مخصوصاً در قسمت تربیت دختران و بانوان؛ ... فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم مخصوصاً زنان اقدام کنیم.»

علاوه بر این رضاخان که شدیداً تحت تأثیر بی‌حجابی زنان ترکیه قرار گرفته بود، این مسئله را یک سال و اندی پس از سفر خود به ترکیه در آذر 1314 به محمود جم رئیس‌الوزرا چنین بازگو می‌نماید:

«نزدیک دو سال است که این موضوع ـ کشف حجاب ـ سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.»

در واقع این درک نادرست رضاخانی از مفهومی چون پیشرفت بود که وی را به انجام چنین کاری که مبارزه با سنت های فاخر ایرانی بود ناچار ساخت. سنت هایی که وقتی با تعلقات مذهبی یک ملت نیز پیوند می خورد بنیانی استوارتر می یابد.

 آنچه امروز در جامعه کنونی ایرانی می گذرد، خود شاهدی روشن بر این مدعا است که درک رضاخانی از مفهومی چون پیشرفت، اساسا مبنایی غلط داشته است چرا که امروزه بانوان ایرانی، با تلاشی مضاعف پیشرفت های گونه گون خود را به حفظ سنت ها و فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی به رخ جهانیان کشانده اند و حکومت رضاخانی به جای استفاده و تقویت روحیه ایرانی ـ اسلامی زن این مرز و بوم، به جنگ اعتقادات آنان رفت و کیست که نداند ملتی که هویت نداشته باشد، با وجود پیشروی در سطوح، بنیانی در عمق نخواهد داشت و با هر ریزه بادی بر خود خواهد لرزید.