X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: یکشنبه 05 اردیبهشت 1389

دستگاه قضایی در رسیدگی به اتهامات اغتشاشگران ابدا به نسبت های آنها توجه نمی کند

محمد جواد لاریجانی : زمانی که یکی از کاندیداهای انتخابات یک طرفه پیروزی خود را اعلام کرد و مردم را به خیابان ها کشاند سرآغاز خیانت ملی را پایه گذاری کرد.

محمد جواد اردشیر لاریجانی که یک سال دیگر شصت ساله می شود دارای مدرک تحصیلی دکترای ریاضی و یکی از سیاستمداران مشهور ایرانی است.
نظریه "ام القری" او پیش از دو دهه قبل مطرح شد و مبنای بسیاری از تحلیل ها قرار گرفت. هر گاه از قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و پیام امام خمینی (ره) به گورباچف سخنی مطرح می شود، نام جواد لاریجانی هم آورده می شود.
او هم اکنون مشاور امور بین الملل قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر ایران است. او نماینده مردم تهران در دوره های چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود. ریاست کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی و معاونت وزارت خارجه از دیگر پستهای پیشین اوست.
گفت و گو با جواد لاریجانی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری صورت گرفت که ریاست آن را برعهده دارد. 

با توجه به سمت شما در دستگاه قضایی نخستین سوال را می خواستم از این حوزه بپرسم؛ آیا دستگاه قضایی در برخورد با متهمان اغتشاشات پس از انتخابات یکسان برخورد کرده است؟ به چه دلیل منسوبین برخی افراد هنوز در مقابل ترازوی عدالت قرار نگرفته اند؟
در جریان انتخابات دهم ملت ایران به یک پیروزی بزرگ رسید؛ این پیروزی بزرگ مشارکت عظیم مردم و رای صریح و روشنشان به رییس جمهور منتخب بود، ولی پس از این انتخابات بزرگ ملت ما در معرض پاتک دشمن و یک فتنه بزرگ قرار گرفت که قبل از انتخابات مقدمه آن برنامه ریزی شده بود. حوادث پس از انتخابات خیانت بزرگی به کشور بود. حتی امکان دارد افرادی که در این خیانت سهیم بودند نمی دانستند چه می کنند ، برخی آگاهی کمی داشتند و یا واقعا در جریان بودند و این دسته جزو افرادی بودند که در داخل نظام از امکانات نظام استفاده کرده و یکباره در یک لحظه از پشت به تمامی مصالح ملی خنجر زدند ولی این فتنه با مدیریت برجسته مقام معظم رهبری والطاف الهی سرکوب شد و پیروزی بزرگی را به ارمغان آورد.
تشکیلات اطلاعاتی و سیاسی آمریکا در گزارش هایی که از وضعیت داخلی ایران به اوباما می داد تاکید کرده بود که اگر شما 6 یا 7 ماه صبر کنید حکومت ایران تغییر و قانون اساسی جدیدی تدوین خواهد شد ولی حوادث پس از انتخابات و ایستادگی مردم مشخص کرد که نظام اسلامی بسیار ریشه دار است .
در مقابل نظام ایستادن ، خیانت و جرم بزرگی است و هیچ چیزی نمی تواند از قبح این جرم بکاهد بنابراین این جرم نیاز به رسیدگی دقیق و همه جانبه دارد ، البته حاکم شرع دستش برای برخورد با مجرمین براساس مصالح نظام باز است ولی تشکیلات قضایی به این مصلحت اندیشی ها کاری ندارد.

یعنی دستگاه قضایی در رسیدگی به اتهامات متهمان به نسبت ها توجهی ندارد؟ 
ابدا . البته باید به اندازه ماهیت جرم و میزان آن ، مجازات متناسب با آن جرم را در نظر بگیرد. آرام بودن روند دادرسی قوه قضاییه به دلیل اعمال دقت خاص و پیچیدگی پرونده ها است. حوادث روی داده پس از انتخابات دهم خیانت بزرگی به منافع ملی بود و قابل مقایسه با جرم های دیگر حتی در کهریزک و امثال آن نیست. حادثه کهریزک مصداق جرم در بعد خصوصی و اغتشاشات پس از انتخابات مصداق جنایت از منظر ملی است بنابراین انتظار از قوه قضاییه رسیدگی به این پرونده ها با دقت ، وسواس ، صلابت و نهایت قدرت است.

شما چند ماه پیش نیز چنین اظهار نظری کردید و پس از آن یک فضاسازی عظیم علیه شما کلید خورد، پاسختان به منتقدان چه بود؟ 
تمامی افراد حق دارند که انتقادات خود را بیان کنند ولی این انتقادها باید تابع ضوابطی باشد. بنده در موضع گیری های خود به هیچ عنوان خصومت شخصی با هیچ فردی نداشته و روابط من با برخی منتقدان در حد فهم خود پدیده است . برخی تصور می کنند حوادث پس از انتخابات از یک دعوای سیاسی ساده و مناقشه میان دو کاندیدا سرچشمه گرفت ، اگر اینطوربود این مسئله با دوجلسه "چایی خوران" و "ماچ و بوسه" حل شد که البته بنده مخالف جلسات اصلاح ذات البین نیستم ولی این جلسات و آشتی کنان ربطی به صورت مسئله ندارد. صورت مسئله تنها یک مناقشه میان دو کاندیدا نبود و حال که پرده ها کنار رفته مشخص شده که توطئه خارجی و انحراف داخلی در ورای این فتنه بوده است. صدا و سیما با ابتکار، باب گفتگو را میان کاندیداها و حتی مناقشات فی مابین باز کرد و من گاهی مناظره ها راگوش می کردم متوجه می شدم که نامزدها به دلیل وقت زیاد و اتمام صحبت هایشان به حاشیه و مناقشه افتاده اند.
یکی از فواید مناظره های تلویزیونی فروکش کردن خاصیت عکس و پوستر های تبلیغاتی کاندیداها است و با برقراری این مناظرات مردم با آگاهی بیشتری نسبت به حوادث و عقاید و برنامه های کاندیداها رای خواهند داد که امیدوارم این اتفاق در دیگر انتخابات نیز روی دهد.
البته تمامی معترضین جزو خائنین ملی نیستند وبرخی از مردم با علاقمندی به کشور ناراحتی خود را با شرکت در راهپیمایی بروز دادند ولی زمانی که یکی از کاندیداهای انتخابات یک طرفه پیروزی خود را اعلام کرد و مردم را به خیابان ها کشاند سرآغاز خیانت ملی را پایه گذاری کرد. هر فردی که وارد حیطه خیانت پس از انتخابات شده باشد نسبت به ملت مسئول است ونکته قابل توجه این است که امکان ندارد فردی خود را پایبند به اصول و مبانی انقلاب ، هویت اسلامی ، قانون اساسی و تعالیم حضرت امام و مقام معظم رهبری بداند ولی طیف طرفدارانش از اوباما ، سارکوزی ، منافقین ، سلطنت طلب ها ، مارکسیست ها و ... باشند. این گروه ها نمی توانند به دلیل یک مناقشه درونی نظام و دعوای میان دوکاندیدا به پای یک نفر ایستاده باشند.
پس از انتخابات یکی از پیچیده ترین توطئه ها که دارای ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی نظامی بود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت و این توطئه در همان مرحله اول به دلیل آگاهی ملت ایران ناکام ماند. 

نام اوباما را آوردید، با توجه به تهدیدات اخیر آمریکا علیه ایران این سوال پیش می آید که آیا دولت آمریکا واقعا خواهان تغییر است؟ 
به نظر بنده، دولت آمریکا با تغییر موافق است ولی نه به علت تحول اخلاقی و ایدئولوژیک بلکه به علت ناکامی و شکست های مکرری که در دنیا خورده است، این تغییر برای آمریکا یک نیاز می باشد. 

سوال بعدی این است که آیا دولت آمریکا می تواند تغییر ایجاد کند یا خیر ؟
پاسخ منفی است زیرا اگر دولت اوباما خواهان تغییر باشد باید ریشه های ناکامی اش را خوب متوجه شود چون درک نکردن این مسئله، نقطه آسیب و زمین خوردن دولت اوباما است ، به عنوان نمونه در افغانستان، آمریکا و ناتو باید انتظار شکست بزرگتری را می کشیدند.
شانتاژهای تبلیغاتی غرب بر علیه ایران درمسئله افغانستان صورت گرفت و آمریکا اخیرا یک عملیات پاکسازی بزرگ با شعارها و تبلیغات عظیم راه اندازی کرده و زمانی که 48 ساعت بعد انفجارات در همان نقاط ادامه پیدا می کند آن را تقصیر ایران می اندازد و ادعای وجود سلاح های ایرانی را برای کمک به افغانستان مطرح می کند. اعلام موضع آمریکا در خصوص جنگ افغانستان اذعان به شکست است و این کشور خجالت می کشد که اعتراف به شکست خوردن از طالبان را داشته باشد و همه چیز را به گردن ایران می اندازد در صورتی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال حاکمیت دولت افغانستان است و در این مسیر از دولت کرزی در انتخابات حمایت کرده است.
مواضع اخیر اوباما در حد یکی از فضاحت های بزرگ سیاسی آمریکا است و شاید اگر اوباما با همین فرمان به جلو برود به سقوط یک ترمه اش بینجامد. 

با توجه به برگزاری دو اجلاس هسته ای در تهران و واشنگتن ارزیابی شما از تقابل دو دیدگاه که یکی بر حذف سلاح های هسته ای و دیگری بر حفظ آن تاکید می کند چیست؟
در حال حاضر در دنیا دو حرکت کلی دیده می شود در درجه اول حرکت آمریکا و برخی دول غربی که خواهان سلاح های اتمی هستند و قصد ایجاد یک مونوپولی عظیم برای استفاده از انرژی هسته ای را دارند و از طرف دیگر عقیده دیگری وجود دارد که باید سلاح های اتمی محو و انرژی هسته ای صلح آمیز به طور وسیع در اختیار همه قرار بگیرد که پرچمدار این خط ایران است.
شاید آمریکا تصور نمی کرد ایران 70 میلیونی دردنیا بتواند جلوی کشوری که همه سیاستمداران دنیا پشت آن هستند بایستد. قدرت جمهوری اسلامی ایران به دلیل راه اندازی سانتریفیوژهای متعدد نیست بلکه اهمیت موضوع هسته ای ایران که حمایت بسیاری از کشورها را در برداشته به دلیل این است که ایران پای خود را لای دری گذاشته که آمریکا قصد بستن آن را به روی ملت ها داشت. نقش ایران به عنوان عامل مشوق دستیابی کشورها به انرژی صلح آمیز هسته ای بی نظیر است و پرچمی که جمهوری اسلامی ایران با نام نابودی سلاح های هسته ای و توسعه انرژی صلح آمیز هسته ای افراشته پایه و اساس حرکت بسیار خوب ، زیبا ، قابل دفاع و آبرومندی است که یکی از دستاردهای بزرگ دولت ایران در زمینه بین المللی به شمار می رود.
هیمنه سلاح های هسته ای و دوران ایجاد مونوپولی در حال افول است ولی دوران دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای فرارسیده است. ملت های دنیا نباید از مواضع اوباما ، کلینتون ، سارکوزی و دیگر هم پیمانانشان بر علیه ایران هراس داشته باشند وبه نظر بنده مواضع کلینتون ، اوباما و سارکوزی مبنی بر کنار نگذاشتن سلاح های هسته ای جدید نیست واعلام جهانی این مواضع قطعا به ضررشان تمام خواهد شد.
بنده مطمئن هستم که تا 5 سال دیگر نه تنها ایران مسئله هسته ای خود را به صورت گسترده تری ادامه می دهد بلکه کشورهای بزرگ منطقه خاورمیانه نیزبه این فناوری صلح آمیز دسترسی خواهند داشت. 

آیا امکان حذف حق دسترسی کشورها به فناوری هسته ای از معاهده "ان پی تی" وجود دارد؟ 
به طور قطع کشورها با این مسئله مخالفت می کنند. در حاضرحاضر سیاست آمریکا به گونه ای است که کشورها را به حدی محدود کند که عملا دسترسی به این فناوری امکان پذیر نباشد ولی این مسئله عملیاتی نیست زیرا کشورها به تکنولوژی هسته ای نیاز وافری دارند. 

با توجه به تلاش غرب برای صدو قطعنامه جدید علیه ایران گمان می کنید که این امر تحقق یابد؟ 
من تعجب نخواهم کرد اگر آمریکا با بسیج امکاناتش بتواند با همکاری 4 ، 5 کشور هم پیمانش توافقی برای قطعنامه دیگری منعقد کند ولی این مسئله برای آمریکا توفیق محسوب نمی شود بلکه یک شانتاژ تبلیغاتی است و باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران با چشم بسته در این جاده حرکت نمی کند. 

ایران بارها اعلام کرده است که پیشنهاد مبادله سوخت روی میز است، می خواستم نظر شما را در این خصوص بدانم. 
مبادله سوخت موضوع قابل بحثی است ، ساختن چند نیروگاه هسته ای نباید جزو قلمرو تصمیم گیری کشورها باشد . ایران در زمینه بحث سوخت هسته ای سه گونه حق دارد؛ حق ساخت ، مبادله و خرید سوخت جزو حقوق ایران به شمار می آید و باید محفوظ باشد. حق ساخت و مبادله که جزو حقوق طبیعی هر کشور دارنده سوخت هسته ای است، در زمینه خرید سوخت نیز اگر کشوری سوخت خود را نفروشد سیاست مونوپولی را به منصه ظهور رسانده است. 

آیا تصور نمی کنید اعلام موضع در زمینه مبادله سوخت ، قطعنامه چهارم و صدور آن را دچار چالش کند ؟
در این صورت اگرواقع بینانه به این امر نگاه کنیم اصلا قطعنامه اولی غلط و قطعنامه دومی و بعدی از اولی هم غلط تر بوده است ولی آمریکا برای نشان دادن پاسخ مثبت به رژیم صهیونیستی و رهاشدن از تار تبلیغاتی تنیده شده به دور خود مجبور است که بر علیه ایران مسئله را بماساند در غیر این صورت اوباما دچار مشکلات داخلی می شود.
موضع ایران در موضوع مبادله سوخت بسیار معقول است و به عقیده بنده بسیار مطلوب است که با کشورهایی که فروشنده سوخت هستند و یا خواهان مبادله سوخت می باشند وارد تعامل شد. 

ارزیابی شما در خصوص سخنان اخیر احمدی نژاد مبنی بر معرفی ایران به عنوان یک قدرت نوظهور درعرصه جهانی چیست؟ 
ایران یک کشور تاثیرگذار و بزرگترین قدرت در خاورمیانه است و سرچشمه قدرت ایران تجربه منحصر به فرد وقوع انقلاب اسلامی و ایجاد یک نظام مدنی - سیاسی بر اساس یک عقلانیت اسلامی است. الگوی غرب در عرصه بین المللی، نظام مارکسیسم مبتنی بر سکولار است و مارکسیسم و لیبرالیسم هر دو محصول تمدن غربی هستند. نگرانی غرب، وجود ایران به عنوان تنها دموکراسی خاورمیانه است و ایران تنها فرمول های دموکراسی را در منطقه خاورمیانه دارا می باشد و تمام ترفندهای غربی در جهان اسلام شکست خورده و یک کشور در دنیای اسلام وجود ندارد که دموکراسی لیبرال داشته باشد .
جمهوری اسلامی ایران نظام مدنی جدیدی را خلق کرده که در کنار دموکراسی ، عقلانیت اسلامی را نیز پرورش داده است تا حدی که اکوی آن جهان اسلام را فراگرفته و تمامی تبلیغات دموکراسی لیبرال را خنثی کرده است.
غرب محصول نظام مدنی اسلامی را طالبان می دانست ولی بعد از 30 سال متوجه شدند یکی از پیشرفته ترین کشورها از نظر فناوری ، علمی و قدرت به نام ایران پیدا شده که برای آنها خطرناک است. قدرت ایران تنها به دلیل مسئله هسته ای نیست ،
قدرت ایران را ناشی ازنظام سالم و دستاورد نظام مدنی اش است و اسلامیت موتور محرکه این قدرت است.
نظام غرب در یک برهه ای تصور می کرد که ایران برای توانمند شدن باید نظام های سکولار را پذیرفته و به جامعه جهانی بپیوندد ولی این سیاست با مبانی انقلاب ، نظام جمهوری اسلامی و نظرات مقام معظم رهبری فاصله داشت . پایه ریزی نظام اسلامی براساس فرهنگ و عقلانیت اسلامی ایران را قدرتمند تر می کند. تئوری ام القرای27 سال پیش ، چشم انداز بنده از سیاست خارجی امروز بود . از دیدگاه بنده ام القری، کشوری است که پیروزی اش پیروزی اسلام و شکستش شکست اسلام محسوب می شود و قبل از انقلاب ، پیروزی ایران پیروزی اسلام نبود ولی امروزه هنگامی که ایران در هر عرصه ای پیروز می شود مانند این است که اسلام به پیروزی رسیده و در حال حاضر اگر احمدی نژاد در خیابان های قاهره ، لبنان و اردن مرید دارد به علت شخصیت ام القرایی ایران است. 


با توجه به مسوولیت شما به عنوان دبیر ستاد حقوق بشر ایران، اقداماتی که در مقابل شبهه افکنی های حقوق بشری غرب علیه ایران صورت می گیرد، چیست ؟
حقوق بشر برای غرب، مستمسکی برای تحمیل تفکر سکولار غربی است ولی سیاستمداران غربی ها پایند به حقوق بشرنیستند و این مسئله را برای فریب مردم دنیا طراحی کرده اند. غربی ها از منشور حقوق بشر مانند مارکسیست ها از مانیفستشان استفاده ابزاری کردند و امکان دارد چند آدم تحصیلکرده و خوش طینت با دیدن منشور حقوق بشر غربی بگویند چقدر خوب است که هر کس مختار به انتخاب دین خود است و یا این که نباید به حقوق دیگران تجاوز شود و مردم می توانند به راحتی انتقاد کنند و ... این خوب است ولی غربی ها مقاصد خطرناکی را زیر این عناوین دنبال می کنند.
ایران پرچمدار حقوق بشر در دنیا است و از زمان حضرت امام (ره) در جمهوری اسلامی ایران سیاستی مبنی بر رعایت حقوق بشر دیکته شده بود زیرا ایران نمی خواهد دیگران را به زیر سلطه در آورده و اموال دیگران را به یغما ببرد ولی متاسفانه اسناد حقوق بشر در غیاب کشورهای اسلامی و توسط سیاستمداران غربی تالیف شد. متون منشور حقوق بشر از یک تفکر سکولار - لیبرال نشات گرفته ، ولی سیاست های ایران در زمینه حقوق بشر کاملا روشن است و در درجه اول یک برخورد تعاملی واثباتی با حقوق بشر دارد و به عقیده بنده کشورهایی باید از حقوق بشر بترسند که به دنبال سیطره آدم کشی و ظلم در جهان هستند. جهان شمولی اسناد حقوق بشری به معنای تبدیل سکولاریسم -لیبرال به کتاب مقدس نیست و جهان شمولی یعنی همه کشورها و فرهنگ ها در تعامل حقوق بشری وارد شوند. به عنوان نمونه برای ایران در زمینه اجرای حقوق بشر مهم این است که شهروندان چقدر از حقوق خود آگاه و برخوردارند و چقدر می توانند از آن دفاع کنند.

ستاد حقوق بشر در داخل قوه قضاییه تشکیل شده ولی نهادی فراقوه ای و مورد تایید مقام معظم رهبری است.ریاست این ستاد با رییس قوه قضاییه است که وزرایی اعم از وزیر امور خارجه ، وزیر کشور ، وزیر اطلاعات ، وزیر دادگستری و وزیر ارشاد در آن عضو هستند و رییس پلیس ، قضات عالی رتبه، رییس سازمان زندان ها نیز در کنار آنها مشغول به کار هستند و این ستاد تنها مرجع رسمی کشور در فعالیت های حقوق بشری است. یکی از وظایف ستاد حقوق بشر " پایش " فعالیت های کشورهای مختلف در زمینه حقوق بشر است و برای گسترش بیشتر فعالیت ها ، سایت ستاد حقوق بشر بزودی فعال می شود و به راحتی می توان در آنجا اطلاعات را مشاهده کرد و شاید هر 6 ماه یکبار بتوان گزارشی کامل را از فعالیت های حقوق بشر ارائه داد.
پس از حوادث 11 سپتامبر درآمریکا قانونی تصویب شد که دولت می توانست هر شهروند آمریکایی رادستگیر کرده و با آن برخورد کند و هر مقدار بخواهد درزندان نگاه دارد و برای بازجویی نیز می توانست از روش های غیر عرفی مانند شکنجه استفاده کند که این مسئله خلاف حقوق بشر است. در زندان های آمریکا مدام زندانیان کشته می شوند که این کشته شدن زندانیان سیستماتیک و جدی است و تبعیض علیه مسلمانان در دنیای غرب نیز بسیار غم انگیز و فضاحت بار است. این همان دموکراسی لیبرالی بود که 200 سال پیش غرب وعده ایجادش را داده بود ولی کارش به اینجا رسید. غرب صلاحیت لازم را برای اظهار نظر در خصوص حقوق بشر ندارد و دولت آمریکا دستش به خون دهها هزار نفر در عراق و افغانستان و جاهای دیگر آلوده است بنابراین حق ندارد راجع به حقوق بشر صحبت کند . وزارت خارجه چندین جزوه پایش حقوق بشر تهیه و سایر وزاتخانه ها نیز به زودی انجام می دهند که امیدوارم این روند سرعت بگیرد. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه به پشتیبانی غرب برخلاف موازین حقوق بشراست و هر فردی که در غزه و فلسطین کشته می شود باید پرونده داشته باشد .رییس جمهور و قوه قضاییه از تشکیل ستاد حقوق بشر حمایت کرده اند و امیداریم در سال همت مضاعف و کار مضاعف در ستاد حقوق بشر فعالیت بیشتری داشته باشیم. NGO ها را تشویق به همکاری با ستاد کرده و تمامی تلاش خود را انجام می دهیم تا این سازمان ها مورد سواستفاده غربی ها قرار نگیرند.

گفت و گو از: ایرنا /فاطمه حاجی محمد علی