X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: دوشنبه 29 اردیبهشت 1399

زندانیان زن؛ قربانیان نامرئی کووید – 19

مرگ و میرهای ناشی از کروناویروس نشان از معضلاتی دارد که خاص زندانیان زن و در وهله نخست همه راه های پرتکراری است که آنها را به این نقطه رسانده.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر وب سایت روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: نام ملیسا آن هورن در سوابق دادگاهی و اوراق ثبت زندان در مناطق روستایی شهرستان ویرجینیا (یعنی جایی که او متولد شده و به دلیل مسائل مالی و داشتن مت آمفتامین در آن دستگیر شده) بارها و بارها تکرار شده است.

وقتی او روز 14 آوریل به خاطر ابتلا به کروناویروس فوت کرد بدنش در زندان ایالتی زنان منقبض شد، اما مقامات ویرجینیا حتی از او نامی هم نبردند.

زنانی که – پشت میله های زندان قرار دارند -  قربانیان کمرنگ تر کووید – 19 هستند، همانطور که در نظام عدالت کیفری (آمریکا) که برای آنان طراحی نشده، عمدتاً نادیده گرفته می شوند. اگرچه تعداد کشته شدگان هنوز بالا نیست (دست کم 13 مورد تا پنجشنبه) داستان های آنان نیز نشان از مسائل خاصی دارد که زنان زندانی با آن روبه‌رو هستند و در وهله نخست همه راه های پرتکراری است که آنها را به این نقطه رسانده: اعتیاد و خشونت مردانی که در زندگی آنها نقش آفرین هستند.

یکی از دیگر قربانیان تنها چند روز با به دنیا آمدن فرزند ششم خود فاصله داشت، اما باید به خاطر دریافت یک حکم فدرال مرتبط با مواد، قبل از هرچیز به زندانی در 900 مایلی خانه اش در داکوتای جنوبی اطلاع می داد. دیگری، زنی 61 سال از نیویورک بود که یک زندگی توأم با ضربات روانی و خشونت را تاب آورده بود، اما به وسیله کروناویروس از پا درآمد. سومین قربانی یک زندانی در کارولینای شمالی بود که سابقه متفاوتی داشت. او چند دهه از زندگی اش را به دلیل ارتکاب به قتل با معاونت یک مرد پس از یک سرقت مسلحانه، در زندان گذرانده بود.

طبق آماری که پروژه مارشال[1] ارائه کرده تعداد مردانی که در زندان های آمریکا محبوس شده اند، بسیار بیشتر از زنان است و تعداد بسیار بیشتری از آنان به خاطر شیوع کروناویروس مرده اند.

اما زنان در زندان های شلوغ بیشتر در معرض خطر هستند. انستیتو بازپروری زنان لوئیزیانا در جنوب بتن‌روژ که مجهزترین زندان ایالتی به حساب می آید، بیش اکنون بیش از 165 زندانی مبتلا به کووید – 19 دارد. دو زندانی زن تا کنون فوت کرده اند و تقریباً همه دیگر زندانیان در یک خوابگاه حضور دارند که آلوده به ویروس شده. همچنین یک قاضی فدرال به مقامات اداره زندان ها حکم کرده تا فرایند آزاد کردن زندانیان در معرض خطر (از جمله زنان حاضر در زندان دانبوری) را سرعت بخشند.

پس از مرگ هریک از زنان مذکور، مسئولان بازپروری، اختلالات سلامتی زمینه ای او را عامل تسهیل فعالیت ویرس معرفی کرده اند. اما تعداد اندکی از مقامات زندان نیز بودند که عملاً گزینه آزادی تعداد قابل توجهی از زنان پیش از شیوع کرونا را مورد بررسی قرار دهند.

ملیسا هورن نخستین زندانی قربانی کووید – 19 در ویرجینیا بود، اما داستانی که برایش اتفاق افتاد با دیگر زنان محبوس نیز مشترک است: اعتیاد و نقض قوانینی تعلیق مراقبتی به ماندن در بازداشتگاه و سپس زندان منجر شده است.

هورن 49 ساله در سال 2016 به دلیل تولید مت آمفتامین (شیشه) و نقض قوانین تعلیق مراقبتی در خصوص یک حکمی ناشی از دزدی و سوابق نامطلوب به زندان فرستاده شد.

معضل مواد او به دهه های قبل و مناطق روستایی شهرستان تیزول نزدیک به مرز ویرجینیای غربی برمی گردد، یعنی جایی که او برای پاک شدن – از قرص و سپس شیشه – مبارزه می کرد. بریتانی براون، دختر او به یاد دارد که مادرش وقتی تنها 5 ساله بوده بخاطر دزدی از فروشگاه دستگیر شد. البته این یک جرم کوچک به حساب می آمد، اما برای سال ها دست به گریبان شدن با قانون کافی بود. براون می گوید هورن در دادگاه به پرداخت صدها دلار جریمه محکوم شد و همیشه برای پرداخت آن و  خارج شدن از زندان مشکل داشت.

براون می افزاید: «ملیسا هیولایی که از او ساختند نبود. او خانواده اش را دوست داشت. او فقط می خواست خوشحال باشد. همه موضوع همین بود.»

وکیل چیس کولینز که در سال 2015 به دلیل ناتوانی هورن از پرداخت حق الوکاله به عنوان وکیل تسخیری او انتخاب شد، می گوید  اعتیاد و فقر هورن، بازنمایاننده وضعیت بسیاری از مشتریان بومی وی بود.

کولینز که هم اکنون در مقام دادستان شهرستان مشغول امور دولتی است با اشاره به آنچه برای هورن اتفاق افتاده گفت: «ضربات روانی زیادی در نتیجه بررسی سوابق کیفری متهمان ممکن است برای شما رخ دهد. شما چیزی را می دزدید تا برای خریدن مواد بفروشید و سپس وارد جنگی بر سر مواد می شوید. البته معمولا مأموران شما را برای مسائل بجز مواد دستگیر می کنند.»

کولینز می گوید به دلیل اینکه طبق قانون ویرجینیا فردی که سه بار  اقدام به دزدی از فروشگاه کند را قطع نظر از ارزش دلاری کالای مسروقه، دستگیر می کند، دزدی از فروشگاه ها اولین جرمی بود که هورن به خاطرش به زندان افتاد. او همچنین زن دیگری را نیز به یاد می آورد که سومین دزدی اش تنها ربان و چند بادکنک از فروشگاه والمارت برای جشن گرفتن تولد دخترش بود.

اعلامیه دپارتمان بازپروری ویرجینیا اما درباره مرگ هورن در چهاردهم آوریل اصلاً به نام او اشاره نکرده و سابقه پزشکی محرمانه و خصوصی خانواده او را پیش کشیده است. اعلامیه تأکید می کند این زن روز چهارم آوریل به بیمارستان ریچموند اعزام شد و در آنجا تست کروناویروس او مثبت اعلام شد. اعلامیه مطبوعاتی بر «اختلال های زمینه ای سلامت» او از جمله آسم و هپاتیت سی تأکید کرد.

براون، دختر هورن نیز می گوید از اعلامیه کوتاه و بی روح مقامات بازپروری که تنها به اتهامات و شرایط پزشکی مادر او اشاره کرده بود ناراحت شده است.

او گفت: «فکر نمی کنم این منصفانه باشد. من سه کپی از گواهی مرگ مادرم گرفته ام که هیچ کدام نمی گوید او هپاتیت سی داشته بلکه تنها کروناویروس را نشان می دهد.

پزشک قانونی ایالت نیز تأیید کرده که هورن به خاطر ابتلا به کووید – 19 مرده است.

 

رنج مضاعف خانواده های بومی

 

اکثریت قاطع زنان زندانی، مادر هستند، به طور تخمینی می توان گفت 80 درصد آنها. بسیاری از آنها پیش از گرفتار شدن در زندان در حال بزرگ کردن فرزندانشان بوده اند. همچنین اقداماتی که برای کند کردن شیوع ویروس در زندان ها انجام شده، نظیر لغو ملاقات ها با زندانیان و محدود کردن دسترسی به تلفن باعث قطع ارتباط آنها با خانواده و کودکانشان شده است.

برای زنان بومی آمریکا، موضوع ارتباط با خانواده در طول دوره حبس رنج مضاعفی به همراه دارد. به گفته ایزابل کورونادو، که درباره تأثیر سیاست های عدالت کیفری بر جماعات بومی در اتاق فکر نکست هاندرد[2] تحقیق می کند، زنان بومی مکرراً به دلیل جرایم سطح پایین مرتبط با مواد که در مناطق سرخپوستی انجام پذیرفته تحت پیگرد دادگاه فدرال قرار می گیرند و مدت زمان حبس خود را نیز در جایی دور از فرزندان و خانواده خود می گذرانند.

کورونادو همچنین می گوید: «برخی از این کودکان بومی سال های سال نمی توانند والدین خود را ببینند زیرا آنها در زندان های فدرال نگه داشته می شوند. در واقع رنج خانواده های بومی آمریکا مضاعف است.»

مثلاً وقتی آندریا سیرکل بیر، شهروندی از قبلیه رودخانه چینه سوکس از زندان ایالت خود در داکوتا به زندان فدرال تگزاس منتقل شد، 5 فرزندش به حال خود رها شدند.

اما او توانست یکی از فرزندانش را با خود ببرد، زیرا وقتی به زندانی در نزدیکی فورت ورث رسید، 8 ماهه حامله بود. تنها پس از چند روز او به خاطر نشانه های شبیه ذات الریه به بیمارستان منتقل شد و مدتی بعد مشخص شد کووید – 19 است.

او آخرین بار از بیمارستان فورت ورث تلفنی با مادر بزرگش کلارا لِ بو صحبت کرد. روز بعد که مادربزرگش مجدداً تماس گرفت و کادر بیمارستان می خواستند تماس را برقرار کنند، آندریا زیر دستگاه ونتیلاتور بود و نوزادش به بخش سزارین اضطراری برده شده بود.

مادر بزرگ او همچنین گفت: «فکر می کردم حالش خوب می شود و از بیمارستان بیرون می آید». اما آندریا سه هفته بعد فوت کرد و هرگز نوزادش را ندید.

مادربزرگ 70 ساله اکنون از نوزاد نوه خود نگه داری می کند. لِ بو برای بردن نوزاد بیش از هزار مایل رانندگی کرد تا به بیمارستان تگزاس برسد.

آندریا در پی درخواست توافق نامه به دلیل اینکه درون خانه اش «مواد» پیدا شده بود و از آنجا شیشه فروخته می شد، به دو سال زندان محکوم شد. پیش از اینکه او به زندان گزارش دهد، خانوادش در نامه به یک قاضی فدرال از خواستند تا با درنظر گرفتن وضعیت کودکانش به او اجازه بدهد تا مدت حبس خود را در زندانی نزدیک خانه اش بگذراند. مادربزرگ او می گوید آندریا از شوهرش طلاق گرفته و قلبش شکسته بود. او همچنین سعی کرد اعتیاد خود را نیز نزدیک خانه اش درمان کند، اما تخت خالی درون کمپ ها پیدا نکرد. 

لِ بو می افزاید: «آندریا هیچگاه نتوانست در مواقع خاص کنار فرزندانش باشد. او سرخورده شده بود. این وضع باعث شده بود که او بد به نظر برسد یا اینکه قصد همکاری ندارد، اما او تلاش می کرد همکاری کند. من می دانم که او سعی می کرد همکاری کند.»

فیلیسیتی رز مدیر پژوهشی و سیاستگذاری گروه فوروارد[3] درباره علت اینکه بیشتر زنان به زندان های ایالاتی مانند آریزونا و اوکلاهاما اعزام می شوند تحقیق می‌کند. او به این نتیجه رسیده که زنانی مانند آندریا سیرکل بیر به خاطر جرایم مخدری کوچکی به حبس های طویل المدت محکوم شده اند.

رز گفت: «در بسیاری از موارد زنان حتی جرمی که به خاطرش محکوم شده بودند، را واقعاً انجام نداده بودند و تنها کنار همسر یا عضوی از خانواده که این کار را می کرده گرفتار شده بودند. می شد از مرگ آندریا جلوگیری کرد.»

او همچنین می افزاید: «هیچ مدرکی دال بر اینکه زندانی کردن او به کسی کمکی می کرد وجود ندارد. اکنون دیگر با اطمینان کامل می توانیم بگوییم که زندانی کردن او نه وضعیت کسی را بهتر نکرد بلکه یک نوزاد و چند فرزند دیگر را از داشتن مادر محروم کرد.»

 

او زمان زیادی گذاشت

مرگ چندین نفر از زنان زندانی به دلیل ابتکلا به کروناویروس نشان می دهد که زنانی که از اختلال های جسمی و روانی رنج می برند بیش از مردان آسیب پذیرند.

«دارلین لولو» زندانی دیگری است که چندین ضربه روحی از جمله سوء استفاده جنسی را از سر گذرانده بود و حتی در دوره شیوع آنفولانزای اچ 1 ان 1 نیز در مجموعه بازپروری بدفورد هیلز نیویورک بود – که امنیتی ترین زندان این ایالت برای زنان به شمار می آید. اما وقتی کووید – 19 از راه رسید، او دیگر چندان خوش شانس نبود و روز 28 آوریل فوت کرد.

وانسا سانتیاگو دوست نزدیک دارلین لولو می گوید که در آستانه تولد 62 سالگی وی در زندان قدم به قدم با او بوده است. لولو یک ریه سالم داشته و از بیماری قلبی نیز رنج می برده و چند بار سکته کرده بوده است.

این دو زن زندانی در جریان کارت بازی، پخت و پز و تقسیم کردن وعده های شکرگزاری در بسقاب های داغ زندان با یکدیگر دوست شدند.

وب سایت نیو ریپابلیک در این راستا می نویسد: لولو در کودکی توسط یکی از اعضای خانوادش مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و به کما رفت. در سال 1966 در حالی که دارلین تنها 8 سال داشت، مادرش به ضرب چاقوی یکی از دوستانش به قتل رسید. آنطور که وانسا می گوید خاطره تلخ تجاوز در ذهن او بر زندگی اش در زندان نیز موثر واقع شد: دارلین از دوش گرفتن در بخش عمومی یک حمام به دلیل ضربه روحی ناشی از تجاوز، خودداری می کرد بود و در یک سینک دوش می گرفت.

او در سال 2012 به جرم قتل یکی از دوستانش به اسم رونالد ویلسون با چاقو به 12 سال زندان محکوم شد. برخی از اعضای خانواده او می گفتند دارلین تنها از خود دفاع کرده بود و یا نهایتاً او به دلیل ضربه روحی و ترس 25 ساله خود مرتکب این عمل شده است.

البته در مقایسه با مردان، تعداد زنانی که به دلیل جرایم خشونت بار مانند قتل زندانی می شوند، بسیار کمتر است و اکثریت قاطع آنها به دلیل دزدی و جرایم معطوف به مواد زندانی می شوند. در بسیاری از پرونده هایی که زنان در جریان آنها به اتهام جرایم خشونت آمیز یا حمله زندانی می شوند، شاهد دفاع از خود و یا تلافی در برابر متجاوز هستیم. دیترویت پرس گزارش داده که چنین موضوعی برای سوزان فارل که در ماه آوریل به خاطر ابتلا به کووید – 19 در یکی از زندان های میشیگان جان سپرد نیز صدق می کند. او به جرم قتل شوهرش که مدعی بود 2 سال از او سوء استفاده می کرده حکم حبس ابد گرفته بود.

همچنین فایه براون که روز ششم ماه مه درگذشت نیز به اتهام یک جرم خشونت آمیز به زندان کارولینای شمالی افتاده بود. براون که بیش از 4 دهه از عمرش را در زندان گذرانده بود از هر نظر با دیگران متفاوت است. او همزمان با حبس خود برای یک گرمخانه و سپس یک رستوران معروف کار می کرد. از سال 2005 نیز او به صورت تمام وقت در یک مدرسه زیبایی شناسی مشغول به کار شد. او بیشتر آخر هفته را مرخصی می گرفت و در کنار دختر خاله اش در رالی و یا مادرش که 100 مایل دورتر زندگی می کرد بود.

اما او یک مانع سیاسی غیرقابل حذف پیش روی آزادی کامل خود می دید: مشارکت او در یکی دزدی نافرجام از بانک در سال 1975 که منجر به کشته شدن یک پلیس ایالتی نیز شده بود (این جریان در دهه گذشته به یک نقطه عطف سیاسی مبدل شده بود).

براون که در زمان این قتل 22 سال داشت. روی یکی از صندلی های ماشین فرار نشسته بود که پلیس محلی سر رسید و آنها را گرفت. یکی از همدستان براون که روی صندلی عقب نشسته بود این افسر را با شلیک شات گان به قتل رساند. براون ماشه را نکشیده بود اما به خاطر این قتل محکوم به اعدام شد. البته این حکم بعدها به حبس ابد تغییر کرد، حکمی که اجرایش 80 سال طول کشید.

میا والکر که 8 سال همبند براون بود می گوید او آرام، اهل دعا و بخشنده و البته قدرتمند بود. وقتی درون خوابگاه نزاع و  درگیری درمی گرفت، براون با لحن نرم خود مداخله می کرد و می گفت: «بسیار خوب، چیزی نشده است. همگی به تخت هایتان برگردید.»

پس از مرگ او «اندرو کومو»، فرماندار نیویورک دستور آزادی 8 زن باردار که در همان زندان بودند را صادر کرد. 5به گفته جامعه کمک حقوقی[4] نفر از آنها تا این لحظه آزاد شده اند.

سانتیاگو معتقد است که دارلین لولو باید قبل شیوع ویروس از زندان آزاد می شد: «او پیرتر بود و بخش مهمی از عمر خود را در زندان گذرانده بود. او مشکلات پزشکی داشت و از هر چیز بیشتر می ترسید که در زندان بمیرد.»

 

 



[1] - پروژه مارشال یک سازمان روزنامه ای غیرانتفاعی است آنلاین است که در ارتباط با عدالت کیفری در ایالات متحده کار می کند، این پروژه توسط «نیل بارسکی»، مدیر پیشین بنیاد هج و «بیل کلر»، سردبیر پیشین مجله نیویورکر راه اندازی شده است.

 

[2] - یک اتاق فکر فعال در زمینه خط مشی گذاری که رویکرد مترقی را دنبال می کند.

[3] - این گروه از اصلاح نظام عدالت کیفری آمریکا حمایت می کند.

[4] - یک سازمان غیرانتفاعی که برای آزادی زنان باردار زندانی تلاش می کند.