X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 19 مرداد 1389

سید حسن نصرالله اسناد ترورحریری توسط اسرائیل را افشاکرد

دبیرکل حزب الله لبنان با برگزاری کنفرانسی خبری شواهدی را در خصوص دست داشتن رژیم صهیونیستی در ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان ارائه کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر ، سید حسن نصرالله در این کنفرانس خبری که به طور زنده از شبکه های مختلف پخش شد گفت : من وعده داده بودم کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کنم که در آن نشانه ها و شواهدی ارائه شود که افقهای جدیدی را در تحقیقات درباره ترور شهید رفیق حریری بگشاید و به متهم کردن رژیم صهیونیستی به ترور وی کمک کند وامشب انشاء الله به وعده ام عمل خواهم کرد.

وی گفت : از زمانی که من این وعده را مطرح کردم، اظهار نظرهایی همگی از طرف یک جناح خاص صورت گرفت که چرا اکنون این شواهد مطرح می شود و چرا چند سال پیش مطرح نشد؟

صرفنظر از پیش زمینه ها و شیوه های مطرح کردن این پرسشها، من پاسخ آنها را به پایان این کنفرانس خبری موکول می کنم زیرا شواهدی که ارائه خواهم کرد به علت ماهیت و شرایط زمانی آنها، کمک زیادی به پاسخ دادن به این سئوال می کند.

(بزرگی) حادثه ترور حریری و شرایط کنونی و چالشها ایجاب کرد که شما این گونه احساس مسئولیت کنید.محور نخست، اتهام اسرائیل علیه حزب الله است که لازم است مقدمه ای در این خصوص ذکر کنم.اسرائیل از همان اوایل و مشخصا از زمان وقوع حادثه سیزدهم سپتامبر 1993 اتهامات خود را شروع کرد.

همه لبنانی ها می دانند که در آن روز توافقنامه اسلو امضا شد و حزب الله تظاهراتی در حومه جنوبی بیروت برگزار و با دولت آن زمان لبنان مخالفت کرد که ریاست آن را رفیق حریری بر عهده داشت.

در آن زمان به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی شد و ده نفر به شهادت رسیدند و حدود پنجاه نفر زخمی شدند.نوعی تنش سیاسی و خصومت سیاسی بین حزب الله و دولت رفیق حریری و شخص رفیق حریری ایجاد شد.

اسرائیلی ها وارد میدان شدند و از طریق یکی از مزدورانشان که در آن زمان با یکی از مسئولان امنیتی وقت رفیق حریری تلاش کردند او را متقاعد کنند که حزب الله برای ترور او تلاش می کند و طرح ترور وارد مرحله اجرایی شده است.

در این خصوص برادر شهید حاج عماد مغنیه و شماری دیگر متهم شدند.برای درک این مسئله می خواهم آن را همان گونه که روی داده است بیان کنم. چند ماه پس از حادثه سیزدهم سپتامبر 1993 دستگاه اطلاعاتی سوریه به دستور سرتیپ غازی کنعان یکی از نیروهای مقاومت اسلامی را در صیدا دستگیر کرد.

فرد دستگیر شده، برادری مجاهد که اسرائیلی ها بعدا او را کشتند حاج علی دیب معروف به ابوحسن سلامه بود.این عضو مقاومت در شرایطی مبهم دستگیر شد و من چند روز بعد متوجه شدم که ابوحسن سلامه در عنجه است.

من به دیدار سرتیپ غازی کنعان رفتم و از او خواستم ابوحسن را آزاد کند. او گفت من صبح امروز او را به دمشق فرستاده ام و مسئله از دست من خارج شده است.

من با عتاب به او گفتم داستان چیست؟ اگر از من خواسته بودی تحقیق کنم می دانی که ما در چنین مواردی همکاری می کنیم به ویژه اگر مسئله حساسی در بین باشد.

سرتیپ غازی به من گفت، چند روز پیش رفیق حریری به دیدار من آمد و به من گفت: "فردی مرتبط با حاج عماد مغنیه که ممکن است مسئول دفتر او یا از همراهان نزدیک او باشد به من گفته است که در جلسه ای با حضور حاج عماد مغنیه ، ابوحسن سلامه و دیگران که اسامی آنها را نمی دانم شرکت کرده است. او به من گفت در این جلسه برای ترور شما برنامه ریزی شده است و قرار است شما از طریق کمینی که در فلان مسیر ایجاد می شود ترور شوید".

دبیرکل حزب الله افزود : غازی کنعان به من گفت این مسئله ای نیست که بتوان در قبال آن سکوت کرد زیرا طرحی برای ترور نخست وزیر کشور در جریان است، ما دستمان به عماد مغنیه نمی رسد ولی ابوحسن سلامه را که دستمان به او می رسید دستگیر کردیم. گفتم اشکالی ندارد. بعد از شش روز بازجویی خشن از حسن سلامه که طی آن استخوانهای ابوحسن سلامه خرد شد تا به چنین حادثه ای اعتراف کند، وی همچنان به آنها می گفت این مسئله واقعیت ندارد و افتراء است.

او به شدت این اتهام را انکار می کرد. او به دمشق فرستاده شد و در آنجا هم بازجویی از او ادامه یافت.

من نامه ای خطاب به رئیس جمهور فقید حافظ اسد فرستادم و او مسئله را به سرتیپ علی دوبا که هنوز زنده است ارجاع داد و او هم خواستار ملاقات با من شد.

من به دیدار علی دوبا رفتم که او نتایج تحقیق را به من اطلاع داد و گفت تحقیقات در دمشق هم نشان می دهد این داستان بی پایه و اساس است.

مسائلی اتفاق افتاد که اینجا جای بیان آن نیست و ابوحسن آزاد شد و به بیروت بازگشت.

دو سال بعد از این حادثه که اواخر سال 1993 و اوایل 1994 روی داد یعنی در سال 1996 دستگاه امنیتی مقاومت مزدوری را دستگیر کرد که برای اسرائیلی ها کار می کرد و از مراکز و خانه ها و شخصیتها در حومه جنوبی بیروت و در جنوب لبنان تصویربرداری می کرد.

این مزدور احمد نصرالله نام داشت. طبعا او با من نسبتی ندارد زیرا از روستای دیگری است. از احمد نصرالله درباره تصویربرداری ها از مراکز و خانه ها و اطلاعاتی که به اسرائیلی ها داده بود بازجویی شد و به هیچ وجه داستان رفیق حریری و غازی کنعان و حسن سلامه در ذهن ما نبود.

تا این که خودش در زمان بازجویی به این مسئله اشاره کرد. ما تصاویر ضبط شده زیادی از او در این خصوص داریم ولی به علت کمبود وقت، بخشهایی از اعترافات او را پخش می کنیم.

او اعتراف کرد و گفت من با یکی از افراد (مرتبط با حریری) تماس گرفتم و گفتم از همراهان حاج عماد مغنیه هستم و خودم را محمد عفیف معرفی کردم در حالی که فردی را به چنین نامی نمی شناختم و اطلاعاتی دروغ به او دادم و حتی به این مسئول امنیتی حریری گفتم از حرکت کردن در مسیرهای خاصی خودداری کند زیرا حزب الله قرار است در مسیرش کمین کند یا خودرو بمب گذاری شده در مسیر بگذارد و او باید از مسیرهای دیگری عبور کند.

او به این ترتیب حتی برای مدت چند ماه توانست مسیر حرکت حریری را به دلخواه خود تغییر دهد. این مزدور به مسئول امنیتی حریری گفته بود، حسن سلامه که اهل شهر صیدا است در جلسه ای که با حضور عماد مغنیه برگزار شد پیشنهاد کرده بود که بهیه الحریری (خواهر رفیق حریری) را (در صیدا) ترور کنیم و هنگامی که رفیق حریری مجبور می شود برای عرض تسلیت به صیدا برود او را در این شهر می کشیم.

این مزدور اسرائیل چنین اطلاعاتی را در اختیار دستگاه امنیتی رفیق حریری قرار داده بود. من در آن زمان نسخه ای از نوار اعترافات این مزدور را در اختیار غازی کنعان قرار دادم و این مزدور هم تحویل دستگاههای امنیتی ذیربط شد و تا سال 2000 هم زندانی بود و در فوریه آن سال این فرد به دلایلی که من نمی دانم آزاد شد و چند روز بعد از طریق نوار مرزی به اسرائیل فرار کرد و خانواده اش هم به او پیوستند و هنوز هم در فلسطین اشغالی است و لبنانی ها را برای منافع دشمن استخدام می کند.

احمد نصرالله مزدور اسرائیل توانست با هدایت اسرائیل این دروغ و این داستان را سر هم کند. بخشهایی از تصاویر احمد نصرالله را می بینیم.

در ادامه، عکسی از این مزدور اسرائیل به همراه توضیحات مکتوب و شفاهی پخش شد که در آن آمده است: احمد حسین نصرالله در سال 1967 در منطقه خیام متولد شد.

او لبنانی و مزدور اسرائیل است و اکنون در فلسطین اشغالی اقامت دارد. او در سال 1996 بازداشت شد و تا سال 2000 در بازداشت بود.

او سوم فوریه 2000 آزاد شد و چهاردهم فوریه همان سال به نوار اشغال شده جنوب لبنان فرار کرد و در ماه مه 2000 از آنجا به فلسطن اشغالی رفت. اعضای خانواده اش در چند مرحله از طریق گذرگاه مرزی الناقوره از فلسطین اشغالی به لبنان باز گشتند.

او در زمان حضور در فلسطین اشغالی در چند عملیات جذب نیرو از بین لبنانی ها برای دشمن شرکت کرد. او اطلاعاتی جعلی را از طریق یکی از اطرافیان رفیق حریری در اختیار وی قرار داد.

این اطلاعات شامل موارد زیر بود:

-اطلاعات دروغ درباره حاج عماد مغنیه

-حزب الله قصد ترور حریری را دارد و به این منظور چند بار تلاش کرده ولی ناکام مانده است

-خودرویی بمب گذاری شده برای هدف قرار دادن حریری تدارک دیده شده که آن را در تقاطع کلیسای مار مخیل دیده است

-حزب الله قصد دارد حریری را از طریق کشاندن او به شهر صیدا هدف قرار دهد و به این منظور ابوحسن علی دیب بهیه الحریری نماینده پارلمان را در صیدا به قتل می رساند.

در ادامه، تصاویر ویدئویی اعترافات احمد نصرالله در سال 1996 پخش شد که در بخشهایی از آن آمده است: "نام من احمد حسین نصرالله است، شخصی را تقریبا از سال 1988- 1989 می شناسم که نزد رفیق الحریری کار می کند. او در موسسه رفیق حریری کار می کرد که خانه خواهر من نزدیک آن بود. در سال 1993 یعنی زمان کشتار سپتامبر، من نزد خواهرم زندگی می کردم. به او گفتم والله با توجه به آنچه که می گویند او (رفیق حریری) در وضعیت خوبی نیست و قصد دارند حریری را بکشند.

بعد از مدتی به او گفتم از میزان دقیق بودن این اطلاعات چیزی نمی دانم. مدتی بعد به او گفتم از طریق فردی به نام محمد عفیف که نزد عماد مغنیه کار می کند و مورد اعتماد او است اطلاع یافته ام که طرحی برای ترور حریری در کار است.

به او گفتم اگر اتفاقی افتاد چگونه با او تماس بگیرم. او قرار بعدی را گذاشت تا به من تلفن بدهد. روز جمعه بعد به من تلفن داد.من هر بار چیزی می گفتم مثلا از خودرو بمب گذاری شده حرف می زدم. مثلا می گفتم مواظب خودرو بمب گذاری شده در مسیر بعبدا باشید.

بار دیگر می گفتم می خواهند بهیه الحریری را ترور کنند زیرا اگر او را بکشند حریری به صیدا می رود و وقتی به صیدا رفت می توان در مسیر او را کشت. می گفتم این نقشه ابوحسن سلامه است زیرا او ساکن صیدا بود.

درباره محمد عفیف هم من اصلا فردی را به این نام نمی شناختم بلکه این نام را خودم اختراع کردم و گفتم با من تماس دارد و نزد عماد مغنیه کار می کند. من در عمرم عماد مغنیه را ندیده بودم."

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه کنفرانس خبری خود گفت: این اعترافات، شاهدی است که داستان سازی های اسرائیل را در آن زمان نشان می دهد و ذهن رفیق حریری را به این مسئله مشغول کرده بود.

طبعا فرض ما بر این است که شهید رفیق حریری در آن زمان فقط با غازی کنعان در این باره صحبت نکرده بلکه به سایر دوستان در سوریه و اطرافیان خودش و دوستان فرانسوی و سعودی و خلیجی و اروپایی خود و دیگران این مسئله را گفته است زیرا این مسئله ای بسیار حساس است که نمی توان درباره آن سکوت کرد.

اسرائیل به این ترتیب از همان ابتدا توانست در ذهن خیلی ها وجود توطئه ای خیالی از این نوع را جا بیندازد.

دبیر کل جنبش حزب الله لبنان در ادامه کنفرانس مطبوعاتی خود به مروری بر اتهامات اسرائیل علیه حزب الله در خصوص ترور رفیق حریری پرداخت و گفت:

اسرائیلی ها در چهاردهم فوریه 2005 (روز ترور حریری) به سرعت از همان ابتدا ما را به ترور حریری متهم کردند و به تکرار این گونه اتهامات ادامه دادند تا زمانی که مقاله اشپیگل درباره متهم شدن حزب الله منتشر شد و بعد از آن هم اتهامات اسرائیل ادامه یافت.

 سید حسن نصرالله افزود : شما اخیرا اظهارات اسرائیلی ها را در این زمینه شنیده اید ولی برای آن که در وقت صرفه جویی کرده باشیم گزارشی کوتاه را که صرفا نشان دهنده شواهدی از اتهامات اسرائیل علیه حزب الله است می بینیم.

در ادامه، گزارشی پخش شد که در آن آمده است: "مسئولان و رسانه های اسرائیلی حزب الله را به قرار داشتن در پشت ماجرای جنایت ترور حریری متهم کردند.

در چهاردهم فوریه سال 2005 رادیو اسرائیل در تفسیری درباره کشته شدن رفیق حریری اعلام کرد، حریری کشمکشهای زیادی با حزب الله داشت.

روز هفدهم فوریه 2005 روزنامه یدیعوت احارونوت در گزارشی به نقل از دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) اعلام کرد، دستگاه اطلاعات نظامی در ارزیابی جدید خود به این نتیجه رسید که حزب الله مسئول کشتن رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان است. روز هفدهم فوریه 2005 امنون کوهن از مسولان حزب شاس گفت: بر اساس ارزیابی های دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل، سازمان حزب الله حریری را ترور کرد که با در تنگنا قرار دادن حزب الله و محدود کردن فعالیتهایش موافقت کرده بود.

یاد آوری می شود روز بیست و پنجم ماه مه 2010 عاموس هرئیل گزارشی برای روزنامه هاآرتص نوشت که در آن آمده بود: در اواخر سال 2001 یعنی بیش از سه سال قبل از ترور حریری پرونده ای تحویل رئیس دستگاه اطلاعات نظامی شد که در آن پیش بینی شده بود حریری به دست حزب الله کشته می شود. ایهود باراک وزیر جنگ اسرائیل روز بیست و چهارم ماه مه 2009 یعنی بعد از انتشار گزارش نشریه اشپیگل گفت: دادگاه بین المللی، حزب الله را متهم کرده است نه سوریه را.

روز بیست و نهم ماه مه 2009 یعقوب کاتس خبرنگار نظامی روزنامه جروزالم پست به نقل از باراک نوشت: آن گونه که به نظر می رسد، گزارش سازمان ملل متحد نشان خواهد داد که حزب الله مسئول قتل نخست وزیر سابق رفیق حریری است.

اویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه اسرائیل روز بیست و چهارم ماه مه 2009 بعد از انتشار گزارش نشریه اشپیگل تاکید کرد باید دستور بازداشت بین المللی درباره نصرالله صادر و او با توسل به زور دستگیر و محاکمه شود.

روز دهم فوریه 2010 پایگاه اینترنتی خبری نانا به نقل از لیبرمن، حزب الله را مسئول قتل رفیق حریری دانست. او در خصوص سعد حریری گفت: دل من با حریری است، سازمان حزب الله پدرش را کشت از این رو او گروگان است. فکر می کنم دیدگاه او درباره حزب الله بسیار فراتر (خصمانه تر) از دیدگاه ما درباره حزب الله است".

پس از پخش این گزارش، دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه کنفرانس خبری اش افزود: به همین مقدار درباره محور نخست اکتفا می کنم و به سراغ محور دوم می روم. محور دوم این است که ما اسرائیل را به ترور رفیق حریری متهم می کنیم.

اولا، اسرائیل توانایی اجرای این عملیات و حملات مشابهی را که در لبنان به ویژه پس از سال 2004 تاکنون روی داده است دارد. تاریخ اسرائیل پر از عملیاتی است که در آن رهبران فلسطینی و رهبران لبنانی را در لبنان و در خارج هدف قرار داده است.

در لبنان نیازی نیست به فهرست طویل اسامی کسانی که اسرائیل آنها را کشته است اشاره کنیم. شاید لبنان بعد از فلسطین اشغالی یکی از بهترین میدانهایی است که اسرائیل قادر به اجرای توطئه ترور در آن است زیرا اسرائیل با لبنان مرز زمینی مشترک دارد و لبنان سواحلی طولانی دارد و ما وقتی به سراغ جاسوسها می رویم متوجه می شویم که اسرائیلی ها چگونه از طریق سواحل لبنان یا مرزهای زمینی وارد خاک لبنان می شوند و چند هفته در آن می مانند.

بنابراین اسرائیل قدرت و فرصت اجرای عملیات ترور در لبنان را دارد. امروزه نیز مشخص می شود که اسرائیل شمار زیادی مزدور با تخصصهای گوناگون دارد.

این مسئله از آنچه تاکنون افشا شده است مشخص می شود و آنچه هنوز افشا نشده بسیار بیشتر از اینها است. ثانیا؛ اسرائیل منافع و انگیزه برای ترور حریری داشت.

هرچند آنچه می گویم تحلیلی سیاسی است ولی مبتنی بر امور قطعی است.همه می دانند که خصومت اسرائیل با مقاومت لبنان بسیار شدید است.

اسرائیل با همه جنبشهای مقاومت به ویژه با حزب الله خصومت دارد. اسرائیل مشتاق است که از هر فرصتی اعم از امنیتی یا نظامی یا داخلی برای از بین بردن مقاومت یا خلع سلاح آن استفاده کند.

همچنین بدیهی است که اسرائیل با سوریه خصومت دارد زیرا این کشور مانع سازش فراگیر طبق شروط مورد نظر اسرائیل است که در آن حقوق عربها ضایع می شود.

دلیل دیگر خصومت اسرائیل با سوریه این است که سوریه بر حقوق خود پافشاری و از مقاومت در فلسطین حمایت و به مقاومت در لبنان کمک می کند.

قطعا مشکل اسرائیل با سوریه زمانی که نیروهای سوری در لبنان مستقر بودند این نبود که سوریه لبنان را اداره می کند یا بر این کشور اعمال قیومیت می کند یا دولت لبنان را تعیین می کند. مشکل اسرائیل با سوریه این است که سوریه از جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین حمایت می کرد.

رئیس جمهور سوریه بشار اسد شخصا در سال 1994 (سید حسن نصرالله در ذکر سال دچار اشتباه شد زیرا در ان سال حافظ اسد هنوز زنده بود) یعنی چند هفته قبل از صدور قطعنامه 1595 به من گفت یک رهبر عربی در دیدار با او گفته است که آمریکایی ها و جامعه بین المللی با ادامه حضور نیروهای سوری در لبنان مخالفتی ندارند و مشکلی ندارند که نیروهای سوری دامنه حضور خود را گسترش دهند و در جنوب لبنان هم مستقر شوند و به مرزهای بین المللی برسند ولی به دو شرط: نخست آن که حزب الله را خلع سلاح کنید، و دوم این که اردوگاههای فلسطینی در لبنان را خلع سلاح کنید.

بشار اسد در پاسخ گفته بود مقاومت در لبنان بخشی از امنیت ملی راهبردی است که هیچ کس نمی توان درباره آن سازش کند و اسرائیل در سال 1982 لبنان را اشغال کرد و نتوانست وارد اردوگاههای فلسطینی شود و ساکنانش را خلع سلاح کند.

در واقع پاسخ رئیس جمهور سوریه به معنای "نه" به این رهبر عربی بود. بنابراین چند هفته قبل از صدور قطعنامه 1595 با سوریه درباره باقی ماندن نیروهایش در لبنان چانه زنی شده بود و لازم بود حادثه بزرگی در لبنان روی دهد که بتوان از آن برای دستیابی به هدف اخراج سوریه از لبنان و محاصره مقاومت و ضربه زدن به آن و منزوی کردن آن قبل از خلع سلاح آن استفاده کرد.

زلزله بزرگ در 14 فوریه 2005 روی داد. ترور رفیق حریری در این چارچوب صورت گرفت و از این خون برای بیرون راندن سوریه از لبنان استفاده شد و اکنون از آن برای محاصره کردن مقاومت و حمله به آن استفاده می شود. انگیزه و منفعت اسرائیل در ترور حریری همین بود.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش گفت: نکته سوم به شیوه عمل اسرائیل مربوط می شود. بررسی اقدامات عملی اسرائیل به ما کمک خواهد کرد شواهدی را که انشاء الله به شما عرضه خواهم کرد درک کنیم.

اسرائیل هر وقت می خواهد عملیاتی امنیتی یا نظامی با ماهیت امنیتی را انجام دهد به مجموعه ای از عوامل تکیه می کند. یکی از این عوامل، جاسوسی هوایی است. اسرائیل انواع مختلف وسایل جاسوسی را در اختیار دارد که یکی از مهمترین آنها هواپیمای جاسوسی است.

نکته دیگر، سیطره فنی و تکنولوژیکی اسرائیل است که شامل دستگاههای استراق سمع و نظارت و دوربینهای نصب شده در اماکن مختلف و استفاده گسترده از تلفن های همراه می شود.

مسئله دیگر، جمع آوری اطلاعات در داخل از طریق جاسوسان و مزدوران یا از طریق کماندوهای اسرائیلی است که بر زمین فرود می آینده و به بررسی اوضاع می پردازند.

این جاسوسان اطلاعاتی جزئی و دقیق را تهیه می کنند که امکان دستیابی به آن از طریق جاسوسی با هواپیما وجود ندارد. نکته دیگر حمایت تدارکاتی است که شامل وارد کردن یا تامین سلاحها و مواد منفجره و وسایل انتقال به محل عملیات و اجرای عملیات است. رابعا، توجه به شواهد و حوادث، اطلاعات خوبی به ما می دهد.

آیا اسرائیل واقعا از سال 2004 تا امروز فعالیت اطلاعاتی و امنیتی و عملیاتی داشته است یا خیر؟ برخی می گویند اسرائیل در صحنه لبنان فعالیت عملیاتی ندارد و در هیچ عملیات ترور در لبنان متهم نیست بنابراین هرگونه تروری در لبنان روی می دهد باید انگشت اتهام به سوی سوریه یا متحدان سوریه یا آنچه نظام امنیتی مشترک سوری-لبنانی نامیده می شود دراز شود. پاسخ به این سئوال به ما کمک می کند عملیات ترور و ارتباط بین آن و حوادث سالهای گذشته را درک کنیم.

ما بررسی مسئله را از مزدوران اسرائیل آغاز می کنیم. این مزدوران عمدتا در سالهای 2009 و 2010 بازداشت شده اند. دستگاههای امنیتی از سال 2009 به صورت جدی تصمیم گرفتند مزدوران اسرائیل را بازداشت کنند.

این که علت چیست، موضوع دیگری است. از مزدوران شروع می کنیم و اعترافات آنها نزد دستگاههای امنیتی رسمی لبنان را در بازجویی های رسمی منعکس می کنیم.

این مزدوران و اعترافات آنها به دادستان کل لبنان تحویل شده است. برخی از این اعترافات در رسانه ها منعکس شد ولی آن گونه که شایسته بود، به آن توجه نشد. نمونه هایی از اعترافات مزدوران را بیان می کنیم و بعد از اعترافات هر مزدور، من توضیح کوتاهی برای تکمیل مسئله ارائه می کنم. از مزدور اول شروع می کنیم.

در ادامه کنفرانس خبری سید حسن نصرالله، اسامی برخی مزدوران اسرائیل پخش شد که به ردیابی و مزدوری و بمب گذاری و شنود و نصب دوربینهای نظارتی و تعیین محل حضور افرادی که اسرائیل اقدام به ترور آنها کرد اعتراف کرده اند.

برخی از این افراد اعتراف کرده اند مواد منفجره و ملزومات آن را وارد لبنان کرده اند. در توضیحات مربوط به مزدوران که تصاویری از آنها پخش می شد چنین آمده است:

"فیلیپوس حنا صادر: مزدور اسرائیل، رفت و آمد رئیس جمهور و فرمانده ارتش لبنان را زیر نظر داشت. این جاسوس در سال 1964 متولد شد.

وی لبنانی و مزدور اسرائیل است. کار برای اسرائیل را از سال 2006 آغاز کرد و در سال 2010 به دست نیروهای امنیتی لبنان دستگیر شد. این فرد اقدام به جمع آوری اطلاعات درباره مواضع نظامی لبنان می کرد که برخی از آنها متعلق به ارتش لبنان بود. فعالیت دیگر وی، جمع آوری اطلاعات درباره شخصیتها و رهبران سیاسی و نظامی لبنانی بود.

وی اطلاعاتی را درباره منزل میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان در عمشیت جمع آوری کرده بود که شامل مشخصات خارجی منزل، ورودی ها و جاده های منتهی به آن، مقدار فاصله آن از ساحل، زمان لازم برای رسیدن از خط ساحلی به این خانه با پای پیاده و با خودرو، و پارکینگهای خودرو که نزدیک این خانه بودند می شد.

وی همچنین اطلاعاتی درباره جان قهوه چی فرمانده ارتش لبنان از جمله درباره قایق تفریحی خاص وی جمع آوری کرده بود".

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه درباره ماموریت های این مزدور گفت: لازم است یادآوری کنم که جمع آوری اطلاعات میدانی، برنامه ای پیشرفته قبل از اجرای عملیات است. زیرا پرونده عملیات با این اطلاعات تکمیل و بعد از آن، عملیات اجرا می شود. اسرائیلی ها اگر به اطلاعاتی درباره منزل رئیس جمهور لبنان و اطراف آن نیاز داشتند، جاسوسی با هواپیما برایشان کافی بود. ولی وقتی این مزدور به درخواست افسران اطلاعاتی خود اقدام به جمع آوری اطلاعات جزئی و دقیق درباره منزل و ورودی ها و اطراف آن می کند، مسئله خطرناک می شود.

اسرائیلی ها همیشه به این نکته توجه دارند که محل عملیات آنها نزدیک به نوار ساحلی باشد.به همین علت از این مزدور خواسته شده بود به نوار ساحلی برود و پیاده به سوی منزل میشل سلیمان ریس جمهور حرکت کند تا ببیند به چقدر زمان نیاز است.

این جاسوس سپس با خودرو همین مسیر را می پیماید. آیا این گونه جاسوسی، صرفا اقدامی برای جمع آوری اطلاعات است؟ یا این که نشان میدهد اسرائیل سرگرم آماده سازی زمینه برای اجرای عملیات ترور در این منطقه است.

همچنین این جاسوس اعتراف کرد که اطلاعاتی جزئی درباره قایق تفریحی فرمانده ارتش به دست آورده است که در بندر قرار دارد. چرا دربار این قایق اطلاعات جمع می شود؟ زیرا می توان بمبی را در آن گذاشت و فرمانده ارتش را هدف قرار داد.

نصرالله در ادامه افزود: اگر فرض کنیم دستگاه امنیتی لبنان یک شهروند لبنانی را دستگیر کند و مشخص شود که دستگاه اطلاعاتی سوریه یا حزب الله چنین ماموریتی به وی داده اند، کشور در چه وضعی قرار می گرفت؟ ولی وقتی اتهام متوجه اسرائیل است، مسئله ظرف بیست و چهار ساعت حل و فصل شود. در رسانه ها اعلام شد که این پرونده ظرف یک روز حل و فصل شد در حالی که هدف جاسوسی، شخص رئیس جمهور لبنان و فرمانده ارتش لبنان بودند نه شخصیتهای عادی موجود در کشور. به دیگر مزدوران و اعترافات آنها توجه کنید. چرا کمیته بین المللی تحقیق نیامد با این جاسوس و سایر جاسوسهایی که به مسائل مشابهی اعتراف کردند بنشیند تا به ارتباط احتمالی این مزدور با افسر مسئول خود و دیگر مزدورانی که در عملیات دیگری دست داشتند پی ببرد. از سوی دیگر می بینیم که یک شاهد دروغین در لبنان پیدا شد و بر اساس اظهارات وی چهار افسر بلندپایه لبنانی به مدت چهار سال در زندان ماندند و افسران بلندپایه سوری به وین احضار و بازجویی شدند و حتی در دمشق از این افراد بازجویی شد اما اطلاعاتی با این اهمیت و دهها اعتراف مشابه دیگر مورد توجه جامعه بین المللی و دولت لبنان و هیچ کس قرار نگرفت تا از افسران اسرائیلی که این مزدوران را هدایت می کنند بازجویی شود تا مشخص شود آنها در لبنان چه می کنند و قصد دارند چه کسانی را مانند شخصیتهای قبلی، بکشند. من این مسئله را فقط برای جلب توجه به این نکات گفتم و اکنون به مشخصات و اعترافات مزدور دیگری می پردازیم.

در ادامه این کنفرانس خبری، سعید طانیوس العلم به عنوان یکی دیگر از جاسوسان اسرائیل معرفی شد.

درباره این جاسوس گفته شد: "سعید طانیوس العلم مسئول نظارت بر رفت و آمدهای سمیر جعجع و سعد الحریری بود. وی متولد سال 1958 و لبنانی است. او جاسوسی برای اسرائیل را از سال 1990 شروع کرد و در سال 2009 به دست نیروهای امنیتی لبنان دستگیر شد.

وظیفه وی جمع آوری اطلاعات درباره شخصیتهای سیاسی رسمی و حزبی لبنانی بود. طبق اعترافاتش، وی به درخواست دشمن صهیونیستی مامور شده بود زمان حضور سعد حریری را در منزل سمیر جعجع مشخص کند.

وی همچنین رفت و آمدهای سمیر جعجع را زیر نظر داشت. او همچنین رفت و آمد برخی سیاستمداران را به قهوه خانه های منطقه جبیل رصد می کرد".

سید حسن نصرالله در توضیحات خود درباره این جاسوس اسرائیل گفت: افسر اسرائیلی مسئول این جاسوس از او نخواسته بود اطلاعاتی میدانی و جزئی درباره مسئولان حزب الله جمع آوری کند بلکه از وی اطلاعاتی درباره سمیر جعجع خواسته بود. همچنین از این جاسوس خواسته شده بود زمان ملاقاتهای سعد حریری را با سمیر جعجع گزارش کند. چرا اسرائیل رفت و آمدهای سمیر جعجع و سعد حریری را زیر نظر گرفته بود؟ این سئوال در واقع پاسخی است به این سئوال که چرا (بعد از ترور حریری) شماری از رهبران گروه چهارده مارس ترور شدند؟ زیرا باید عده ای از رهبران این گروه کشته می شدند تا بهتر بتوان سوریه و متحدانش و مقاوت لبنان را متهم کرد. اسرائیل در شرایط به دنبال جمع آوری اطلاعات درباره رفت و آمد سیاستمداران لبنانی به قهوه خانه های جبیل بود که همه می دانند افرادی مانند محمد فنیش یا محمد رعد یا شیخ نعیم قاسم (هر سه از رهبران حزب الله) به این قهوه خانه ها رفت و آمد ندارند. اکثر سیاستمدارانی که به این مناطق رفت و آمد دارند از رهبران گروه چهاردهم مارس هستند.

در ادامه کنفرانس مطبوعاتی سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان، مشخصات و اعترافات یکی دیگر از مزدوران رژیم صهیونیستی که دستگیر شده است پخش شد.

درباره این فرد که محمود رافع نام دارد آمده است: "محمود رافع متولد سال 1949 و لبنانی است که مزدوری برای اسرائیل را از سال 1993 آغاز کرده است. وی در سال 2006 به دست نیروهای امنیتی لبنان دستگیر شد. وی اعتراف کرده است که در چهار عملیات ترور علیه علی دیب، جهاد جبریل، علی صالح و برادران مجذوب شرکت داشته است. وی همچنین اعتراف کرده است که در کار گذاشتن چند بمب بین سالهای 1999 و 2005 دست داشته است از جمله بمب گذاری در منطقه الناعمه در سال 1999 و بمب گذاری در منطقه الزهرانی در سال 2004. این مزدور به پناه دادن و کمک کردن به چند گروه اسرائیلی در داخل خاک لبنان اعتراف کرده است".

سید حسن نصرالله درباره این جاسوس نیز گفت: محمود رافع به هدف قرار دادن شماری از فرماندهان مقاومت اعتراف کرده است. جهت اطلاع می گویم که دادگاه نظامی برای این مزدور حکم اعدام صادر کرد. در خصوص اعترافات این شخص به دو نکته اشاره می کنم. نکته نخست به بمب گذاری در منطقه الزهرانی مربوط می شود. بررسیها نشان داد که هدف بمب گذاری در منطقه الزهرانی در سال 2005، نبیه بری رئیس پارلمان لبنان بود که البته دستگاه اطلاعاتی ارتش لبنان اقدام به کشف و خنثی کردن این بمب کرد. محمود رافع می گوید نمی دانسته که هدف این بمب گذاری چه کسی است و من حرف او را باور می کنم زیرا او صرفا یک ابزار برای اجرای توطئه بوده است. وظیفه او جابجایی بمب و یا کمک به کار گذاشتن آن بوده است و احتمالا بعد از انفجار بمب متوجه می شده که چه کسی هدف این بمب گذاری بوده است. بمبی که در منطقه الزهرانی کار گذاشت شد بسیار دقیق و خطرناک بود که گزارش و تصاویر مربوط به آن موجود است. این بمب، طبق اعتراف محمود رافع و با توجه به ویژگیهای آن صد درصد ساخت اسرائیل بوده است.

این مسئله نشان می دهد اسرائیل که از نظر ما قاتل نخست وزیر سنی یعنی رفیق حریری در اوایل سال 2005 است قصد داشت با ترور رئیس شیعه پارلمان لبنان در همان سال بین شیعیان و سنی ها در لبنان فتنه انگیزی کند ولی خدا یکبار دیگر لبنان را حفظ کرد. ممکن است در آینده درباره این بمب بیشتر از این حرف بزنیم. نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که این بمب گذاری در سال 2005 صورت گرفت و کار اسرائیل بود. نکته دیگر، اعتراف محمود رافع به پذیرایی و پناه دادن و کمک کردن به شماری از گروههای اسرائیلی در داخل خاک لبنان است. او به این افراد پناه می داد بدون آن که بداند کجا می روند و چه می کنند. این افراد پس از مدتی از طریق نوار ساحلی یا نوار مرزی زمینی، لبنان را ترک می کردند. آیا کمیته بین المللی تحقیق از محمود رافع درباره اسرائیلی هایی که به ورود آنها به لبنان کمک می کرد سئوال کرده است؟ به ویژه در همان سالی که ترورهای زیادی در لبنان صورت گرفت. آیا می توان افسران اسرائیلی هدایت کننده محمود رافع و گروههایی که وارد لبنان شدند را به کمیته بین المللی تحقیق درباره ترور حریری احضار کرد؟

در ادامه این کنفرانس خبری، یکی دیگر از مزدوران اسرائیل به نام ناصر نادر این گونه معرفی شد: "ناصر نادر متولد سال 1965 و لبنانی است که مزدوری برای اسرائیلی ها را از سال 1997آغاز کرد و در سال 2009 به دست نیروهای امنیتی لبنان بازداشت شد. وی به همکاری با گروه ترور کننده شهید غالب عوالی در حومه جنوبی بیروت در سال 2004 اعتراف کرده است. این مزدور در منطقه جل الدیب اقامت داشت".

سید حسن نصرالله درباره این جاسوس گفت: ناصر نادر، جاسوسی بود که در اجرای عملیات مشارکت داشت. من نمی دانم شاید بازجویی جدی از وی، اطلاعات بیشتری در اختیار قرار می داد به ویژه آن که او یک مسلمان شیعه از جنوب لبنان است و به درخواست دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در منطقه جل الدیب سکونت داشت ولی مشخص نیست با چه هدفی در این منطقه به سر می برد. نکته ای که باید یادآوری کنم این است که در همان روزی که شیهد غالب عوالی ترور شد بیانیه ای به نام سازمان "جند الشام" منتشر شد که مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته بود. این از کم عقلی اسرائیلی ها است که می خواستند حزب الله را متقاعد کنند که سازمانی سنی به نام جندالشام اقدام به قتل یکی از نیروهای شیعه مقاومت کرده است.

در ادامه، مزدور بعدی "فیصل مقلد" این گونه معرفی شد: "فیصل مقلد متولد سال 1977 و لبنانی است که مزدوری برای اسرائیلی ها را از سال 2003 شروع کرد و در سال 2006 به دست نیروهای امنیتی لبنان بازداشت شد. وی اعتراف کرده است که عوامل اجرایی اسرائیلی را از سواحل لبنان به داخل لبنان یا بالعکس منتقل می کرده است. این افراد معمولا چند هفته در لبنان می ماندند. وی همچنین به حمل و نقل چندانهای بزرگ سیاه رنگ و تجهیزات تدارکاتی و اسلحه اعتراف کرده است".

دبیرکل حزب الله لبنان درباره این مزدور اسرائیل گفت: آنچه اندکی پیش درباره جاسوس قبلی گفتم، درباره این جاسوس هم صدق می کند. این فرد در سال 2006 گروههای اسرائیلی را در داخل لبنان بین ساحل و مناطق داخلی لبنان جابجا کرده است که چند هفته در خاک لبنان باقی مانده اند. سئوال این است که این گروهها در لبنان چه می کردند؟ آیا اطلاعات جمع آوری می کردند؟ مگر اسرائیلی ها در زمینه جمع آوری اطلاعات کمبود نیرو داشتند که مجبور شوند افرادی را از موساد یا ارتش اسرائیل به داخل خاک لبنان بفرستند تا چند هفته در آنجا بمانند؟ این مزدور و سایر همقطارانش اعتراف کرده اند که چمدانهای سیاه رنگ را که داخل آن مواد منفجره یا سلاح یا اشیاء مشابه بوده است تحویل می گرفتند و آن ها را در نقاط معینی در منطقه جبل لبنان قرار می دادند. دفعه بعد که چمدانهای جدید را می آوردند، از چمدانهای قبلی خبری نبود.

در ادامه، مزدور بعدی "ادیب العلم" این چنین معرفی شد: "ادیب العلم متولد سال 1942 و لبنانی است که مزدوری برای اسرائیل را در سال 1994 آغاز کرد و در سال 2009 نیز به دست نیروهای امنیتی لبنان دستگیر شد. وی در اعترافاتش به تصویربرداری و بررسی جاده ها و مناطق ساحلی و کوهستانی لبنان اعتراف کرده است. وی همچنین با همسرش به نام حیات الصلومی که او هم جاسوس بود اقدام به جمع آوری اطلاعات در ماجرای ترور برادران المجذوب کرد. وی مقداری تجهیزات و ابزارهای جاسوسی را وارد لبنان کرده و اطلاعاتی درباره خطوط تلفن همراه به دشمن صهیونیستی داده است".

دبیرکل حزب الله لبنان درباره این جاسوس گفت: آنچه درباره جاسوسهای قبلی گفتم درباره این جاسوس هم صدق می کند. این جاسوسان نزد دستگاههای اطلاعاتی رسمی لبنان چنین اعترافاتی را بیان کرده اند نه نزد دولت تحت قیومیت سوریه یا دستگاه امنیتی مشترک سوریه و لبنان. این افراد در زمان حاکمیت دولت کنونی چنین اعترافاتی کرده اند.

آنچه گفته شد، بخش کوچکی از اعترافات این مزدوران است. من می خواهم که یکی از دستگاهها در لبنان اقدام به جمع آوری همه اعترافات این مزدوران کند تا نقشه ای از آنها در بخشهای مختلف و مناطق و تخصصهای آنان ترسیم شود و بررسی عمیقی درباره فعالیتهای جاسوسهای اسرائیل به ویژه در سالهای اخیر هم از جنبه اطلاعاتی و هم از جنبه عملیاتی صورت گیرد. کسانی که خواستار پی بردن به حقیقت در خصوص ترور رفیق حریری و سایر ترورهای صورت گرفته در لبنان هستند باید تحقیقات را از این افراد شروع کنند نه از شاهدان دروغین.

پنجم، پرونده بخش مخابرات: من فقط چند کلمه در این خصوص صحبت می کنم. بازداشت جاسوسهای مهم در بخش مخابرات و اعترافات آنها نشان می دهد که دشمن اسرائیلی سیطره فنی گسترده ای بر بخش مخابرات لبنان دارد و نیازی ندارد که این جاسوسها را در ارتباط با جزئیات به کار بگیرد زیرا خدمات فنی که این مزدوران ارائه کردند کافی است که دشمن اسرائیلی به اهداف مورد نظرش برسد.

 در این زمینه متخصصان بعدا صحبت خواهند کرد. نتیجه قطعی این است که اسرائیلیها سیطره فنی بر صحنه لبنان به ویژه از طریق بخش مخابرات و شبکه تلفن همراه داشتند و توانسته اند هر شخص و هر هدفی را شنود کنند و محل دقیق حضور او را مشخص کنند و رفت و آمدهایش را به صورت دقیق زیر نظر بگیرند تا اگر بخواهند بتوانند او را ترور کنند. این مسئله بعد از بازداشت های اخیر که نشان داد دشمن در بخش مخابرات نفوذ کرده است، شکل قطعی به خود گرفت.

سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: نکته ششم به بخش بسیار حساس می رسیم که موضوع شناسایی هوایی است و اساس همه اقدامات اسرائیل در لبنان بوده است. اسرائیل در این عرصه دارای توانمندی بالایی است. دارای تنوع هواپیماهایی جاسوسی است. هواپیماهایی که قادر به جاسوسی و اقدام است.

دبیرکل حزب الله لبنان افزود: اسرائیل از مهمترین سازندگان هواپیماهای جاسوسی است و چنین هواپیماهایی را به ترکیه، روسیه ، هند و دیگر کشورها در جهان می فروشد، چرا که در این بخش فناوری پیشرفته و بسیار بالایی دارد. این هواپیماها در لبنان از اماکن مورد نظر مانند، منازل، جاده ها، خودروها و مسیرهای موجود تصویر برداری می کنند و شناسایی های هوایی با برخی از اطلاعات جزئی دیگر تکمیل می شود.

سید حسن نصرالله گفت: پس از عملیات روستای الانصاریه بر این باوریم که اسرائیل در این باره اقدامات و تدابیر را در پیش گرفت. پیش از سال هزار و نهصد و نود و هفت، مقاومت اسلامی در جنوب با تلاش های فنی توانست، به تصاویر گرفته شده از سوی هواپیمای جاسوسی «ام ام ک» دست پیدا کند . این هواپیماها در حال تصویر برداری از مناطق مشخصی در جنوب لبنان بود و تصاویر خود را مستقیم به اتاق عملیات دشمن ارسال می کرد. برادران ما توانستند به شبکه ارسال این تصاویر وارد شوند و در نتیجه توانستند تصاویری را که به طور مستقیم به اتاق عملیات دشمن ارسال می شد را به طور مستقیم و در همان لحظه به اتاق عملیات مقاومت نیز ارسال کنند. این دستاورد فنی برای جوانان مقاومت بود، جوانانی که تحصیل کرده های مدارس و موسسات لبنانی هستند. ابتدا مشکلاتی در این باره وجود داشت، چرا که بازخوانی تصاویر و فیلم ها نیازمند تخصص است، که ما به طور کافی آن را در اختیار نداشتیم.

همچنین بازخوانی تصاویر نیازمند شناخت مستقیم از مناطق یا تصاویر ماهواره ای بود تا تصاویر و عکس های گرفته شده با تصاویر ماهواره ای مقایسه و مطابق داده شود تا در نتیجه موقعیت تصویر مشخص شود که به کدام منطقه یا روستا یا شهر مربوط می شود. هیچ انسانی نمی تواند حتی اگر چنین تصاویری را در اختیار داشته باشد، به طور مستقیم موقعیت یابی کند، بلکه نیازمند تخصص و امکانات است که به طور کافی در اختیار ما نبود. مساله دیگر اینکه توانمندیهای فنی ما در حدی نبود که تصاویری را که هواپیماهای جاسوسی اسرائیل همزمان دریافت و ارسال می کردند، دریافت کند. همانطوری که آگاهید، چند هواپیمای جاسوسی همزمان به پرواز بر فراز جنوب لبنان، ضاحیه، بیروت، شمال و منطقه بقاع اقدام می کردند و توانمندی این را نداشتیم تا همه تصاویر را دریافت کنیم بلکه موفق به گرفتن برخی از این تصاویر می شدیم.

سید حسن نصرالله افزود: تصور می کنم پس از عملیات انصاریه، دشمن اسرائیل تدابیر احتیاطی را در پیش گرفت و به رمزگذاری تصاویر ارسالی اقدام کرد، به این معنا که تصاویری را که هواپیماها جاسوسی می گرفتند به طور رمز گذاری شده به اتاق عملیات ارسال می کردند که در آن صورت ما در رمزگشایی با مشکل مواجه می شدیم و احیانا نیز بدون رمزگذاری تصاویر را ارسال می کردند که ما دقیقا مطلع می شدیم. تصاویر واضح، قابل فهم بود اما در تصاویر رمزگذاری شده مشکل وجود داشت.

دبیرکل حزب الله لبنان افزود: پس از این مقدمه باید بگویم، برادران تصاویر هوایی گرفته شده از سوی یک هواپیمای جاسوسی اسرائیلی را دریافت کردند که لحظاتی دیگری مشاهده خواهید کرد. این هواپیما از ساحل دریا به طرف باغ ها و بر فراز جاده های مشخصی حرکت می کرد تا به جاده «زفت» می رسد که در نهایت به روستای انصاریه ختم می شود. البته در ابتدا متوجه نمی شدیم که این منطقه کجاست. اما با توجه به اینکه تصاویر مربوط به جنوب می شدند و برادران ما نیز اهل جنوب بودند، پس از تحلیل و بررسی موفق به موقعیت یابی تصاویر شدیم. تصاویری که پخش خواهد شد برای ما تازگی داشت. در آن زمان بر تجربه انسانی و روستایی تکیه می کردیم به این معنا که از دوستانی که اهل جنوب بودند کمک می گرفتیم به ویژه اینکه در آنجا خطی ساحلی وجود داشت.

مکان و راه های که هواپیماهای دشمن تصویر برداری کرده بودند شناسایی و بررسی شد که آیا اسرائیل در این منطقه اقدام به انجام عملیات خواهد کرد یا خیر. فرض را بر این گذاشتیم که اقدام به چنین عملیاتی خواهد کرد. در این مسیر کمین های مختلفی نصب کردیم. برادران ما به مدت چند هفته در آنجا منتظر بودند که در یکی از شب های تاریک به تاریخ پنج سپتامبر هزار و نهصد و نود و هفت نیروهای کماندوی اسرائیلی از دریا و از طریق جاده ای که شناسایی شده بود حرکت کردند و در طول شب حرکت کردند تا به کمینی که برادران ما برای آنها نصب کردند بودند رسیدند و در آنجا رویاروی رخ داد.

دبیرکل حزب الله افزود: به نظر می رسید اسرائیلی ها حامل مواد منفجره بودند. این درگیری منجر به کشته شدن پانزده تن از آنها شد. دوازده تن از آنها در همان لحظه کشته شدند و دو تن نیز زخمی شدند و یکی از آنها باقی ماند که در بین یک گروه پشتیبانی در منطقه دیگر بود که در فیلم مشاهده خواهید کرد. بالگردهای اسرائیل برای نجات افراد باقیمانده و اجساد وارد عمل شدند. در تاریکی شب آنها از تجهیزات دید در شب برخوردار بودند و ما دارای چنین امکاناتی نبودیم که این سبب نوعی برتری برای دشمن شد تا توانستند اجساد و مجروحان را با خود ببرد و فقط تکه های اجساد آنها باقی ماند که درباره آن با آنها مذاکره کردیم. همچنین تصاویر هواپیمای جاسوسی را که وارد خط رویارویی شد و از بالگردی که در حال نجات نیروهای اسرائیلی در آن زمان است تصویر برداری کرده، مشاهده خواهید کرد. ما نتوانستیم تصاویر مستقیم رویارویی را دریافت کنیم. احتمال داشت که هواپیمای نجات اسرائیلی از صحنه رویارویی تصویر برداری می کرد. این عملیات انصاریه بود که تصاویر آن را مشاهده می کنیم.

در ادامه سخنان سید حسن نصرالله تصاویر بر گرفته شده از هواپیمای جاسوسی رژیم صهیونیستی از عملیات انصاریه پخش شد و گوینده (نریتور) در توضیح این تصاویر گفت: عملیات انصاریه در تاریخ پنجم سپتامبر هزار و نهصد و نود و هفت روی داد. در تصویر روستای انصاریه و نقطه ورود نیروهای اسرائیل در ساحل ، مسیر حرکت آنها و نقطه درگیری و سرانجام سرنگونی بالگرد مشخص است. هواپیمای جاسوسی اسرائیلی که مقاومت اسلامی تصاویر آن را دریافت کرده است، نقطه ورود نیروهای اسرائیلی و مسیر حرکت آنها را که به نقطه درگیری ها منجر می شود، تصویر برداری کرده است. نشانه گر خط مسیر را نشان می دهد که راه فرعی بین باغ ها است و به راه انصاریه - لوبیه که نقطه درگیری است ختم می شود.

نقطه درگیری در ورودی باغ هاست، جایی که مقاومت اسلامی علیه نیروهای متجاوز کمین گذاشته است. در تصویر جاده اصلی انصاریه - لوبیه مشخص است.

دایره منطقه فرود بالگرد نجات و نجات نیروها را مشخص می کند. در اینجا تصاویر عملیاتی است که از رسانه ها پخش شد را مشاهده می کنید. بالگرد به نجات نظامیان اقدام می کند. این تصاویر را هواپیمای جاسوسی اسرائیل گرفته است که مقاومت اسلامی به خط ارتباطی آن نفوذ کرده و تصاویر را دریافته است.

شماری از سربازان به صورت دایره ای در نزدیک محل فرود بالگرد دور هم جمع می شوند. بالگرد دوم نیز برای نجات نظامیان به زمین می نشیند که حامل مجروحان و تکه های اجساد کشته شدگان هستند.

نظامیان دشمن به طرف بالگرد حرکت می کنند. نظامیان وارد بالگرد می شوند. در داخل دایره مکان شلیک راکت های مقاومت اسلامی برای جلوگیری از عملیات نجات مشخص است.

در ادامه تصویر ماهواره ای در کنار تصویر هواپیمای جاسوسی اسرائیل از همان منطقه را مشاهده می کنید. در تصویر ماهواره ای مکان درگیری در ورودی باغ ها مشخص است. محل فرود بالگردها در کنار جاده بین روستای انصاریه و لوبیه و نقطه اصابت راکت های شلیک شده از سوی حزب الله نیز در داخل دایره مشخص است.

سید حسن نصرالله در ادامه پس از پخش این تصاویر خاطرنشان کرد: این تصاویر نشان می دهد که عملیات شناسایی جاده منتهی به این منطقه، برای زمینه چینی عملیات امنیتی انجام شده است. تاکنون ما به یقین نمی دانیم، آیا در کنار آن جاده مکانی زیرزمینی برای عبور آب وجود داشته، آیا قرار بود در آنجا علیه نیروهای مقاومت بمب گذاری شود یا آیا قرار بود یکی از فرماندهان مقاومت ربوده شود؟

وی گفت: این تصویر یک نمونه بود اما برای تاکید بر این ایده و با توجه به زمان دو نمونه دیگر از این تصاویر را ارائه می کنیم. تصاویر درباره عملیات شناسایی هوایی از سوی اسرائیل است که برای انجام ترور (رفیق حریری) انجام می داد. تصاویر مربوط به ساختمان ها، راه ها و مناطقی می شود که بعدها مشخص شد، مکان های بوده که برای ترور برادران ما بمب گذاری شده بود. ما تصاویر هواپیمای جاسوسی اسرائیل را در اختیار داریم. این تصاویر به این معنا نیست که یک یا دو روز پس از آن عملیاتی انجام شود. گاهی انجام عملیات ماه ها و گاهی سالها زمان می برد و بارها آن مناطق تصویربرداری می شد.

دبیر کل حزب الله افزود: ما تصاویری را درباره آمادگی اسرائیلی برای ترور حریری در اختیار داریم اما درباره خودروی برادری که هدف قرار گرفته و مکان انفجار خودروی او تصویری نداریم، چرا که با وجود اینکه هواپیمای شناسایی در زمان انفجار وجود داشت اما امکان داشت که با امکانات رمزگذاری تصاویر را ارسال می کرد که برای ما دریافت آن امکان نداشت، از این رو تصاویری که پخش می شود تصاویری است که اسرائیل در ترور رفیق حریری از آنها استفاده کرد. نمونه اول تصویربرداری برای عملیات ترور شهید ابوحسن سلامه (ابودیب) مظلوم است.

در ادامه تصاویر نریتور در توضیح تصاویر گفت: عملیات رصد حاج علی دیب در سال هزار و نهصد و نود و هفت بود. تصاویر ماهواره ای شهر صیدا است که در آن مکان شهادت حاج علی دیب در منطقه «عبرا» در نزدیکی مدرسه راهبه ها روی داد و همچنین مسیر حرکت شهید مشخص است که در حال حرکت به طرف شهر صیدا بود تا اینکه به منطقه عملیات می رسد.

هواپیمای جاسوسی اسرائیل منزل شهید حاج ابوحسن را در شهر «غازیه» رصد می کند. منطقه عبرا واقع در شرق صیدا است و هواپیمای جاسوسی اسرائیل ساختمان دفتر کار شهید را رصد می کند. این شناسایی و رصد به مدت دو سال پیش از انجام ترور در شانزدهم اگوست هزار و نهصد و نود و نه انجام می شد که با کار گذاشتن بمب کنار جاده ای در جاده عبرا- صیدا ترور شد.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: نمونه دوم مربوط به تصاویر اول و دوم شناسایی برای انجام عملیات شهید «محمود المجذوب » است.

در ادامه نریتور تصویر در توضیح آن گفت: عملیات شناسایی و جاسوسی علیه محمود المجذوب در سال هزار و نهصد و نود و هشت روی داد. تصاویر ماهواره ای مکان منزل شهید محمود المجذوب را در این شهر نشان می دهد.منزل شهید مجذوب در شهر صیدا است که هواپیمای جاسوسی اسرائیل، آن و خودروهای مقابل در را رصد و کنترل می کند. پس از این شناسایی در داخل خودروی او مواد منفجره کار گذاشته شد و منفجر می شود که وی به همراه همسر و فرزندش زخمی شدند. هواپیمای جاسوسی ساختمان دفتر کار شهید مجذوب و خودروهای اطراف آن را رصد می کند. سازمان جاسوسی دشمن توانست، او و برادرش نضال را در روز جمعه بیست و ششم ماه می سال دو هزار و شش یعنی پس از هشت سال از تلاش شدید برای هدف قرار دادنش؛ ترور کنند. گفتنی است، «محمود رافع» جاسوس موساد به نقش اساسی خود در این عملیات اعتراف کرد. عملیاتی که در آن افسران اطلاعاتی دشمن و حسین الخطاب جاسوس دیگر شرکت داشتند.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه و پس از این تصاویر گفت: اکنون به موضوع نخست وزیر شهید رفیق حریری می پردازم، اما ابتدا باید مقدمه ای کوتاه را در این باره بگویم. پس از شهادت حریری به دیدار خانواده او در «قریطم» رفتم. با خانواده او دیدار کردم و از من خواست حزب الله در چارچوب امکاناتش در تحقیقات در این باره کمک کند. در آن زمان کمیته مشترکی تشکیل دادیم که برخی از مسوولان حزب الله در آن شرکت داشتند و از سوی خانواده شهید رفیق حریری نیز «وسام الحسن» شرکت کرد. صحنه جنایت بررسی شد. اطلاعاتی درباره فعالیت های حریری، مسیرها و مناطقی که وی در آنجا رفت و آمد داشت، ارائه شد . در تحقیقات بررسی اولیه درباره عملیات ترور انجام شد تا اینکه برخی تحولات سیاسی در کشور روی داد و موضوع در اینجا پایان یافت. فضایی در کشور ایجاد شد که سوریه و افسران و نظام امنیتی سوریه و لبنان را در آن متهم کرد تا اینکه مساله نشریه آلمانی «دیر اشپیگل» مطرح شد و شاهدان دروغین مشخص شدند و چهار افسر ازاد شدند و اتهام زنی مسیر تازه ای پیدا کرد. مسوولان سیاسی در مناطق مختلف جهان آنچه را که من در این باره گفتم شنیدند.

وی گفت: پس از این تحولات گروهی را تشکیل دادیم و به آنها گفتیم که باید به طور جدی در این باره تحقیق کنیم. پس از آن اطلاعات جاسوسان را به دست آوردیم که بیانگر اقدام اسرائیل بود. شاید جاسوسان و مزدورانی که در اجرای عملیات شرکت داشتند از کشور خارج شدند به این دلیل که شمار زیادی از جاسوسان در سال های اخیر فرار کردند یا ممکن است اسرائیل دراقدامی احتیاطی مزدوران خود را از لبنان خارج کرده باشد؛ چرا که کسانی که بازداشت شده اند مربوط به اقدامات جاسوسی آنها در سال دو هزار و شش است.

از جمله ایده هایی که در آن کمیته مطرح شد این بود که ما آرشیوی درباره مناطق مختلف داریم و باید درباره حوادث فوریه دو هزار و پنج بررسی شود و باید فیلم های موجود و مسیر حرکت شهید رفیق حریری و مناطقی که وی در آنجا رفت و آمد داشت را بررسی کنیم و اینکه آیا هواپیماهای اسرائیل از این مسیرها و مناطق تصویر برداری کرده اند که احتمال اجرای عملیات وجود داشته باشد. نزدیک به یک سال در این باره تلاش کردیم به طوری که در هفته های اخیر برادران ما تحت فشارهای کاری شدید بودند و با وجود این همچنان در ابتدای این مسیر هستیم و فیلم های موجود را بررسی می کنیم.

سید حسن نصرالله گفت: دوستان ما صدها ساعت را برای بررسی این فیلم ها وقت صرفت کردند و آنها را با تصاویر ماهواره های مطابق دادند و از افرادی که شناختی درباره مناطق مختلف به ویژه مناطقی که ما درباره آنها شناخت زیادی نداشتیم کمک گرفتند. از طریق این تحقیقات به نتایج بسیار هم و قابل توجهی رسیدیم. اگر نتایجی را که به آنها رسیده ایم با اقداماتی که پیش از این درباره آن سخن گفته ایم کنار یکدیگر بگذاریم، ما را به اتهام علیه اسرائیل سوق می دهد. تصاویری از هواپیماهای جاسوسی دشمن اسرائیل را نشان خواهیم داد که بیشتر آنها برفراز بیروت پرواز کرده اند. این تصاویر که به شما نشان خواهیم داد همه اسناد نیست، چرا که نیازمند وقت زیادی است بلکه نمونه های جاسوسی هوایی اسرائیل در زمان های مختلف و نه در یک زمان است. از اواخر دهه نود تا اوایل دو هزار و تا دو هزار و پنج این شناسایی ها وجود داشته است. مشاهده خواهید کرد که مکانی که هواپیماهای جاسوسی اسرائیل آن را رصد می کنند از زوایای مختلف و متعدد بررسی می کنند و چنین نیست که به طور اتفاقی و برای جمع آوری اطلاعات کلی تصویربرداری کنند، بلکه این تصاویر بر روی برخی از پیچ های جاده ها و مناطق مشخصی متمرکز شده است که به گفته کارشناسان شناسایی دارای ابعاد اجرایی برای یک عملیات است.

این فیلم به شهر بیروت و جاده بین بیروت و تفریحگاه رفیق حریری در منطقه فقرا و شهر صیدا مربوط می شود. دشمن به ویژه در بین شهر بیروت تا فقرا به پیچ جاده ها تمرکز می کند به این دلیل که کاروان خودروهای زرهی به طور طبیعی در این مناطق سرعتشان را کاهش می دهند که در اصطلاح به آن «محل قتل» گفته می شود.

در ادامه تصاویری از هواپیمای جاسوسی اسرائیلی درباره شهر بیروت پخش شد که نریتور آن در توضیح تصویر گفت: تصویر به بررسی راه های که رفیق حریری در بیروت، شمال منطقه نهرالکلب، پیچ جاده به طرف منطقه فقرا و صیدا مربوط می شود.

تصویر ماهواره ای شهر بیروت است که دایره های موجود قصر اقامت رفیق حریری در منطقه قریطم و مقر سابق دولت در منطقه صنائع است و مقر جدید دولت و نقطه ترور رفیق حریری است.

تصویر کلی مقر دولت در منطقه صنایع را مشاهده می کنیم. هواپیمای جاسوسی اسرائیلی مقر دولت را در این منطقه تصویربرداری می کند. در این تصویر بر راه های اطراف آن در خیابان حمراء تمرکز شده است. همچنین در آن طرف مقر دولت به پارک صنائع تمرکز شده است. تصویر کلی از مقر ساختمان جدید دولت و میدان النجمه و ساختمان پارلمان است. دوربین هواپیمای جاسوسی به طرف نوار ساحلی و منطقه هتل اسان جرج تا منطقه الروشی می چرخد.

پس از مدتی و هدف قرار گرفتن رفیق حریری مشخص شد، او برای رفت و آمد بین پارلمان و مقر اقامتش در منطقه قریطم با وجود استفاده زیاد از راه ساحلی، بیشتر از دو مسیر استفاده می کرد. اولین مسیر در منطقه اسان جرج و پس از آن منطقه ساحلی دانشگاه آمریکایی و ساحل نظامی موسوم به حمام العسکری و خیابان شتیلا بود که ورودی اصلی برای منطقه قریطم و مقر اقامت حریری به شمار می رود. مسیر دومی که از آن استفاده می کرد از طریق خیابان بلس در برابر باشگاه ورزشی در برابر حمام العسکری (استخر نظامی) بود و از آنجا به همان مسیر اول به منطقه قریطم و محل اقامت حریری می رسد. برای رسیدن به مسیر اول باید از طریق اتوبان ساحلی یا خیابان الفینی سیا وارد شد. در اینجا به راه ساحلی بر می گردیم که هواپیمای جاسوسی اسرائیلی از راه ساحلی از استخر آمریکایی به طرف اسان جرج تصویر برداری می کند. پس از آن منطقه عین المریسی را تا هتل اسان جرج منطقه ترور رفیق حریری را به تصویر می کشد.

این تصاویر دیگر هواپیمای جاسوسی اسرائیل در تاریخ های مختلف است و از همان مکانی که حریری هدف قرار گرفته شد، تصویربرداری می کند. تصویر برداری از نقطه ترور حریری از زاویه ها و زمان های مختلف است. دایره سرخ نقطه ترور را مشخص می کند. در اینجا ( تصاویر ماهواره ای پخش می شود) ادامه مسیر اول است و دایره نشانه گر پیچ المناره را نشان می دهد.

هواپیمای جاسوسی نیز در تصویر خود پیچ جدید المناره را بین هتل ریویرا و حمام العسکری و زاویه های راه به طور دقیق تصویر برداری می کند.در تاریخ های مختلف و از زاویه های گوناگون از این پیچ جاده تصویر برداری می شود.

تصویر دیگر پیچ المناره جدید از زاویه و زمان دیگری است. همچنین تصویری از خط ساحلی ممتد از استخر دانشگاه آمریکایی تا پیچ المناره جدید به طرف حمام العسکری نشان داده می شود.

در ادامه در حالی که تصاویر ماهواره ای پخش می شد نریتور تصویر افزود: در ادامه مسیر اول تا پیچ الدیبو که نقطه مناسبی برای اجرای ترور است.

(تصاویر هواپیمای جاسوسی اسرائیل) دوربین هواپیمای جاسوسی اسرائیل در تاریخ های مختلف و از زاویه های گوناگون از پیچ الدیبو تصویر برداری می کند.

(تصاویر ماهواره ای ) در ادامه مسیر اول سه راه قریطم وجود دارد. دایره نشانه گر نقطه مناسب برای انجام عملیات ترور را نشان می دهد.

(تصویر هواپیمای جاسوسی) تصویر جزئی هواپیمای جاسوسی که که در آن بر سه راه کی اف سی در ورودی منطقه قریطم در جهت منطقه روشی متمرکز می شود.

(تصاویر ماهواره های) مسیر دوم از خیابان کیمونسو آغاز می شود و از مقابل دانشگاه آمریکایی از طریق خیابان بلس عبور می کند و به باشگاه ورزشی می رسد. دایره های نشانه نگر در پیچ های جاده بیانگر مناسب بودن آنها برای انجام عملیات ترور است.

(تصویر هواپیمای جاسوسی) اینجا نزدیک استخر نظام (حمام العسکری) است که از دو مسیر وارد اتوبان ساحلی می شود. در اینجا هواپیمای جاسوسی دشمن به طور دقیق بر این مسیر متمرکز می شود و به خصوص به اماکن مناسب برای انجام عملیات ترور متمرکز می شود.

(تصاویر ماهواره های) ادامه مسیر به پیچ الدیبو و سپس ورود منطقه قریطم و سه راه ک اف سی و پس از آن مقر اقامت حریری در این منطقه ختم می شود.

سید حسن نصرالله پس از نمایش این تصاویر گفت: درباره تصاویری که مشاهده کردیم و تصاویری که لحظات دیگری مشاهده خواهیم کرد، من یک پرسش مهمی دارم. آیا شما در همه این مناطقی که اسرائیل از آنها تصویر برداری می کرد، مراکز وابسته به حزب الله و مقاومت، منزلی از مسوولان آن یا اماکن حضور آن را می شناسید؟ چرا اسرائیل این مناطق به ویژه پیچ جاده ها و سه راه ورودی منطقه قریطم را در زمان های مختلف و از زاویه های متعدد و از نزدیکی ساحل دریا زیر نظر داشت که برای اسرائیل توانایی بسیار بالایی برای انجام عملیات را می دهد. باید بگویم که آیا این تصاویر اتفاقی گرفته شده است؟ برخی اتفاق هایی روی می دهد که برخی درباره آن سخن می گویند و کیفرخواست ادعایی بر اساس آن مطرح می کند. این اتفاق ها برای انجام تحقیق برای صدور چنین کیفرخواستی مطرح می شود. در ادامه تصاویر اسرائیل از منطقه ای که هر کسی که قصد رفتن به منطقه فقرا که تفریحگاه رفیق حریری در آنجا بود و ناگزیر از این مسیر عبور می کرد خواهید دید.

در ادامه تصاویر هواپیمای جاسوسی اسرائیل از جاده بیروت - فقرا پخش شد و گوینده تصاویر در توضیح آن گفت: هواپیمای جاسوسی اسرائیل خروجی شمالی تونل نهر الکلب به طرف جونیه را به تصویر می کشد و بر خودروهایی که از آن به طرف شمال عبور می کنند متمرکز می شود. در ادامه هواپیمای جاسوسی تصاویر کلی از منطقه بین جونیه- الدبایه می گیرد و دوربین را به طرف منطقه عیون السیمان ، فقرا و فاریا می چرخاند که پوشیده از برف است. در ادامه هواپیمای جاسوسی از پیچ یسوع الملک تصویربرداری می کند. کسانی که به طرف فقرا حرکت می کنند از این مسیر حرکت می کنند.

در ادامه درحالی که تصاویر ماهواره ای پخش می شد نریتور گفت: تصاویر ماهواره های مسیر منتهی به یسوع الملک را نشان می دهد.

(تصاویر ماهواره های) گفتنی است، این مسیر برای رسیدن به منطقه فقرا تنها مسیر به شمار می رود هیچ مسیر دیگری از ساحل به آن وجود دارد و شهید رفیق حریری معمولا هنگام رفتن به تفریحگاه خود در فقرا از این مسیر استفاده می کرد.

سید حسن نصرالله پس از نمایش این تصویر گفت: در این منطقه و به ویژه در اطراف این پیچ جاده هیچ یک از اعضای مقاومت وجود ندارند و کسی از آنها از این راه استفاده نمی کند. از این مسیر تجهیزات برای حزب الله ارسال نمی شود بنابراین برای چه منظوری این مسیر و پیچ جاده که نزدیک به ساحل است شناسایی می شود؟

تصویر اخیر که به شهر صیدا مر بوط می شود به طوری که دوربین هواپیمای جاسوسی اسرائیل جاده اصلی را که از قبل از الجیه تا صیدا شروع می شود تا اطراف منزل شفیق الحریری ادامه دارد تحت کنترل می گیرد و منزل شفیق حریری را از زاویه های مختلف تصویربرداری می کند بنابراین هدف از این تصویر برداری شناسایی راه منتهی به منزل شفیق الحریری است. هواپیمای جاسوسی از دیگر طرف ها تصویر برداری نکرد که ممکن است به مرکز مقاومت یا تشکیلات مردمی یا منزل یکی از مسوولان باشد.

در ادامه تصاویر هواپیمای جاسوسی اسرائیل درباره جاده ای در شهر صیدا از الجیه تا صیدا تا منزل شفیق الحریری پخش شد که نریتور تصویر گفت: همچنین هواپیماهای جاسوسی اسرائیل بزرگ راه میان بیروت و صیدا را به تصویر کشدند. در این بخش از تصویر بزرگ راه الجیه نشان داده می شود که هواپیمای شناسایی تردد خودروها را در آن رصد می کند. هواپیمای جاسوسی با تصویر برداری از «پل اولی» ورود شهر صیدا را رصد می کند و سپس به تصویر برداری از بزرگ راه شهر و تردد خودروها در ان اقدام می کند. بزرگ ساحلی و سپس ورودی شهر صیدا در تصویر وجود دارد. تصویر برداری به طرف میدان النجمه پیش می رود. اینجا مسجد الزعتری در تصویر نشان داده می شود. هواپیمای جاسوسی در تصویربرداری خود به میدان النجمه می رسد و پس از آن به طرف فلکه ایلیا و حرکت می کند. مسیر حرکت هواپیمای جاسوسی اسرائیل در ادامه به طرف منزل شفیق حریری برادر شهید حریری می رسد. هواپیمای جاسوسی اسرائیل از منزل شفیق حریری و خیابان های اطراف تصویری برداری می کند و بر ورودی منزل و خودرویی که در حال ترک کردن منزل است، متمرکز می شود.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: ما بر این باوریم که این تصاویر و فیلم ها در زمان های مختلف و از زوایه های متعددی گرفته شده است و امکان ندارد که اتفاقی تصویر برداری شده باشد. این تصاویر در برابر هر کارشناسی قرار داده شود، تاکید می کنند که کسی که اقدام به چنین تصویر برداری می کند، در حال برنامه ریزی برای عملیات است.

وی گفت، اگر روی تحقیقات جدی و مسوولانه در این باره انجام شود ممکن است سری را کشف کنیم. ما اطلاعات موثقی داریم که به تحرکات دشمن در روز چهارده فوریه دو هزار و پنج مربوط می شود. چه آنچه که مربوط به هواپیمای آواکس می شود که در لحظات دیگر در گزارش خواهیم دید. یا تحرک نیروی دریایی یا دیگر تحرکات مرتبط با تحرک نیروی هوایی اسرائیل است. شما خوب می دانید که زمانی که هواپیمای آواکس در منطقه ای در برابر سواحل لبنان حضور دارد به این معنا است که این هواپیما مجهز به سیستم های شنود و فناوری و رهبری عملیات است.

در ادامه گزارشی درباره تحرکات نیروی هوایی اسرائیل پخش شد که در آن آمد. در تاریخ سیزده فوریه سال دو هزار و پنج هواپیمای جاسوسی اسرائیل بر فراز صیدا و الجوار به پرواز در آمد که همزمان جنگندهای نظامی اسرائیل از ساعت 10:40 (ده و چهل دقیقه بامداد) تا ساعت 13:45 (سیزده و چهل و پنج ) بر فراز آب های منطقه ای در برابر صیدا به پرواز درآمدند.

چند ساعت پیش از عملیات ترور رفیق حریری، یک فروند هواپیمای جاسوسی اسرائیل در طول خل ساحلی از صیدا تا جونیه و بیروت به پرواز در آمد. چند فروند از جنگندهای اسرائیل از ساعت بیست و چهل و پنچ دقیقه تا ساعت بیست و سه و پنجاه و پنج دقیقه بر فراز آب های منطقه ای در برابر بیروت به پرواز در آمدند.

روز چهارده فوریه دوهزار و پنج از ساعت نه و بیست دقیقه قبل از ظهر تا ساعت یازده و پانزده دقیقه پیش از ظهر، فعالیت های جنگی پراکنده ای در حریم هوایی لبنان وجود داشت. ساعت 10 پیش از ظهر تا ساعت چهارده و سی دقیقه بعد از ظهر یک فروند هواپیمای آواکس در مقال سواحل لبنان به پرواز در آمد تا وارد فضای بیروت شد. ساعت ده و سی دقیقه پیش از ظهر تا دوازده و چهل دقیقه بعد از ظهر یک فروند هواپیمای جاسوسی اسرائیل در فراز سواحل لبنان و بیروت فعالیت های جنگ الکترونیکی داشت.

گفتنی است، انفجاری سبب شهادت رفیق حریری شد ساعت دوازده و پنجاه و شش روی داد. یک روز پس از انفجار یک فروند هواپیمای جاسوسی اسرائیل از ساعت یازده و نه دقیقه تا چهارده و هجده دقیقه بر فراز صور، صیدا و آب های منطقه ای در مقابل بیروت به پرواز در آمد.

سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت: هر سازمان بین المللی که به دنبال تحقیق در این باره باشد می توانند جدول پرواز ها را از خود اسرائیلی ها که اگر آماده اعتراف باشند، دریافت کنند در غیر این صورت کشورهای دوست دارای رادارهای منطقه ای هستند که همه تحرکات هوایی را ثبت و ضبط می کنند دریافت می کنند. می توان با تحقیق جدی در این باره به این جدول دست یافت.

وی گفت، آخرین تصویر به یکی از جاسوسان مربوط می شود. طی هفته های گذشته ما دلایلی به دست آوردیم که نشان می دهد یکی از جاسوسانی که در عملیات ترور شرکت داشت به نام غسان الجد که گروهی از مزدوران را سامان داد که در شهادت غالب عوالی دست داشتند. ما اطلاعات موکدی داریم که وی در صحنه ترور رفیق حریری در سان جروج در سیزدهم فوریه دو هزار و پنج ، حضور داشت. از مدتی پیش درباره این جاسوس اطلاعاتی جمع آوری کردیم و به دستگاه های امنیتی لبنان به ویژه به دلیل ارتباط داشتن با ترور شهید غالب عوالی یا شهید علی صالح دادیم اما پیش از آنکه دستگاه های امنیتی لبنان بتوانند او را دستگیر کنند موفق به فرار از لبنان شد.

در ادامه گزارشی درباره تحرک همزمان جاسوسان اسرائیل با ترور رفیق حریری پخش شد که نریتور این گزارش گفت، یکی از خطرناک ترین مزدوران و عاملان اسرائیل معروف به غسان جرجس الجد در محل وقوع جنایت ترور حریری در تاریخ سیزده فوریه سال دو هزار و پنج یعنی یک روز پیش از ترور حریری حضور داشت. وی لبنانی و متولد سال هزار و نهصد و چهل است از ابتدای دهه نود جاسوسی و مزدوری برای اسرائیل را آغاز کرد و در سال دو هزار و نه از لبنان فرار کرد.

نقش امنیتی وی استقبال و خارج کردن عناصر دستگاه جاسوسی اسرائیل در سواحل لبنان و مرزهای زمینی بود که بیشتر آنها به طور پنهانی برای انجام ماموریت های امنیتی و لجستیکی وارد لبنان می شدند که انتقال بمب و کیف های سیاه از جمله این اقداماتش دانست در بسیاری از عملیات امنیتی شرکت داشت. درباره مهمترین فعالیت های لجستیکی او می توان گفت که وی عصر چهارشنبه روز بیست و چهارم و مارس سال دو هزار و چهار گروهی اسرائیلی متشکل از دستکم دو افسر امنیتی از طریق دریا و ساحل الجیه وارد خاک لبنان شدند و حدود پنجاه ساعت در منطقه جبل لبنان به همراه مزدور یاد شده باقی ماندند. در تاریخ دوازده دسامبر سال دو هزار و چهار در عملیات ترور شهید غالب عوالی شرکت داشت و این اقدام از طریق ارسال گروه برای این منظور به مکان عملیات و نجات گروه پس از حادثه بود. سال دو هزار و شش پرونده مزدور یاد شده به دستگاه های امنیتی لبنان تحویل داده شد اما سال دو هزار و نه پیش از بازداشت موفق به فرار شد.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: ما دلایل خود را داریم و اگر زمانی به طور جدی کمیته تحقیقی تشکیل شود که سیاسی و متهم نباشد، برای رسیدن به حقایق با آن همکاری خواهیم کرد. این مجموعه ای از شواهد و مدارک بود. من ادعا نمی کنم که دلیل قطعی ارائه می دهیم بلکه قراین و اطلاعات و شواهد و پرسش هایی را مطرح می کنیم که افق های جدیدی برای تحقیق باز می کند. اگر واقعا کسی بخواهد به واقعیت برسد باید این مدارک و اطلاعات را مد نظر داشته باشد و برای اولین بار و پس از سپری شدن پنج سال از ترور رفیق حریری تحقیق درباره اسرائیل آغاز می شود.

این بخشی از اطلاعاتی بود که ما داشتیم و اطلاعات دیگر را به زمان دیگری موکول می کنیم، چرا که در زمانه ای مکار به سر می بریم. من به موضوع تحقیق بین المللی یا دادگاه بین المللی نخواهم پرداخت و متعهد به تداوم آرامش هستم.