X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: چهارشنبه 24 شهریور 1389

قرآن سوزی درآمریکا و سکوت گروه های حقوق بشری

آتش زدن قرآن در محل ویرانه های برج های دوقلو توهینی آشکار به بیش از یک میلیارد مسلمان جهان و نمونه بارزی از اسلام ستیزی در کشوری است که داعیه داشتن بالاترین ظرفیت های تحمل، بردباری و پذیرش همه افکار و باورها و ادیان را دارد.

این اقدام سوای از اینکه قلوب مسلمانان جهان را جریحه دار کرده و تاوان آن را به این راحتی نمی توان داد، به طور قطع می تواند تبعات سنگین داخلی و خارجی برای آمریکا در پی داشته باشد.آمریکایی ها که همیشه وجود اسلام ستیزی در کشورشان را انکار می کرده اند هم اینک با نمونه اشکاری از آن مواجه شده اند که باید به خاطر آن به جهان اسلام پاسخگو باشند. خبر آنلاین در گفتگو با دکتر سید محمد مرندی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران و رئیس گروه مطالعات امریکای شمالی به تشریح علل و ریشه‌های گرایشات ضداسلامی و قرآن‌سوزی در آمریکا پرداخته است.

اقدام به آتش زدن قرآن که عملی کاملا اسلام ستیزانه تلقی می شود حتی در روزهای نخستین حملات یازدهم سپتامبر نیز مشاهده نشده بود. به نظر شما ریشه این اقدام در کجاست؟

گرایشات ضداسلامی و نگاه منفی به اسلام از قبل در آمریکا وجود داشته است. این مسئله را حتی می‌توان به راحتی در فرهنگ و فضای حاکم بر جامعه آمریکایی اعم از سینما،تلویزیون،کتابها و حتی رسانه‌های این کشور مشاهده کرد. ولی بعد از 11 سپتامبر این گرایشات شدت یافته و نگاه منفی نسبت به مسلمانان، ایرانیان و اعراب گسترش یافت.در کنار این مسائل، بحران اقتصادی نیز به نوعی به تشدید این فضا کمک کرد. آمریکا به دلیل اینکه طی دهه اخیر درگیر جنگهای بزرگی بوده به شدت دچار بحران اقتصادی است و با توجه به افزایش بیکاری و فقر در این کشور همین مسئله باعث بروز تنشهای اجتماعی در این کشور شده است. در این میان عده ای به دنبال مقصر هستند و بیشترین هزینهه را  فعلا مسلمانان پرداخت می کنند. همین تنشهای اجتماعی مسئله بازنمایی اسلام در آمریکا را مطرح و به گرایشات ضد اسلامی دامن زده است.

برخی از رسانه های آمریکایی اینگونه القا می کنند که اقدام فیصل عبدالرئوف امام جماعت یکی از مساجد منهتن برای ساخت مسجد و یک مرکز اسلامی در ویرانه های یازده سپتامبر عامل تحریک کننده بوده است. این موضوع چقدر صحت دارد؟

واقعیت اینگونه نیست این مرد اسلام گرا نیست و به حکومت های عربی حاشیه خلیج فارس نزدیک است . ام فیصل عبدالرئوف قصد دارد یک مرکز اسلامی در نزدیکی محل ویرانه های دوبرج بسازد نه درست در مکان آنها. برخی از رسانه‌های آمریکایی به دروغ اعلام کردند که در مکان برجهای دوقلوی 11 سپتامبر، مرکز فرهنگی مسلمانان در حال تأسیس است در حالیکه  این مسئله صحت نداشت. رسانه‌ها، محل تأسیس را برجهای دوقلو عنوان کردند تا مردم آمریکا را بیشتر علیه مسلمانان تحریک کنند.در این محل تعداد بیشماری از شرکتها و ساختمانهای تجاری و مسکونی وجود دارد، حتی مراکز غیراخلاقی. لذا حضور این مرکز فرهنگی چندان نمی‌تواند در میان سایر ساختمانها ایجاد حساسیت کند.اما از آنجایی که نگاه بدبینانه در آمریکا نسبت به اسلام و مسلمانان رو به افزایش است، مسئله احداث مرکز فرهنگی فضای موجود را بحرانی‌تر کرده‌ است.

شما برنامه قرآن سوزی را زاییده یک بازی یا توطئه ای رسانه ای می دانید؟

،در واقع رسانه‌ها در آمریکا منعکس‌کننده افکار عمومی نیستند بلکه آن را می‌سازند و به آن شکل می‌دهند.این رسانه در دست حاکمیت و گروههای نزدیک به آنها با گرایشات مختلف هستند. بخش زیادی از این رسانه‌ها در هفته‌های اخیر به فضای خصمانه علیه مسلمانان و جنجالها دامن زدند. بخش اعظمی از این هیاهو در برگزاری انتخابات در ماه های اینده ریشه دارد.

می توانید زندگی مسلمانان آمریکا را با وجود چنین شرایطی که برجامعه حاکم است تشریح کنید؟

امروز  رقم قابل توجهی از مسلمانان به دلیل فضای ضدالاسلامی حاکم در آمریکا زندانی هستند و حتی انجمن‌های حقوق بشری نیز به دنبال حقوق آنها نیستند.در آمریکا اگر کسی طرفدار فلسطین و یا ایران باشد  بسیار راحت‌تر به دردسر می‌افتاد تا دیگران. مثلا اف‌بی‌آی به سراغ آنها می‌رود و به بهانه‌های واهی آنها را بازداشت می‌کند. و در موارد بسیاری آنها را هدف روش های ارعاب قرار می  دهند . حرکت هایی نظیر دیدار از محل کار و سلب اطمینان اطرافیان از فرد . یک مثال خوب اقای سید محمود موسوی است که چند سال در امریکا بی دلیلل بازداشت بود و با مراجعه به وب  سایت  تعریف شده برای حمایت از این چهره ،شرح ماجرای زندان رفتن ایشانرا مطالعه می کنید . حتی فلسطینی‌هایی که به مردم غزه کمک می‌کنند خیلی راحت به بهانه ارتباط با تروریستها و گروههای تروریستی بازداشت می‌شوند.متأسفانه کسی متوجه این رفتار عجیب و غریب نسبت به مسلمانان در آمریکا نیست. چون آنها در این کشور در اقلیت بوده و گروههای حقوق بشری نیز به دنبال پرونده آنها نیستند. این مسئله نشان‌دهنده وضعیت نامساعدی است که نسبت به مسلمانان در این کشور در جریان است.

روزنامه واشنگتن پست به تازگی یک نظرسنجی را مطرح کرده با این عنوان که در سال 2002 ، 39 درصد آمریکاییها دید مثبتی نسبت به اسلام نداشتند اما این رقم در حال حاضر به 49 درصد رسیده است. شما علت این گسترش بدبینی را چه می دانید؟

 در واقع بخشی از این مسائل را باید به دلیل سیاستهای آمریکا دانست. تا زمانی که آمریکا سیاست تبلیغات منفی در داخل کشور را در پیش گرفته و با تمام توان خود علیه ایران و کشورهای عربی و مسلمان  تبلیغات منفی صورت می‌دهد، باید شاهد همین تنش‌ها  در داخل امریکا نیز باشد. سیاستهای جنگ‌طلبانه این کشور در خاورمیانه و انعکاس آن در رسانه‌های داخلی آمریکا  نیز یکی دیگر از دلایل تشدید این خشونتها علیه مسلمانان در آمریکاست.اوباما سال پیش در سخنرانی معروف خود در قاهره خطاب به جهان اسلام،اعلام کرد که آمریکا قصد دارد صفحه تازه‌‌ای در روابط خود با جهان اسلام باز کند،اما امروز شاهد اوج گرفتن گرایشات ضد اسلامی در این کشوریم و او موضعی منفعل اتخاذ کرده است.

قبل از پاسخ به این سوال باید یادآور شوم که سخنرانی اوباما در قاهره ،خود با واکنشهای زیادی از سوی   مردم کشورهای منطقه روبرو شد که چرا اوباما در یک کشور مستبد  که بر خلاف خواسته افکار عمومی از سیاستا های ایالات متحده تبعیت می کند، سخنرانی خود را به جهان اسلام ادا کرد.ولی از نگاه غرب این سخنرانی از اهمیت زیادی برخوردار است.اوباما در سخنرانی‌های خود به کرات از بهبود روابط با جهان اسلام سخن گفته است ولی در هر حال نه تنها این رابطه بهتر نشده، بلکه شاهد افزایش گرایشات ضداسلامی در آمریکا هستیم. به نظر می‌رسد اوباما یا تاکنون خیلی صادق نبوده و یا اینکه توان و قدرت اعمال تغییرات را نداشته است و البته می تواند تلفیقی از دو مورد فوق باشد .  در حال حاضر نیز در صورت عدم توجه به تبعات منفی این گرایشات،این مسئله حتی می‌تواند از قبل خطرناک‌تر باشد.

چرا اوباما موضع محکم‌تری در قبال اقدام قرآن‌سوزی اتخاذ نکرد؟

تصور نکنیم که اوباما  خیلی بیش از سایر روسای جمهوری آمریکا به اسلام و و مسلمانان توجه دارد. او به طور کلی  منافع آمریکا را دنبال می‌کند. کسی که تصور می‌کند اوباما رابطه حسنه‌ای با مسلمانان دارد، قطعا نسبت به سیاستهای رییس‌جمهور آمریکا ناآگاه است. او در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سخنرانی در لابی اصلی اسرائیل مشهور به ایپک  اعلام کرده بود که بیت‌المقدس باید پایتخت اسراییل باشد در حالیکه بوش هم چنین اظهاراتی را بر زبان نیاورده بود. نمی‌توان اوباما را فارغ از چارچوب و ساختار حکومتی آمریکا فردی آزاداندیش و مستقل در نظر گرفت.ذکر این نکته نیز ضروری است که به دلیل جنگهای آمریکا در منطقه خاورمیانه و همچنین عدم مهار بحران اقتصادی،امروز تنشهای اجتماعی در آمریکا در بالاترین میزان خود قرار دارد.به گونه‌ای که این روزها شخص اوباما هم در بسیاری از موارد در معرض حمله نژادپرستان قرار گرفته و نسبت به وی و رنگ پوستش اهانت می‌شود.بر همین اساس باید گفت فضای منفی داخل آمریکا فقط متوجه مسلمانان آمریکا نیست، بلکه اقوام مختلف درگیر این معضل هستند.

با توجه به طیف متنوع نژادی و قومیتی در آمریکا آیا این اقدامات توهین‌آمیز و نژاد پرستانه علیه یک مذهب نمی‌تواند تهدیدی برای امنیت آمریکا باشد؟

بدون شک همین طور است. زمانی که نفرت در جامعه‌ای نهادینه می‌شود خطرات آن تنها متوجه یک گروه خاص نخواهد بود.امروز تنش و نفرت میان سیاه و سفید، مسیحی و غیرمسیحی در آمریکا در حال افزایش است و این خود  می تواند زنگ خطری برای امنیت اجتماعی این کشور باشد. جنگهای آمریکا نیز نمونه دیگری است که می‌توان به آن اشاره کرد. تا زمانی که آمریکا در افغانستان و عراق در حال جنگ است و سربازان این کشور هزاران نفر را در این کشورهای به قتل می‌رسانند، همین سربازها بعد از مدتی به کشورشان یعنی آمریکا باز می‌گردند در حالیکه دچار نابهنجاریهای روحی،خشونت و نگاهی افراطی هستند. از این منظر همین جنگها می‌تواند بدون شک آسیب‌های جدی اجتماعی را در آینده برای امنیت این کشور به وجود‌ بیاورد. لذا بخشی از تنشهایی که امروز در جامعه آمریکا شاهد آنیم در واقع تاوان اقدامات و سیاستهای خشونت‌بار آمریکا در کشورهای خاورمیانه و تبلیغات منفی است که رسانه‌های این کشور علیه اسلام و مسلمانان صورت داده‌اند و در صورت تداوم، پیامدها و تبعات بدی را در آینده برای آمریکا به همراه خواهد داشت.

آمریکا تا چند هفته دیگر انتخابات پارلمانی را پیش رو دارد، آیا می‌توان این جریانات را با انتخابات مرتبط دانست؟

شاید بتوان گفت این جریانات بیش از همه متأثر از برگزاری انتخاباتی است که قرار است در هفته‌های آینده در آمریکا برگزار شود.موضوع نفرت از مسلمان به این هدف عنوان شد تا برخی از نمایندگان رأی بیاورند. تصور نکنیم که اصل ماجرا به سالگرد 11 سپتامبر بازمی‌گردد. اصل قضیه انتخاباتی است که در دو ماه آینده در آمریکا رخ خواهد داد و در آن عده‌ای در تلاشند تا نفرت مردم نسبت به مسلمانان را زیاد کنند تا مردم به آنها به عنوان دشمنان اسلام و مسلمانان رأی بدهند.

یعنی برخی از جناحهای سیاسی اوباما و حزبش را برای انتخابات هدف قرار داده‌اند؟

نه الزاما اوباما و حزبش را. چون در حال حاضر در داخل حزب دمکرات هم نمایندگانی هستند که ادبیات ضداسلامی دارند.حتی اوباما این اقدام قرآن‌سوزی را محکوم نکرد و از آن به عنوان اقدامی زشت و قبیح نام نبرد و سنگینی  کلام را بر حفظ امنیت سربازانش در عراق و افغانستان متمرکز کرد. تصور نکنیم که حزب دموکرات از منافع مسلمانان حمایت می‌کند.حزب دمکرات با توجه به سیاستهایش نسبت به اسراییل و سایر اقدامات جنگ‌طلبانه در کشورهای خاورمیانه  به طور کلی به همان اندازه در این جریان مقصر است. اینکه طی چند هفته اخیر چه کسانی بیشترین میزان هتاکی به اسلام و مسلمانان را صورت داده‌اند، خیلی مهم نیست گر چه بیشتر این افراد از طیف جمهوری خواهان بودند. نمی‌توان در مدت 2 یا 3 هفته یک قوم و یا یک ایالت را علیه یک مذهب شوراند. مهم آنست که زمینه‌های ایجاد این احساس چگونه در داخل کشور رشد یافته است.به اعتقاد من حاکمیت آمریکا اعم از دمکراتها و جمهوریخواهان در به وجود آوردن این احساس در میان مردم مقصر بوده‌اند.

ولی کلینتون، وزیر خارجه اوباما، این اقدام را محکوم کرد.

بله، محکوم کرد. اما شخص ریاست جمهوری  تنها به خطرات اقدام قرآن‌سوزی برای منافع آمریکا اشاره کردند. مهم تر از ذات حوادث چند روز اخیر فضای بوجود آمده است چرا که اعمال روزهای اخیر شکل گرفته در خلا نیستند و این فضا در ماجراهای چند سال  و بلکه چند دهه گذشته ریشه دارد.

آینده را چطور پیش‌بینی می کنید؟

بسیاری از کارشناسان آمریکایی نسبت به تشدید گرایشات ضداسلامی و قرآن‌سوزی در آمریکا ابراز نگرانی کرده‌اند.در صورتی که دولت و رسانه‌های آمریکایی نسبت به تبعات و عواقب تبلیغات و سیاستهای خود آگاهی پیدا کنند،شاید بتوان تعدیلی در مواضع آنها را متصور بود.گرچه تا زمانی که آمریکا سیاست جنگ‌طلبانه را در پیش گرفته و در افغانستان و عراق می‌جنگد و ابعاد آن در رسانه‌های آمریکایی تشدید می‌شود،نباید شاهد بهبود این وضعیت باشیم.چرا که این سیاستهای خصمانه و جنگ‌طلبانه قطعا بر روی مردم تأثیر منفی خواهد گذاشت.اینکه این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد یافت، شاید نتوان زمانی برای آن تعیین کرد ولی پیش‌بینی من اینست تا دو سال آینده، یعنی تا پیش از برگزاری انتخابات بعدی ریاست جمهوری این فضا ادامه داشته باشد.

منبع: خبرآنلاین