آزار و اذیت اخیر آسیایی-آمریکاییها باعث شد که این افراد به خاطر داشته باشند که چهرهی آنها هنوز نشان میدهد که خارجی هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، جیا لین لانگ، نویسنده کتاب «جریان بزرگ و قدرتمند: مبارزه حماسی بر سر مهاجرت به آمریکا در سالهای 1924 تا 1965» در روزنامه نیویورک تایمز به ریشه نژاد پرستی در ایالات متحده پرداخته و می گوید این اتفاق برای امروز نیست بلکه ریشه در تاریخ این کشور دارد، مشروح این یادداشت را می خوانیم :
چند هفته اخیر برای بسیاری از افراد آسیایی-آمریکایی سخت گذشت و آنها به خاطر ویروس کرونا مورد سرزنش و حمله قرار گرفتند، به آنها بیاحترامی شد و به این افراد گفتند که شما به آمریکا تعلق ندارید.
خواندن این ماجراها واقعاً سخت است.چیزی که من در حین تحقیق و پژوهش پیرامون کتاب جدیدم «جریان بزرگ و قدرتمند: مبارزه حماسی بر سر مهاجرت به آمریکا در سالهای 1924 تا 1965 » یاد گرفتم این بود که این مسائل، جدید نیست و سابقهای طولانی دارد. حساسیت و فوریت این موضوع از چهار سال پیش و زمانی که من نوشتن پیرامون این مسئله را شروع کردم، بیشتر شده است.
وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم، میبینم داستان آمریکایی شدن خانواده چینی من واقعاً خیلی ساده است. پدر و مادرم در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 به خاطر تحصیل به آمریکا آمدند، به خاطر کسب و کارشان در این کشور ماندگار شدند و در نهایت زندگی خود را در ویرجینیای شمالی آغاز کردند.
این موضوع باعث شده که من به این باور برسم که آمریکا همیشه از مهاجران استقبال کرده است و من نمیتوانستم تصور دیگری از این کشور داشته باشم. اصلاً نمیتوانستم به چیز دیگری غیر از این فکر کنم. موهبت بزرگی به ما اعطا شده بود و وظیفه ما این بود که خودمان را با شرایط این کشور مطابقت بدهیم.
در اوایل سال 2016، وقتی به کتابخانهی لیندون جانسون در آستین تگزاس رفتم، چیزهایی در مورد قانون مهاجرت و ملیت سال 1965 یاد گرفتم. در موزه به خاطر زیاد بودن تعداد افراد آسیایی-آمریکایی در این کشور، این قانون برای افراد توضیح داده میشود. به فکر فرو رفتم که آیا خانواده من هم مشمول این قانون میشوند؟
طی تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم، افرادی که برای این قانون مبارزه و سهمیههای مهاجرت را ممنوع کردهاند، باعث شدهاند در مورد این ایده که چه چیزی یک شخص را به یک آمریکایی تبدیل میکند، دوباره فکر کنیم.
در بخش زیادی از تاریخ آمریکا، آمریکایی بودن کاملاً با تبار و نژاد اروپایی گره خورده است. ولی قانون مهاجرت و ملیت این مفهوم را نابود کرد و این جرئت را به خود داد که تصوری از تعلق داشتن را که از نژاد و ریشه قومی هم فراتر رفته است، ترسیم کند و به جهانیان بگوید که همه به پروژهی آمریکا دسترسی داشتهاند.
کسانی که برای این قانون مبارزه کردهاند، با تمام وجود خواهان برابری نژادی در قانون مهاجرت آمریکا بودهاند ولی انتظار نداشتند که تلاشها و اقدامات آنها به ورود بیشترین مهاجران غیراروپایی در تاریخ این کشور منتهی شود و باعث شود که آمریکاییهای سفیدپوست طی چند دهه وضعیت اکثریتی خود را از دست بدهند.
افزایش حملات نژادپرستانه علیه افراد آسیایی-آمریکایی من را وادار به تفکر پیرامون تاریخ آمریکا کرد. این آزار و اذیتها باعث شد که بسیاری از افراد صرف نظر از مدت زمانی که در این کشور سکونت داشته یا اینکه در این کشور به دنیا آمدهاند، به خاطر داشته باشند که چهره آنها هنوز نشان میدهد که خارجی هستند.
این اتفاقها به من نشان داد، درست است که خانواده من قانوناً آمریکایی محسوب میشوند ولی وضعیت سیاسی ما هنوز مشخص نیست و دعوا بر سر هویت آمریکایی کماکان ادامه دارد. همچنین همان کشوری که قانون تحریم چین را در سال 1882 به تصویب رساند و مانع از مهاجرت کارگران چینی به این کشور شد، قانون مهاجرت و ملیت را به تصویب رسانده است و به خانوادهی من و بسیاری از افراد دیگر این فرصت را داده که جزئی از این کشور باشند.