ما باید با سیاستهایی که باعث عدم دسترسی بیش از نیمی از مبتلایان پاندمی در جهان به اکسیژن و مراقبتهای ویژهی موجود در نیمکره شمالی شده، مخالفت کنیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر،کریستوفر استاکس در وب سایت شبکه خبری الجزیره انگلیسی در گزارشی ه تبعیض درمانی میان سیاهان و سفیدپوستان در غرب پرداخته می نویسد که سهم آنها از درمان تنها صابون است که روزانه دست های خود را بشویند. او در نهایت از مخاطبان گزارش خود می خواهد که به نجات آن ها برویم و تنها شستن دست را متوقف کنیم! در ادامه می خوانیم:
چندبار در روز میشنویم که ویروس کرونا "همه را همسطح می کند" و رهبران دنیا و رانندگان اتوبوس را به یک اندازه مبتلا میکند؟ آیا میتوان مطمئن بود که یک ویروس کشنده، همچون ریسمانی انسانیت مشترک را در کل جوامعِ به شدت نابرابر، به هم متصل کند؟
اما وقتی این سخن رایج را مورد بررسی دقیق قرار میدهیم میفهمیم که چندان درست نیست. درحالیکه وکلا و بانکدرارن از خانههای امن خود کارشان را ادامه میدهند، متخصصان کمدرآمد نظیر پرسنل خانههای سالمندان، نظافتچیان بیمارستانها و پیکها، همچنان در محیطهایی کار می کنند که در آن خطر ابتلای بیشتری به این بیماری وجود دارد.
برای جوامع آسیبپذیر مثل آوارگان و بیخانمانها گزینه خود-قرنطینگی وجود ندارد. بعضی از جوامع نیز در قبال این بیماری آسیبپذیرتر هستند: برای مثال در ایالت لوئیزیانای آمریکا 70 درصد مرگ و میر ناشی از کووید 19 متعلق به سیاهپوستان بوده است،در حالی که جامعه سیاهپوستان تنها 33 درصد جمعیت این ایالت را تشکیل می دهند.
با شیوع پاندمی در نمیکره جنوبی، مشخص خواهد شد که مساوات و برابری فرضی در قبال کووید 19 دروغی بیش نبوده است.
در چین و اروپا و آمریکا، بخشهای مراقبت ویژه زیر فشار کم آوردهاند. اما مناطق بزرگی در جهان با سناریوی متفاوتی مواجه هستند. در غزه به ازای 2 میلیون نفر از جمعیت آن تقریبا 20 ونتیلاتور مکانیکی وجود دارد؛ جمهوری آفریقای مرکزی که 5 میلیون جمعیت دارد تنها 3 ونتیلاتور دارد؛ بورکینافاسو هم با جمعیت 20 میلیونی روی هم 12 تخت مراقبت ویژه دارد.
شاید بتوان امیدوار بود که داشتن جمعیت جوانتر در این کشورها تاثیرات کووید 19 را کمتر کند. اما بسیاری از این مردم در حال حاضر نیز دچار بیماری سل ، اچ آی وی/ ایدز، بیماریهای غیر مسری، و عفونتهایی مثل وبا و سرخک و مالاریا هستند. ابتلا به کووید 19 به همراه این بیماریها ممکن است ترکیب مرگباری باشد.
اکنون فرض بر این است که الگوی ابتلای شدید این بیماری در نیمکره جنوبی هم حداقل شبیه به الگویی باشد که در آسیا و اروپا دیده شد: 80 درصد مبتلایان نیاز به بستری نداشته باشند اما 20 درصد نیازمند بستری شدن باشند. بیشتر این 20 درصد نیاز به اکسیژن درمانی دارند و یک چهارم آنها نیازمند استفاده از ونتیلاتور مکانیکی خواهند بود. برای افرادی که از چنین مراقبتی برخوردار نشوند، مرگ در اثر خفگی ناگزیرخواهد بود.
اکسیژن و ونتیلاتورها شمال را از جنوب جدا خواهند کرد، درست مثل ابتدای پاندمی اچ آی وی/ایدز در دهه 1990 که در آن دسترسی به داروهای ضد ویروسی خط جدا کننده شمال از جنوب بود. سالها پزشکان بدون مرز پروژههای درمان با داروهای ضد ویروسی را در آفریقای جنوبی گسترش دادند تا نشان دهند که این نابرابری و تقسیم نه لازم بود و نه قابل قبول.
ما و دیگران نپذیرفتیم که وخامت این بحران و بیتفاوتی در قبال افرادی که استطاعت برخورداری از مراقبتهای با کیفیت را نداشتند را نادیده بگیریم.
ما اکنون نیز نباید این نابربری اکسیژنی را بپذیریم.
کووید 19 به سرعت منتشر میشود. این ویروس بسیار مسری است و از ابتلا تا پایان مرگبار آن تقریبا کمتر از یک ماه طول میکشد. این بار اگر میخواهیم تفاوتی ایجاد کنیم، به جای آنکه سالها زمان داشتهباشیم، تنها چند هفته زمان داریم تا اقدامات خود را افزایش دهیم.
چالش بیسابقه کووید 19 برای کشورهای پولدار هم میتواند در موقعیتهایی که منابع کافی وجود ندارند، شکستناپذیر به نظر بیاید. وزارتخانههایی که امکانات و منابع ناکافی دارند قطعا با فشارزیادی مواجه خواهند شد.
اول آن که فاصله بین مراقبت موجود و تقاضای احتمالی بسیار زیاد است. در کشورهای پردرآمد، اکسیژن طبی بصورت عادی وجود دارد. اکسیژن در دیوارهای هر اتاق بیمارستانی از طریق لولهکشیهای پیچیده تعبیه شده است.
در بیمارستانهایی که ما در آن کار میکنیم اوضاع اینگونه نیست. دستگاههای تغلیظ اکسیژن نیازمند منابع الکتریسیته ثابت هستند. یا اینکه باید از بطری اکسیژن استفاده کنیم که این روش برای این بیماری که مریض را روزها و یا هفتهها نیازمند اکسیژن میکند عملی نیست. در بسیاری از جاها هیچ نوع ذخیره اکسیژن طبی وجود ندارد.
دوما، تعداد سازمانهای بشردوستانه که دانش و یا ظرفیت لجستیکی لازم برای ارائه خدمات عالی پزشکی را داشته باشند در بهترین شرایط نیز بسیار محدود است. اکنون ما با ویروسی مواجه هستیم که هر فرد مریض را برای هفتهها نیازمند مهارتهای بسیار تخصصی و لولهگذاری درمجرای تنفسی میکند. هرچند تخصص سازمان پزشکان بدون مرز در فوریتهای پزشکی و واکنش به اپدمیهاست، اما به ندرت پیش میآید که ما در بیمارستانهای مناطق جنگی برای بیماران آسیبدیده بیشتر از چند ساعت یا چند روز لولهگذاری در مجرای تنفسی انجام دهیم.
با این حال، ما در سازمان پزشکان بدون مرز تصمیم داریم که در موارد بحرانی مراقبت لازم با اکسیژن درمانی را انجام دهیم و در شرایط معدودی تمام تلاشمان را بکنیم تا با ونتیلاتورهای مکانیکی، مراقبت ویژه ارائه دهیم. ما باید این تقسیم و نابرابری را به چالش بکشیم؛ این بحران فوریتی اجتماعی-اقتصادی که در آن اقلیتها،گروههای آسیبپذیر، زاغهنشینها و در مواردی همه جمعیت، دسترسی به مراقبت و اکسیژن ندارند باید به چالش کشیده شود.
اما هیچ یک از اینها ممکن نیست مگر آنکه موانع فعلی برطرف شوند. آزادی حرکت بین مرزها برای کارکنان امور پزشکی و بشردوستانه باید تسهیل شود. ممنوعیت صادرات ذخایر پزشکی مخصوصا به کشورهای آسیبپذیر باید برداشته شود. ابزارهای پزشکی، داروها، وامکانات حفاظتی جدید برای افرادی که در خط مقدم کار میکنند باید فرای مرزهای ملی در دسترس باشند.
ما باید با سیاستهایی که باعث عدم دسترسی بیش از نیمی از مبتلایان پاندمی در جهان به اکسیژن و مراقبتهای ویژهی موجود در نیمکره شمالی شده، مخالفت کنیم. ما به شما که این متن را میخوانید در هر کجای این دنیا که هستید نیاز داریم تا با سیاستهایی که فرستادن صابون و کتابچههای آموزش دست شستن را برای نیمکره جنوبی کافی میدانند، مخالفت کنید. ما همه باید از پذیرش این موضوع که هزاران نفر از مبتلایان کووید 19 باید بخاطر نبود اکسیژن بمیرند سر باز بزنیم.